sabato 23 novembre 2013

! خداوندا میر حسین و همسرش و مهدی کروبی رو آزاد کن ثواب داره


! خداوندا میر حسین و همسرش و مهدی کروبی رو آزاد کن ثواب داره 




حاکمان خود را جای خدا گذاشته و می خواهند ثابت کنند که «نظر خودشان» درست بوده و فصل الخطاب، و هر کسی که مقابل آن نظر برخاسته و ایستاده است، «باغی» است و تا از «بغی» خود بر نگردد و «توبه» نکند، شایسته مقام «عفو» نمی شود. تمام این آوازهایی که به انحای مختلف در روزهای اخیر از حلقوم ها و تریبون های مختلف بیرون آمده است، تجلی ای از آن «طلب عفو» است. شنیدن این «یک کلمه» راه فرجی برای تشفی قلوب بیماری است که تنها با شکستن مقاومت در برابرشان خشنود میشوند. اما اشتباه کرده اند، چون راه فرجی برای شان نیست: آن «یک کلمه» را نخواهند شنید....

martedì 10 settembre 2013

نتیجه گذشت احمدی نژاد و یارانش از روی ایران


کسی هست که به اختلاسهای این هشت سال رسیدگی کند و حق این مردم مظلوم را از این عوام فریب ها بگیرد 

martedì 27 agosto 2013

احمدی نژاد برای خود و کابینه اش کشتی میخرد


بعد از درهم نوردیدن تمامی خاک ایران در هشت سال قبل حالا نوبت دریاها رسید 

martedì 30 luglio 2013

شمارش معکوس خروج احمدی نژاد از صحنه سیاست ایران منهای 5 روز (احمدی بای بای )



امروز چهارشنبه 9 مرداد هزار و سیصد و نود و دو 

گلایه دبیر انجمن اسلامی دانشگاه تهران در ملاقات با رهبری در معرفی و مجازات نشدن آمران حمله به کوی دانشگاه

در ملاقاتی که بین دانشجویان و رهبری انجام گرفت دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران ،  اینجنین سئوال خود را از رهبری مطرح میکند که چرا آمران به مردم معرفی نشده اند و تنها کسانیکه تنبیه شدند در میان دانشجویان بیگناه بودند قسمتی از صحبتهای او را با هم مرور میکنیم 

تهاجم به کوی دانشگاه تهران در سالهای ۷۸ و ۸۸ وقایع دردناکی است که بارها و بارها شرح آن رفته، ظلمی که دل رهبری را خون کرد تا از آن تعبیر به جنایت کنند. اما علیرغم اعلام صدور احکام قضایی و رسیدگی به این دو پرونده، یک سوال همچنان در ذهن دانشجویان باقی مانده، و آن اینکه چرا هنوز عاملان اصلی تعدی به حریم دانشجویان و جوانان که با ظلم آشکار، حرمت لباس خدمت به نظام را هتک کردند به مردم معرفی نگردیده اند؟!
ما از تاکیدات جنابعالی بر پیگیری حادثه کوی دانشگاه آگاهیم. حتما شما هم میدانید که تنها نتیجه این پرونده محکومیت شماری از دانشجویان بوده است.





دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران 


domenica 30 giugno 2013

بهار مصری و پیروزی زود رس

چه درسی از آن میتوان گرفت

 

giovedì 27 giugno 2013

نماز جمعه تاریخی هاشمی رفسنجانی در سال 88

بشنوید





پیشنهادهای او 1- همه به قانون احترام بگذاریم و اگر مشکلی در قوانین هست بایست از راهش اصلاح شوند 2- متآسفانه شورای نگهبان درست کار نکرد 3- بایست با گفتگو و مناظره مسائل را حل کنیم بدون دعوا4- بایست زندانیان رو آزاد کنیم 5- بایست به کسانی که ضربه خوردند دلجویی کنیم6- رسانه ها را آزاد بگذاریم   




چهار سال از نماز جمعه این که موجب حذف هاشمی رفسنجای از نماز جمعه شد گذشت. او باحتمال بسیار به نماز جمعه باز می گردد. موسوی و کروبی نیز از حصر بیرون خواهند آمد. زندانیان نیز بتدریج آزاد خواهند شد. آنها که از زندان و حصر بیرون می آیند به حامیان و مشاوران و همراهان دولت روحانی تبدیل خواهند شد. فصل جدیدی می خواهد آغاز شود. همه اینها موکول به آینده است. اما امروز، پس از 4 سال جا دارد یکبار دیگر آن نماز جمعه پس از انتخابات 88 هاشمی شنیده شود، تا معلوم شود بصیرت را احمد جنتی و احمد خاتمی و مصباح یزدی و علم الهدا و برادران تائب و ...... بالاخره رهبر داشتند و یا او که سعی کرد در همان ابتدای کار چشمه را قبل از تبدیل شدن به سیل با یک بیل خاک ببندد؟ پیام انتخابات 92 چه بود؟ تائید بصیرت چه کسی؟

martedì 25 giugno 2013

من یک مبارز برانداز ج اسلامی هستم -به حضرت عباس اگه دروغ بگم !

  ای مرگ بر خاتمی منظور محمد خاتمی است که واقعا" به هیچ وجه نمیشه دست بسرش کرد هر چقدر بهش توهین میکنیم باز همینطور ایستاده و از مواضعش کوتاه نمیاد، ای مرگ بر این اصلاح طلب ها که عامل اصلی ناکامی ما هستند اینها همکار درجه یک نظامند مخصوصا" امثال تاج زاده وعده بسیاری دیگر که حکومت از قصد برای اینکه مردم و گول بزنه اینها رو تحت    شکنجه قرار داده و زندانی کرده اند. بله من  مبارزم و قصدم هم براندازی حکومت هست استراتژی رو کیف کردی اینجوری هست که حکومت براندازی میشه .ک 


به حضرت عباس اگه دروغ بگم 





domenica 23 giugno 2013

دوستان تحریمی رضا پهلوی هم گفت ما هدفمان یکی است ، نظام سعی دارد در بینمان اختلاف بیاندازد


روی سخن من با سلطنت طلبان واقعی است نه عده ای که بر خود برچسب زده اند برای تفرقه انداختن !رضا پهلوی در مصاحبه که صدای آمریکا با او تریتب داده است 
چنین میگوید 


یادمان باشد نظام سعی می کند که بین مردم اختلاف بیاندازد. می خواهد اختلافات داخلی خودش را بپوشاند. وی گفت ٫ انتخاب روحانی به عنوان یک عامل نظام ضربه به اپوزیسیون نبوده. اگر یک دریچه ای چه واقعی و چه جعلی رو به مطالبات مردم باز شود٫ بسیار جای خوشحالی است. ولی استفاده از این شرایط بستگی به عملکرد مردم دارد و مردم به طور مداوم باید پیگیر خواسته های اساسی خودشان باشن 


من به شخصه از این تیزبینی و ذکاوت او تشکر میکنم و امیدورام هواداران واقعی او هم بدنبال اتحاد باشند و همانطور که او گفت بدنبال مطالباتمان باشیم

سئوالات روزنامه جمهوری اسلامی از مصباح یزدی - زمان گرفتن گریبان آیت الله مصباح یزدی رسیده !


