امروز دوشنبه هست و من بفکر این هستم که این عزیزان چقدر مظلومانه جانشان را فدای وطن کردند و من چقدر به اینها مدیون هستم در وب سری میزنم عده ای درحال جمع کردن امضاء هستند و عده ای در حال مبارزه کلامی با مجاهدین قلابی و طرفداران قلابی رضا پهلوی با خود فکر میکنم که چطور ما را اینقدر حتی در فضای مجازی نیز بیعمل کرده اند ، مبارزات بدون خشونت به سرعت به نتیجه نمیرسند بایست صبر داشت و پافشاری کرد و هرگز ناامید نشد. درود بر روان پاک شهیدانی که جانشان را فدای جنبش مردمی کردند
domenica 25 dicembre 2011
giovedì 22 dicembre 2011
درگیری دسته جمعی در مجلس
بعضی از اخبار را بایست خواند ومنتظر شد که خبر آن تأیید شود در روزهای آینده مانند همین خبر اما با تجربه که دارم از این سایت باحتمال زیاد خبر درست هست و با ترکیبی که مجلس در این دوره دارد این درگیری های فیزیکی زیاد هم دور از انتظار نیست
بالا و پائین احمدی نژاد
در جلسه مجلس شمرده شد!
«سلام- امروز (دیروز) مجلس متشنج شد. درهای سالن را بسته بودند و جلسه غیر علنی بود. چند وزیر دولت احضار شده بودند و برای توضیحات آمده بودند. نیمه های جلسه ناگهان صداها رفت بالا. چند ده نفر از نماینده ها درها را باز کرده و با عجله خودشان رساندند بیرون، اما بقیه ماندند و توی سر و کله هم زدند. حراست رفت داخل و از بقیه اش خبر ندارم.»
این پیام، بصورت کامل دریافت نشده است، اما بقیه اش خود به خود قابل حدس است.
دیروز مجلس جلسه غیر علنی داشته و وزیر اقتصاد و دارائی، رئیس کل بانک مرکزی و مدیرکل همکاری های اقتصادی وزارت خارجه رفته بودند تا درباره سقوط اقتصادی کشور به نمایندگان گزارش بدهند و بگویند که تحریم ها (همان قطعنامه هائی که احمدی نژاد می گفت کاغذ پاره است و تحریم هائی که رهبر فرزانه می گفت یک نعمت است، زیرا ما خودکفا می شویم و پیشرفت می کنیم!) کمر اقتصاد کشور را شکسته است. بگویند دلار از مرز 1500 تومان هم گذشت و قطع ارتباط با امارات متحده یعنی فاجعه! راه حلی پیدا کنید!
جلسه نزدیک به 2 ساعت طول کشیده و ظاهرا آن پیامی که در بالا خواندید مربوط به پایان همین جلسه است. جلسه ای که در آن گفته می شود تعداد از نمایندگان در غیاب احمدی نژاد، خطاب به وزیر و مسئولان دولت که در جلسه بوده