آیت الله مصباح یزدی از افرادی است که در این سالها به مردم و کشور بیشترین ضرر را با پشتیبانی از احمدی نژاد زده است و در انتخابات 92 هم میخواست همان کار را با جلیلی تکرار کند که خوشبختانه تیزهوشی مردم به او اجازه اینکار را نداد شاید الان زمان حساب رسی برای بسیاری فرا رسیده باشد 








با افتادن طشب آیت الله مصباح یزدی از بام انتخابات 92 و رای 4 میلیونی "جلیلی" (با همه حمایت های وی و شبکه سازمانی که تا درون بسیج هم نفوذ کرده) روزنامه جمهوری اسلامی روزگذشته چند پرسش را از وی مطرح کرده است. مصباح یزدی رای به جلیلی را حجت شرعی اعلام کرده بود و در 4 سال پس از کودتای 88، فرماندهان سپاه و بسیج و نیروی انتظامی را هراز چند گاهی خدمت وی می بردند تا رهنمود بگیرند! و حالا معلوم شده با همه بسیج نیرو به سود "جلیلی" این تفکر، یعنی تفکر و اسلامی متحجر آیت الله مصباح یزدی حداکثر پایگاه وی 4 میلیون است. بی شک از بازندگان بزرگ انتخابات 92 یکی هم آیت الله مصباح یزدی است در کنار آیت الله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان و شیخ محمد یزدی دبیر حکومتی روحانیت حوزه علمیه قم.

روزنامه جمهوری اسلامی خطاب به مصباح یزدی از وی پرسیده است:

1- امام خمینی درپیام تاریخی و پر‌نکته حضرت امام خمینی به روحانیت در سوم اسفند ۱۳۶۷ نوشته‌اند: دیروز “حجتیه‌ای‌ها” مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابی‌تر از انقلابیون شده‌اند!” پرسش این است که ایشان تا کنون درباره تفسیر و تحلیل این پیام تاریخی چه اقداماتی کرده‌اند و آیا در میان منابع و مواد آموزشی و یا برنامه‌های جنبی مرکز آموزشی ایشان، بخشی هر چند محدود به شناخت ویژگی‌های جریان حجتیه و مبانی فکری و تاریخ عملکرد آن اختصاص یافته است؟

2- آیت‌الله مصباح که کم و بیش شاهد بودیم برای پیروزی یک نامزد (جلیلی) آنگونه وارد میدان شدند و برخی نشریات مربوطه و نیز برخی شاگردان از تقدیم طلاهای یکی از نزدیکان ایشان به ستاد انتخاباتی آن نامزد خبر دادند، چرا حتی یک روز خودشان و فرزندانشان در جبهه حضور نیافتند ؟

3- آیت‌الله مصباح در این سال‌ها سخت بر مطلق بودن اختیارات ولی فقیه و ما فوق قانون بودن وی تاکید کرده و مشروعیت قوانین را نیز برخواسته از تایید ولی فقیه شمرده‌اند و به مخالفان آن تاخته‌اند. این در حالی است که ایشان در مباحث خود در زمان حضرت امام خمینی، در سال‌های ۶۵-۶۶ که در قالب کتاب نیز منتشر شده از جمله در استدلال بر لزوم “نظارت دقیق” بر “اعمال رهبری” و حتی تشکیل “دادگاه خبرگان” برای رسیدگی به کارهایی که به تعبیر ایشان به “زعم فقهای مجلس خبرگان صحیح و مطابق موازین شرعی و معیارهای عقلی نبود” و عزل وی در صورت اثبات عدم شایستگی، می نویسند: “زیرا در اسلام، غیر از معصومین علیهم‌السلام هیچ کس فوق قانون نیست، بلکه همه باید تابع قانون باشند”. و نیز افزوده اند: “چنین نیست که رهبر جامعه اسلامی قدرت مطلق و بی چون و چرا داشته باشد و کسی نتواند وی را مورد پرسش و بازخواست قرار دهد”. (حقوق و سیاست در 

قرآن، ص۲۶۲-۲۶۳) خاستگاه تحول و مبنای تبدیل نظر ایشان از آن دیدگاه به نگاه کنونی چیست؟

4- چگونه از سوی برخی حامیان دولت فعلی از جمله جناب ایشان، به نفع یک شخص(احمدی نژاد)، آن همه کرامات غیبی و فضائل معنوی به عنوان پشتوانه مطرح می‌شود، آن وقت در فاصله‌ای اندک این گونه مایه اعلام برائت آشکار و پنهان حامیان دیروز می‌شود؟ چگونه می‌شود آیت‌الله مصباح خبر دهند: وجود مقدس ولی عصر(عج) مشغول دعا برای این فرد بوده است. و نیز تاکید کنند: آیندگان به این نتیجه خواهند رسید که انتخاب وی مشحون کرامات و معجزات بوده است. و آن را نفخه الهی در این زمان و ناشی از یاری عنایات امام زمان(عج) بشمارند، اما اینک این گونه مبغوض گردد؟ 


domenica 16 giugno 2013

درخواست آزادی رهبران جنبش سبز و زندانیان سیاسی

میر حسین و شیخ مهدی و رهنورد را آزاد کنید 



الان دیگر زمان بحث های بیهوده نیست انتخابات را پشتیبانی کردیم به عنوان کنشی مدنی برای نزدیک تر شدن به خواسته هایمان که همانطور هم شد زمان آن هست که بجای بحث های نفس گیر که چه کسی حق داشت ودرگیرشدن با تحریمی ها که خود را محق میدانند و اغلب با توهینی برای ایجاد تنش  به رأی مردم ایراد میگیرند  آنها را بحال خود بگذاریم و بدنبال مطالبات به حق مان باشیم که اولین هایشان آزادی زندانیان سیاسی و رهبران جنبش میباشد 

venerdì 14 giugno 2013

همدردی با اونهایی که خواستار تحریم در انتخابات بودن

آب سرد علاج بسیاری از دردهاست 

mercoledì 12 giugno 2013

نتیجه یک پژوهش جامع در مؤسسه بروکینگز از 171 تحریم انتخاباتی که نه تنها منجر به شکست ، بلکه بسود حکومت ها شده است


دوستانی که بدون پیش قضاوت هستند و میخواهند نتیجه تحریم در انتخابات را بدانند خوب است که این مقاله پژوهشی را مطالعه کنند این مؤسسه یکی از قدیمی ترین اطاق های فکر در واشنگتن هست و مسئول این پژوهش هم آقای محسن جلالی میباشد او نتیجه گیری کرده است که نه تنها تحریم فایده ای نداشته است بلکه سه پیامد منفی هم برای احزاب تحریم کنند هم داشته است 



همه آنها به سود حکومت ها تمام شد
تاریخچه جهانی171
  تحریم انتخاباتی





محسن جلالی، پژوهشگر موسسۀ "خشونت پرهیزی برای دموکراسی" در بوستون امریکا در مقاله ای که سایت بی بی سی منتشر کرد نوشت:

یک پژوهش جامعِ تطبیقی در مؤسسه‌ بروکینگز، یکی از قدیمی‌ترین و مهمترین اتاق‌هایِ فکر در واشنگتن، ۱۷۱ مورد تحریمِ انتخاباتی در کشورهای گوناگون را مورد مطالعه قرار داده و در پایان چنین نتیجه می‌گیرد که سیاستِ تحریمِ انتخابات تقریبا در همه‌ موارد شکست خورده و تنها سه پیامدِ منفی به همراه آورده است.

الف) قدرتمند‌تر شدنِ حزب حاکم با کسبِ اکثریتِ بسیار بالا در غیابِ احزابِ تحریم‌کننده ب) به حاشیه رانده شدنِ حزب تحریم‌کننده و رهبرانِ آن ج) فراهم نشدن امکان تغییر در ساز و کارهای انتخاباتی مانند تغییرِ قانونِ اساسی که نیازمندِ اکثریتِ بالاست که تنها از طریق تحریم از سویِ احزاب مخالف قابلِ دست‌یابی است.

یکی از مهمترین نمونه‌هایِ تحریم انتخابات تاکتیکِ گروه‌هایِ سنّی درانتخابات ۲۰۰۵ عراق مبنی بر عدم مشارکت بود.

پیامد این کنشِ سیاسی برایِ آنها فاجعه به همراه داشت چرا که در غیابِ نامزدهایِ اهل سنّت، شیعیان توانستند با کسب اکثریتِ مطلق در مجلس، قانون اساسی را تدوین و در نهایت تصویب کنند.

یک اقلیتِ قوی از نمایندگانِ سنّی در مجلس می‌توانست نماینده‌ منافع این گروه در تدوینِ قانونِ اساسی باشد که تحریم این فرصت را از آنها گرفت.

دلیل تحریم انتخابات از سویِ سنّی‌ها رد صلاحیت گسترده‌ی افراد وابسته به احزابِ سنی ذکر شد، و نیز این ادعا که انتخابات در زمان اشغال نامشروع است.

این پژوهش در سال ۲۰۱۰ به انجام گرفته و اگر اکنون انجام می شد می‌توانست تجربه‌ تدوینِ قانون اساسی در مصرِ پس از مُبارک را به یک عنوانِ یک نمونه‌ دیگر شکست تحریم انتخابات ذکر کند.

در انتخاباتِ اکتبرِ ۲۰۱۲، مخالفانِ اخوان المسلمین تصمیم به بایکوت گرفته و جلسات شورایِ دومِ قانونِ اساسی مصر را تحریم کردند؛ اسلام‌گراها بدونِ توجه به عدمِ حضور مخالفان و احتمالا خوشحال از آن، قانون اساسیِ را تدوین کرده و به تصویب رساندند و سرانجام به رفراندوم گذاشتند.

در تمامِ این مراحل مخالفانِ اخوان المسلمین تماشاگر بودند. جالب است که آنها تلاش نکردند که نیروهایِ خود را در دادنِ رأی منفی به قانون اساسی تدوین شده بسیج کنند.

این قانون هم‌اکنون قانونِ اساسیِ مصر است و همه ملتزم به عمل به آن هستند، چه اسلام‌گرا و چه غیرِ آن. محمد البرادعی یکی از رهبران مخالفان در سال ۲۰۱۰ و نیز در سالِ ۲۰۱۲ دعوت به بایکوت انتخابات کرد و البته پیامدِ آن چیزی نبود جز به حاشیه رانده شدن احزاب غیرِ اسلام‌گرا و شخصِ البرادعی از صحنه‌ سیاسی مصر و نیز قدرتمند‌تر شدنِ اخوان المسلمین.

انتخاباتِ ریاست جمهوریِ افغانستان در سال ۲۰۰۹ نمونه‌ دیگری است از شکست تحریم. عبدالله عبدالله به عنوانِ نامزدِ مخالفان به همراهِ حامد کرزی به دورِ دومِ انتخاباتِ افغانستان راه یافت ولی در اعتراض به عملکردِ نادرستِ دولت، تقلب‌هایِ انتخاباتی، و نیز رفتارِ کمیسیونِ انتخاباتی از حضورِ در دورِ دوم انصراف داد.

عبدالله با تصمیم به تحریم به حاشیه رانده و از صحنه‌ سیاسیِ افغانستان ناپدید شد و حامد کرزی در حال گذراندنِ پایانِ دورِ دومِ ریاست جمهوری خود.

دو دلیلِ عمده برایِ اکثرِ مواردِ تحریم‌هایِ انتخاباتی ذکر شده است: نخست این که حزب یا احزاب تحریم‌کننده تلاش می‌کنند که با تهدیدِ به تحریم و یا عملِ تحریم به حاکمیت فشار آورند تا به رقابت‌هایِ انتخاباتی برابر تن دهد؛ خواسته‌ آنها می‌تواند شامل تغییر قوانین، افراد، و یا اجازه‌ی بازگشتِ نامزدهای رد صلاحیت شده به رقابت‌ها باشد.

دلیلِ عمده‌ دیگر برایِ تحریم، جلبِ توجه جامعه‌ جهانی (به ویژه کشورهایِ غربی) به ناعادلانه بودنِ روندِ انتخابات است و در ادامه تضعیفِ موقعیتِ بین المللی حاکمیتِ موجود.

شکستِ تحریم در واقع شکستِ احزابِ تحریم‌کننده از دست‌یابی به اهداف از پیش تعیین شده در پیش گرفتن سیاستِ تحریمِ انتخابات است، یعنی مجبور کردن حاکمیت به کوتاه آمدنِ در برابرِ خواست حزب تحریم‌کننده و یا عدم شناساییِ بین المللیِ انتخابات. در اینجا می‌توان برای نمونه به چند مورد از این بایکوت‌ها اشاره کرد:

در انتخاباتِ ۲۰۰۳ برایِ تعیینِ رئیس جمهور در جمهوریِ آذربایجان، مخالفانِ الهام علی‌اف در اعتراض به رفتار دولت و بی‌قانونی‌هایِ موجود به پای صندوق‌هایِ رأی نرفتند؛ در نتیجه‌ی این تحریم علی‌اف با اکثریتِ مطلق برنده‌ی انتخابات شد.

علی‌رغمِ تحریم و هفته‌ها اعتراضات خیابانیِ پس از انتخابات، ‌ایالات متحده نتایج انتخابات را به رسمیت شناخت.

در انتخابات ۱۹۹۲ در غنا، مخالفان دولت در اعتراض به تقلب در انتخاباتی که به انتخابِ مجدد رئیس جمهمور، جری رولینگز انجامید، مشارکت در انتخابات مجلس در همان سال را تحریم کردند.

مخالفان خواستار برگزاریِ یک انتخابات مجدد بودند و گمان می‌کردند که با تحریم انتخابات خواهند توانست توجه بین‌المللی را به خود جلب کنند و به خواسته‌هایِ خود برسند؛ اما نه انتخابات ریاست جمهوری تجدید شد و نه جامعه‌ جهانی از شناسایی نتایج انتخابات خودداری کرد.

رولینگز تا ۲۰۰۱ همچنان رئیس جمهور باقی ماند و حزب او ۱۸۹ کرسی از ۲۰۰ کرسیِ مجلس را از آن خود کرد، تنها به خاطرِ تصمیمِ نادرستِ مخالفان به تحریمِ انتخابات. ایالاتِ متحده نیز انتخابات را به رسمیت شناخت.

به همین ترتیب انتخابات سراسری ۱۹۹۷ در مالی و ۱۹۹۴ در اتیوپی که گزارش‌های زیادی مبنی بر وجودِ تقلب در آن‌ها وجود داشت از سوی جامعه‌ بین‌الملل به رسمیت شناخته شدند.

مخالفان چاوز در سال ۲۰۰۴ در اعتراض به بی‌قانونی در برگزاری انتخابات، برای انتخاب فرمانداری‌ها به پایِ صندوق‌هایِ رأی نرفتند و حاصلِ آن در اختیار گرفتنِ ۲۰ فرمانداری از ۲۲ فرمانداری توسطِ هوادارانِ چاوز بود.

همان گروه دوباره یک سال بعد در ۲۰۰۵، انتخاباتِ مجلس را تحریم کردند، که سرانجام آن کسبِ اکثریتِ مطلقِ مجلس توسطِ چاوزی‌ها بود، ۱۱۴ کرسی، و این در حالی بود که مخالفان تا قبل از آن ۴۱ کرسی مجلس را در اختیار داشتند.

ثمرات تحریم برایِ مخالفان، قدرتمندتر شدنِ چاوز، داشتنِ اکثریت مطلق حزب چاوز در مجلس برای تصویبِ قوانین جدید و از جمله حذفِ محدودیتِ دورانِ ریاست جمهوری بود.

در توگو حزبِ مخالفِ دولت در اعتراض به قوانینِ ناعادلانه در انتخابات، به بایکوتِ انتخابات روی آورد. در نتیجه‌ این بایکوت، حزبِ حاکمِ توگو ۹۰ درصد آراء را به خود اختصاص داد و با استفاده از این اکثریت، محدودیت زمانی برای دوران ریاست جمهوری را از قانون حذف کرد.

مخالفانِ رابرت موگابه در زیمبابوه در انتخابات ۲۰۰۵ به علت درگیری در بحث تحریم یا مشارکت در ثبت نامِ نامزدهایِ خود تأخیر کردند و همین تأخیر به از دست رفتن ۱۶ کرسیِ مجلس برای آنان منجر شد.

به دنبال این ناکامی، رهبرِ اپوزیسیون تصمیم به تحریمِ انتخاباتِ سِنا گرفت، با این ادعا که شرکت در این انتخابات مشروعیت بخشیدنِ به موگابه است.

این تصمیم منجر به ایجاد انشعاب در مخالفان شد، چرا که گروهی از مخالفان تحریم را اشتباهی مرگبار می‌دانستند. حزب موگابه توانست ۴۹ کرسی از ۶۶ کرسیِ سنا را در رقابت با اپوزیسیون غیرمتحد از آنِ خود کند.

مخالفان با تصمیم به شرکت در انتخابات ۲۰۰۸ توانستند نیمی از کرسی‌هایِ مجلس را در دست بگیرند. در انتخابات ریاست جمهوری، تسوانگاری، نامزدِ مخالفان در دورِ اول از موگابه پیشی گرفت ولی از آنجایی که اکثریت ۵۰ درصدی را کسب نکرد، انتخابات به دور دوم کشید.

در اعتراض به بی‌قانونی‌ها، تسوانگاری تصمیم به تحریم انتخابات در دور دوم گرفت و به موگابه اجازه داد که به راحتی پیروز شود و همچنان رأسِ هرمِ قدرت را در دست داشته باشد.

تاریخچه‌ انتخاباتِ چند سالِ اخیر در ایران می‌تواند روشن کند که تا چه اندازه سیاست‌هایِ انتخاباتی درایران مشابه است با آن چه در نمونه‌هایِ بالا از دیگر کشورها ذکر شد.

در سال ۱۳۸۰ انتخابات شوراها که اکثریتِ کاندیداها در آن تأیید صلاحیت شدند از سویِ مردم تحریم شد، و البته اصلاح‌طلبان نیز لیست واحدی ارائه نکردند.

هر چند درصد شرکت کنندگان در تهران به ۲۰ درصد نیز نرسید ولی این انتخابات اولین قدم در بازگشت اصولگرایان به مناصب انتخابی شد.

شورایِ اصولگرایِ حاصل از تحریم، احمدی‌نژاد را به مقام شهرداریِ تهران برگزید و او نیز با استفاده از امکانات‌ شهرداری و موقعیتِ فراهم آمده توانست راه خود را به سوی انتخابات ریاست جمهوری هموار کند.

در ادامه‌ همین روندِ تحریم و عدمِ ائتلاف، در انتخاباتِ مجلس نهم علی‌رغمِ ردِ صلاحیتِ گسترده، شماری کافی از کاندیداهای اصلاح‌طلب یا نزدیک به آنها در لیست‌ها حضور داشتند که با تحریم انتخابات از سویِ اصلاح‌طلبان و عدم حضورِ گسترده‌ مردم اصلاح‌طلبان و نزدیکانِ به آنها توانستند تنها یک اقلیتِ بسیار ضعیف کسب کنند، اقلیتی که می‌توانست بزرگتر و تاثیر گذارتر باشد.

در انتخابات سال ۸۴ همان اشتباه دوباره تکرار شد، به این صورت که گروهی از مردم، به ویژه دانشجویان، انتخابات را تحریم کردند و اصلاح‌طلبان هم بدونِ ائتلاف و با دو کاندیدا به انتخابات پای گذاشتند.

احمدی نژاد با ۶۰۰ هزار رأی بیشتر از کروبی به مرحله‌ دوم راه یافت و این چنین بود که چهار میلیون رأیِ مُعین به خاطر بی‌تدبیریِ محض در عدمِ ائتلاف به هدر شد؛ شاید بتوان مدعی شد که چهار میلیون رأی که برایِ مُعین به صندوق ریخته شد از سوی تحول‌خواه‌ترین و اصلاح‌طلب‌ترینِ شهروندان بود که با بی‌تدبیریِ احزابِ اصلاح‌طلب نتوانست تاثیری بر سرنوشت انتخابات داشته باشد.

در همه‌ این موارد علی‌رغمِ فشار محافظه‌کاران، بیشترین تأثیراتِ منفی ناشی از تحریمِ انتخابات و بی‌تدبیری از سویِ احزاب اصلاح طلب بوده است؛ تحریم‌هایی که اگر صورت نگرفته و ائتلاف‌هایی که اگر شکل گرفته بودند می‌توانستند همچنان اصلاح‌طلبان را در لایه‌هایِ قدرت حفظ کنند، به جایِ این که امروز تماشاگرانِ صحنه باشند.

انتخابات ریاست جمهوریِ پیشِ‌رو آزمونی است دوباره برای این که تا چه اندازه از تحریم‌هایِ پیشین درس آموخته‌ایم.

تحریمِ انتخابات و عدمِ ائتلاف از سویِ اصلاح‌طلبان تنها سبب می‌شود که اپوزیسیون بیش از پیش به حاشیه رانده شده و خیال حاکمیت از پیروزی قاطع در انتخاباتِ پیشِ رو و انتخاب‌هایِ آینده راحت‌تر باشد.

باید به خاطر داشت که حضور یک رئیس جمهورِ دل‌خواهِ حاکمیت و مجلس آینده‌ای که با تحریمِ آن از سویِ مردم می‌تواند به کسبِ اکثریتِ مطلقِ محافظه‌کاران بینجامد، راه برایِ حذفِ مهمترین نهادِ انتخابیِ موجود، یعنی ریاست جمهوری از قانون اساسی هموار می شود.

حضورِ یک رئیس جمهورِ اصلاح‌طلب و یا نزدیک به آنها و نیز مجلسی که در آن اصلاح‌طلبان نه اکثریت که حتی اقلیتی قوی داشته باشند به ناکام گذاشتن بسیاری از طرح‌های موجود محافظه‌کاران کمک خواهد کرد.

بر مدافعانِ تحریمِ انتخابات است که دلایلِ ایجابی خود را عرضه کنند و نشان دهندکه چه گونه عدمِ شرکت در انتخابات به پیشبرد اصلاح و تغییر در جامعه کمک می‌کند.

تاکنون آن چه از سویِ مدافعانِ تحریم عرضه شده بیشتر سخنانِ سلبی و مفاهیمی‌ خارج از واقع‌گرایی سیاسی بوده است.

مطالعه‌ موردیِ بیشتر از ۱۷۰ مورد تحریم انتخاباتی و نیز تجربه‌ سال‌هایِ اخیر ایران نشان می‌دهد که تحریم جز به شکست راه نمی‌برد.

پیک نت 22 خـــــــرداد

lunedì 10 giugno 2013

بعد از چهار سال سرکوب مردم ،جنبش سبز بیشمار تر از همیشه همچنان ایستاده است

   بعد از چهار سال سرکوب مردم ،جنبش سبز بیشمار تر از همیشه همچنان ایستاده است  
فریاد یا حسین میرحسین در سراسر کشور عزیزمان ایران 



venerdì 31 maggio 2013

پیدا کردم ! یک جای دنج برای " تحریم فعال "

روی تابلو هم نوشته همه تان برین جهنم 




giovedì 30 maggio 2013

میوه تلخ درخت تحریم انتخابات!

خواهشا" آسمان و ریسمان را به  هم نبافید و تحریم فعال را به رخ مان نکشید نتیجه همین است که میبینید 


domenica 26 maggio 2013

حسن روحانی شانس اول انتخابات 92 - اگر انتخابت شوم مسئله حصر موسوی و کروبی را حل خواهم کرد

راه سبز امید همان است که هیچوقت ناامید نشویم و از کمترین فضای بوجود آمده نهایت استفاده را ببریم ، روحانی هم از اصلاح طلبان هست و هم برنامه مشخصی برای اقتصاد دارد و تنها کسی هست که به صراحت اعلام کرده که مسئله حصر رهبران جنبش سبز را حل خواهد کرد

با آنکه رسما اعلام نمی شود، اما تمام شواهد حکایت از آن دارد که در روزهای گذشته رایزنی های بسیار جدی برای اعلام حمایت قاطع هاشمی و خاتمی  و ناطق نوری از "حسن روحانی" در انتخابات 92 در جریان بوده است. نتیجه این رایزنی ها، احتمالا با آغاز تبلیغات کوتاه مدت انتخاباتی اعلام خواهد شد، اما گفته می شود نتیجه رایزنی‌ها تاکنون چنین بوده است که "عارف" بنفع حسن روحانی کنار برود تا آراء کامل اصلاح طلبان و طرفداران رئیس جمهور شدن هاشمی رفسنجانی به سود حسن روحانی به صندوق ها ریخته شود. حتی گفته می شود خود حسن روحانی نیز در روزهای اخیر به قم رفته و با برخی مراجع
برای جلب حمایت و پشتیبانی علنی آنها گفتگو کرده است. این رایزنی ها زمانی بصورت جدی مطرح شد که هاشمی رفسنجانی اعلام کرد، حتی اگر رهبر جمهوری اسلامی برای شرکت او در انتخابات حکم حکومتی هم صادر کند دیگر حاضر به این حضور نیست. موقعیتی که هاشمی رفسنجانی درجریان ثبت نام برای انتخابات ریاست جمهوری و سپس مقابله شورای نگهبان و بیت رهبری و فرماندهان سپاه و امام جمعه های وابسته به این سه نهاد و گروه با هاشمی کردند عملا چنان به سود او تمام شد که امروز حرف آخر را در انتخابات 92 او می زند. بویژه که محمد خاتمی و حسن خمینی نیز درکنار او قرار گرفته اند.
حسن روحانی تاکنون در چند سخنرانی انتخاباتی خود، دقیق تر از هر نامزد دیگر انتخاباتی برنامه های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی دولت احتمالی خود را اعلام کرده است. او یگانه نامزد انتخابات در میان 8 نامزد تائید صلاحیت شده است که با صراحت گفته است، در صورت پیروزی در انتخابات مسئله حصر موسوی و کروبی را حل خواهد کرد و در جهت حل چالش موجود بر سر پرونده اتمی را با هدف پایان تحریم ها حرکت خواهد کرد.
حسن روحانی در دولت خاتمی دبیر عالی شورای امنیت ملی و مذاکره کننده ارشد مسئله اتمی ایران بوده است. وی دبیر مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع مصلحت نظام و عضو مجلس خبرگان رهبری نیز هست و علاوه بر تحصیلات حوزه ای، تحصیلات عالیه در حد "دکترا"ی دانشگاهی کرده و به دو زبان عربی و انگلیسی نیز مسلط است.
روز گذشته "افکار نیوز" که از سایت های زنجیره ای وابسته به حاکمیت کنونی است، در گزارشی که خبرگزاری ایسنا نیز آن را مخابره کرد و هنوز درستی و نادرستی آن معلوم نیست نوشت:
محمد خاتمی از شورای هماهنگی جبهه اصلاحات خواسته از حسن روحانی اعلام حمایت کند و اصلاح طلبان را  برای رای به روحانی به اجماع برساند. این شورا اکنون تنها نهاد همآهنگ کننده اصلاح طلبان است.
این اخبار رسمی و غیر رسمی و منتشر شده و منتشر نشده، نشان میدهد که نه هاشمی و نه اصلاح طلبان، علیرغم جلوگیری از حضور هاشمی در انتخابات 92 به هیچ وجه قصد عقب نشینی از صحنه انتخابات را ندارند، بلکه با عزم خود را برای نقش آفرینی در انتخابات و به پیروزی رساندن حسن روحانی دو چندان کرده اند. هاشمی رفسنجانی پس از ثبت نام انتخاباتی، با این گمان که رد صلاحیت خواهد شد، به حسن روحانی که قصد اعلام انصراف داشت گفته بود "عجله" نکند و در صحنه باقی بماند. وی در اعلامیه های پس از رد صلاحیت خود نیز روی ضرورت حفظ اشتیاق مردم برای شرکت درانتخابات و لزوم وحدت و همگامی اصلاح طلبان و طرفداران خود تاکید کرده است، که معنای آن جز ایفای نقش به سود حسن روحانی نمی تواند باشد. این در حالی است که علی اکبر ولایتی نیز با محاسبه مناسبات احترام آمیزی که همیشه با هاشمی داشته روی حمایت او از خود حساب می کرد، اما چند موضع گیری ناشیانه او علیه موسوی و هاشمی پل های این ارتباط را خراب کرد.


mercoledì 22 maggio 2013

lunedì 20 maggio 2013

mercoledì 15 maggio 2013

یکی از مقصرین اصلی حمله به کوی دانشگاه سال 1382 - محمد باقر قالی باف

مجوز تیراندازی و حمله به کوی دانشگاه به درخواست و اصرار محمد باقر قالیباف بوده است

آخر و عاقبت همه بایست جواب اعمالشان رابدهند 


mercoledì 8 maggio 2013

نتیجه 34 سال سوء مدیریت ، اختلاس و فساد مالی و رشوه خواری بعضی از مسئولین

 عجیب است که در این همه سال حتی یک نفر از این مسئولین خطا کار بدرستی تنبیه نشدند  که بقول خودشان بشود عبرت دیگران فقط این مردم همیشه درصحنه هستند که بایست دستشان قطع شود یا اعدام شوند 

 

domenica 28 aprile 2013

دیدار خاتمی با معلمان و فرهنگیان: بیاد معلمان بزرگوار موسوی و رهنورد



اینروزها کمتر کسانی هستند که بتوانند حتی نامی از میرحسین و همسرش را ببرنند چه برسد که خواستار آزادی آنها بشوند اما خاتمی بطور یکنواخت از زمان دستگیری این عزیزان همواره از آنها یاد کرده باشد 

نکاتی از سخنرانی خاتمی: همه قبول داریم و دارند که وضع بدی است و باید از آن بیرون برویم. صحبت بر سر این که چگونه بیرون برویم. آیا نباید انتظار داشت که نتیجه انتخابات تأمین آزادی ها، باز شدن فضا، تغییر فضای امنیتی به سیاسی و ... باشد؟ نتیجه انتخابات باید تغییر فضای امنیتی را به دنبال داشته باشد. آیا فقط آمدن هست که ما را به این نتیجه می رساند؟ به این طرف قضیه هم بیاندیشیم. اگر هدف اصلاح امور است و برآورده شدن مطالبات انسانی و معیشتی آیا فقط آمدن فرد خاص و گرایش خاص وضع را بهتر می کند یا بدتر؟

آیا فردی را که به عنوان یک شهروند عادی هم محدودیت زیادی برای صحبت کردن و اظهار نظر و سفر دارد و در معرض انواع تهمت ها است، به سادگی اجازه می دهند اوضاع به دست او سپرده شود؟ وقتی می گویند و تهدید می کنند که کسانی باید توبه کنند مرادشان چیست؟ توبه از اصلاح طلبی؟ یا از حقی که هست و از آن دفاع می کنیم؟ چه جرمی رخ داده است که باید از آن توبه کرد؟ در سطح جامعه به معلمی که ترویج کننده راستی و شفافیت و درستی باشد نیاز داریم و همین طور برای کسانی که قدرت دارند و در رأس قدرت هستند. گاهی بداخلاقی ها از بالا سرازیر می شود. واقعاً باید این وضعیتی که هست و کشور و مملکت و نظام در معرص تهدید است عوض شود. اگر نگذارند فرد مورد نظر شما بیاید چه پیش خواهد آمد؟ حاصل کار چه خواهد بود؟ کسانی که امید بسته اند دوباره مأیوس نمی شوند؟ کینه ها بیشتر نمی شود؟ و آیا در این صورت اوضاع بدتر نمی شود و درها مسدودتر نمی گردد؟

در دوره اخیر هم جا دارد یاد کنیم از دو معلم بزرگوار مهندس موسوی و خانم رهنورد که هر دو معلم بودند و هستند، هرچند هنرمند و سیاستمدار هم هستند.



جمعی از معلمان و فرهنگیان سراسر کشور با محمد خاتمی دیدار کردند و نگرانی های انتخاباتی خود را با وی در میان گذاشتند. متن سخنان محمد خاتمی در وبسایت وی منتشر شده است. او دراین سخنرانی گفت:

دراینجا یادی از شهید خانعلی شد. جبنشی که دوستان معلم عزیز ما به راه انداختند، درست است که جنبه صنفی داشت، اما آثار بزرگ سیاسی به بار آورد. یکی از بزرگترین آثار آن این بود که وزارت عوض شد و به دست کسی افتاد که باشگاه مهرگان یا معلمان را در اختیار داشت. در بحران ها و مقاطع حساس معلمان در بیدار کردن جامعه و ایجاد تحرک برای تغییر و تحول در همه عرصه های اجتماعی نقش مهمی داشتند.

در کنار دکتر مصدق معلمان بزرگی بودند. در دوران انقلاب از معلمان خاص نام برده می شود که در نهضت فکری و تحولات منجر به انقلاب نقش مهمی داشتند. شهید مرتضی مطهری و دکتر علی شریعتی و در رأس همه خود حضرت امام (ره) معلمان بزرگ انقلاب ما بودند. آیت الله طالقانی، شهید بهشتی و بزرگان دیگری که حضور داشتند و بالاخره سمبل معلمان بعد از انقلاب، شهیدان رجایی و باهنر هستند که انجمن اسلامی با نام آنها گره خورده و به نحوی میراث آنها است.

در دوره اخیر هم جا دارد یاد کنیم از دو معلم بزرگوار مهندس موسوی و خانم رهنورد که هر دو معلم بودند و هستند، هرچند هنرمند و سیاستمدار هم هستند.

با توجه به نقشی که معلمان در افزایش سرمایه های اجتماعی دارند، وقتی احساس می کنند حاصل تلاش و کارشان به دلیل رویه های نادرست از بین می ورد بیش از بخش های دیگر جامعه رنج می کشند.

معلمان باید احساس خشنودی کنند. دوستانی که اینجا هستند رنج کشیده اند، زندان رفته اند و تعداد قابل توجهی از معلمان امروز گرفتارند و مشکلات زیادی را تحمل می کنند.

روز معلم و هفته معلم را گرامی می داریم. امیدواریم فضایی باز شود که معلم بتواند در جامعه ما کار خود را انجام دهد. امروز برای رواج تعلیم و تربیت صحیح در جامعه ما سخت نیازمند معلمان هستیم. نسل هایی که به صحنه می آیند باید با معیارهای مردم سالاری آشنا باشند. علاوه بر آگاهی و دانش های معمولی، درس مدارا و زندگی هم باید داده شود. درس با هم زندگی کردن و آگاه کردن و بالابردن دانش جامعه برای دانستن حقوق خود و آموزش این که روی پای خود بایستند و تشکل پیدا کنند برای پیشرفت و استیفای حقوق اساسی خود.

کم و بیش در دوران گذشته سعی شد در آموزش و پروش و دانشگاه ها تحقق پیدا کند اما چون دولت مستعجل بود خلافش دوام پیدا کرد. در سطح جامعه به معلمی که ترویج کننده راستی و شفافیت و درستی باشد نیاز داریم و همین طور برای کسانی که قدرت دارند و در رأس قدرت هستند. گاهی بداخلاقی ها از بالا سرازیر می شود. کسانیکه دست اندر کار هستند الگو هم می شوند. رفتارها را باید با نشان دادن مصداق های عملی نشان دهند. اگر در حاکمیت دروغ و تهمت و فساد رواج پیدا کرد در جامعه پخش می شود.

باید آزادی وجود داشته باشد، نقد باشد و قدرت در مقابل افکار عمومی پاسخگو باشد تا خود اصلاحی صورت بگیرد. بودن محافل و رسانه های آزاد نقشی در جلو گیری از فساد ها دارد. امیدواریم به سوی چنان وضعیتی برویم.

در زمینه مسائل روز حرف هایم تکراری می شود. همه قبول داریم و دارند که وضع بدی است و باید از آن بیرون برویم. صحبت بر سر این که چگونه بیرون برویم.

آیا فقط آمدن هست که ما را به این نتیجه می رساند؟ به این طرف قضیه هم بیاندیشیم. اگر هدف اصلاح امور است و برآورده شدن مطالبات انسانی و معیشتی آیا فقط آمدن فرد خاص و گرایش خاص وضع را بهتر می کند یا بدتر؟

آیا فردی که به عنوان یک شهروند عادی هم محدودیت زیادی برای صحبت کردن و اظهار نظر و سفر دارد و در معرض انواع تهمت ها است، به سادگی اجازه می دهند اوضاع به دست او سپرده شود؟ وقتی می گویند و تهدید می کنند که کسانی باید توبه کنند مرادشان چیست؟ توبه از اصلاح طلبی؟ یا از حقی که هست و از آن دفاع می کنیم؟ چه جرمی رخ داده است که باید از آن توبه کرد؟

اگر صحبت کردن اشتباه است، بله همه اشتباه می کنند! اما آیا فضایی ایجاد می شود که همه اقرار به اشتباه کنند. یک طرف خوب بوده و همه چیز درست، یک طرف همه بد و خیانت و جرم؟

بیان اشتباه و جبران آن فضای باز و گفت و گو می خواهد. اگر این فضا باز شود مسلماً اولین کس من و شما خواهیم بود که اشتباهات را می گوییم و آسیب شناسی می کنیم. اما یک طرفه این طرف متهم می شود هرکاری کرده خیانت و جاسوسی و براندازی بوده و حتی حق دفاع هم ندارد. دادگاه ها را دیدیم چطور است.

اگر نگذارند فرد مورد نظر شما بیاید چه پیش خواهد آمد؟ حاصل کار چه خواهد بود؟ کسانی که امید بسته اند دوباره مأیوس نمی شوند؟ کینه ها بیشتر نمی شود؟ و آیا در این صورت اوضاع بدتر نمی شود و درها مسدودتر نمی گردد؟

برای انتخابات شرط گذاشته نمی شود، ولی آیا نباید انتظار داشت که نتیجه انتخابات تأمین آزادی ها، باز شدن فضا، تغییر فضای امنیتی به سیاسی و ... باشد؟ نتیجه انتخابات باید تغییر فضای امنیتی را به دنبال داشته باشد. ولی اگر کاری کنیم که محصوران و زندانیان آزاد نشوند، بلکه به تعداد زندانی ها اضافه شود و فضای امنیتی بیشتر شود به هدفمان نرسیده ایم. واقعاً این وضعیتی که هست و کشور و مملکت و نظام در معرص تهدید است عوض شود. هرکس بتواند فضا را به این شکل عوض کند باید استقبال کرد. نظام باید بپذیرد که اصلاح پذیر باشد تا شکاف بین ملت و دولت پر شود.



پیک نت 8 ادریبهشت

martedì 23 aprile 2013

سوگلی آقای خامنه ای به این سادگی کاخ ریاست جمهوری را ترک نخواهد کرد

احمدی نژاد میخواهد بهر صورتی در قدرت بماند همانطور که با کودتا به قدرت رسید اینبار هم با کودتا میخواهد مشائی را به جای خود بنشاند برخورد با او هر روز که میگذرد مشکلتر میشود 




سیرک انتخاباتی در خوزستان

این عکسها، گوشه ای از سیرک انتخاباتی احمدی نژاد – مشائی است، که پس از مراسم استادیوم آزادی، در سفر خوزستان برای مردم اجرا شد. سوگلی آقای خامنه ای به این سادگی کاخ ریاست جمهوری را در خیابان پاستور ترک نخواهد کرد و اگر نتواند سکان را به مانند سیستم "پوتین- مدویدف" برای چهار سال بدست رحیم مشائی بدهد تا پس از آن دوباره سکان را از او تحویل بگیرد، می خواهد رفتنش را هزینه بردار کند. نه تنها طی 33 سال عمر جمهوری اسلامی، که شاید در طول تاریخ ایران چنین فرد بی چاک دهان و سبکسر و دلقکی بر مقدرات ملت ایران 8 سال دولتمداری نکرده باشد. این فاجعه را آقای خامنه ای و فرماندهان سپاه به همراه شورای نگهبان و مدیریت حوزه علمیه قم (شیخ محمد یزدی)، امام جمعه ها و مافیای پنهان حجتیه که چون خون فاسد در تمام رگهای حاکمیت روان است روی دست ملت ایران گذاشتند.







از پیک نت


martedì 16 aprile 2013

تاج زاده خطاب به علی خامنه ای تا انتخابات آزاد تحمیل نشده خود آن را برگزاری کنید



تاج زاده خطاب به علی خامنه ای
تا انتخابات آزاد تحمیل نشده
خود آن را برگزاری کنید


بهترین راه و کم هزینه ترین همین است که مردم به صحنه بیایند و اطمینان داشته باشند که انتخابات آزاد بدون دخالت شورای نگهبان برگزار خواهد شد فقط در این حالت هست که احمدی نژاد و یارانش قدرت هیچ کاری را نخواهند داشت



مصطفی تاج زاده در جدیدترین پیامش از زندان اوین، که در سایت خبری "نوروز" منتشر شد، نوشت



سال گذشته را که رهبری سال تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی نام داده بود، در عمل تبدیل شد به سال ورود پورشه و فروش کلیه. امیدوارم امسال که حماسه سیاسی و اقتصادی نام گرفته، به رسوایی سیاسی و اقتصادی کشیده نشود. البته ایشان در سخنرانی نوروزی خود حرفهای دیگری هم زدند که امیدوارم این مطالب صرفاً برای جبران خطاهای گذشته در حد حرف و برای رفع مسئولیت از خود در انتخابات آینده نباشد، بلکه استراتژی ایشان در انتخابات آینده حضور ملت باشد. طی روزهای آینده معلوم می شود که ایشان چقدر به ملت اعتماد دارد و چقدر حاضر است انتخابات آزاد را به رسمیت بشناسد.

در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری معتقدم در شرایط کنونی تنها کسی که می تواند فضای انتخابات را باز و آزاد کند رهبری است و متأسفانه بقیه کاره ای نیستند. من این را به عنوان کسی می گویم که مسئول برگزاری سه انتخابات سراسری و ملی در کشور بوده ام. بنابراین مسئولیت انتخابات 24 خرداد با شخص خامنه ای است. در روزنامه ها خواندم که برای نخستین بار قانون گزاران آمریکایی درصدد اعمال تحریم های جدید به دلیل عدم برگزاری انتخابات آزاد در ایران و عدم آزادی زندانیان سیاسی و عدم رعایت حقوق زنان هستند. من به رهبری هشدار می دهم در صورتی که انتخابات آزاد برگزار نشود و بهانه های فوق از آمریکایی ها گرفته نشود، همه خواهند گفت که رهبری در زمینه تحریم های جدید نقش داشته و مسئولیت فشار ناشی از آن به خصوص به قشرهای آسیب پذیر بر عهده رهبری است. درست است که آمریکایی ها دنبال بهانه اند اما این بهانه ها آن جایی که مشروع و قانونی است، وظیفه حکومت ایران است که آن ها را بلاموضوع کند. بنابراین یک بار دیگر اعلام می کنم که چه رهبری مایل باشد یا نباشد، دیر یا زود شاهد برپایی انتخابات آزاد در ایران خواهیم بود. امیدوارم که آزادی انتخابات پیش از تحریم های جدید و فشارهای خارجی تضمین شود.

پیک نت 27 فروردین

giovedì 11 aprile 2013

از دل نرود هر آنکه از دیده برفت

مخصوصا" که مربوط به این دو عزیز محبوس باشد ، استقامت و پایداری را از آنها یاد بگیریم

 

mercoledì 13 marzo 2013

آیت الله دستغیب: بهترین گزینه انتخابات 92 میرحسین موسوی و یا خاتمی است


البته نظر من هم به نظر آیت الله دستغیب نزدیکتر هست، حکومت اگر میخواهد کشور را نجات بدهد بهترین راه حل همین است






آیت‌الله دستغیب عضو اصلاح طلب و معترض مجلس خبرگان رهبری با انتقاد از رویه جاری مجلس خبرگان، تصمیمات آیت‌الله خامنه‌ای، نظارت استصوابی شورای نگهبان و سناریوسازی‌های صدا و سیما علیه رهبران جنبش سبز گفت:

بهترین راه، آزادی بی‌قید و شرط زندانیان سیاسی و رفع حصر از رهبران جنبش سبز و تامین آزادی و امنیت انتخابات است. بنده خواستار استقلال سه قوه و نامزدی میرحسین موسوی یا سید محمد خاتمی در انتخابات آینده ام.

(پیک نت: پیشنهاد نامزدی میرحسین موسوی برای انتخابات 92 درعین حال که منطقی ترین پیشنهاد است، از هر خنجری عمیق تر به پهلوی کودتاچی ها فرو می رود. یعنی همان ها که می گویند اعتراض به کودتای 88 فتنه بود و دست انگلیس و خارجی پشت آن بود. بسیار خب. بقول آذربایجانی ها "بیله دیگ و بیله چغندر" و بقول تهرانی ها "دزد حاضر، بز هم حاضر". اجازه بدهید موسوی دوباره نامزد انتخابات شود برای سال 92 تا معلوم شود جنبش سبز فتنه بود؟ زیر سر خارجی بود؟ این باصطلاح فتنه به ادعای رهبر و امام جمعه ها و فرماندهانش تمام شده؟ بر گرفته شده از سایت پیک نت )

lunedì 11 marzo 2013

domenica 17 febbraio 2013

کمپین استغفار از مقام معظم رهبری کلید خورد - آیا احمدی نژاد هم عذر خواهد خواست ؟

در این مسابقه مدعیون با استعدادی خاص در حال رقابت با همدیگر هستند یکی از نفراتی که بعد از سخنان رهبر از گروه احمدی نژاد  زود تغییر جهت داد -  نماینده قلابی مردم تهران آقای کوچکزاده است ایشان در نامه ای (لینک )  از احمدی نژاد میخواهد که به بارگاه ولی امر نایب امام زمان استغفار کند
    حال اگر احمدی نژاد استفغار نکند چه خواهد شد؟ آیا خبری پشت سر احمدی نژاد هست؟    
منتظر میمانیم تا ببینیم احمدی نژاد میگذارد که تکه تکه ازش ببرند !  یا اینکه همه تن  را باهم میخواهد بدهد زیر تیغ !یا اینکه از خودش عملی نشان خواهد داد




  میرحسین و مهدی کروبی و خانم زهرا رهنورد را آزاد کنید 

domenica 10 febbraio 2013

تا دیر نشده میرحسین و شیخ شجاع کروبی را آزاد کنید

این یاران جنبش سبز همچنان استوار ایستاده اند ،  امید و استقامت پیروزی از آن مردم خواهد بود

martedì 5 febbraio 2013

آقای احمدی نژاد از سفر برگشتی مرتضوی را مانند پالیزدار نکنی !

رئیس جمهور محبوب آقا که از هیچ کاری برای در قدرت ماندن دریغ نمیکند ، در حالیکه ایران را ترک میکرد گفت که وقتی برگشتم این کار زشت (منظور دستگیری مرتضوی ) را پیگیری خواهم کرد    
یادمان نرفته که چطور پالیزدار را جلو فرستاد و بعد پشتش را خالی کرد بیچاره فقط 9 ماه سلول انفرادی کشید ! منتظریم ببینیم اینبار واقعا" میخواهد تمام این مفسدین اقتصادی که خون مردم را سالهاست مانند زالو میمکنند را افشا کند و یا منتظر میماند که سر خودش را هم زیر آب کنند    

mercoledì 30 gennaio 2013

کار از گریه گذشته است به آن میخندم !

اهداء یک میلیارد دلار (تقریبا" سه هزار رو هشتصد میلیارد تومان)  به رژیم سوریه در جائیکه مردم در فقر بسر میبرند و عده ای برای تأمین مخارجشان بایست کلیه خود را بفروشند بایدم بگوئیم کار از گریه گذشته است

 

venerdì 11 gennaio 2013

martedì 8 gennaio 2013

خامنه ای : انتخاباات در ایران آزاد است ( البته تقلب هم آزاد تر است )

به شهادت همین عکس که نشان از انبوه معترضین دارد و سیصد صفحه مستندات در انتخابات سال 88 تقلب و کودتای انتخاباتی صورت گرفت 

  
انبوه جمعیت معترض به انتخابات مهندسی شده سال 88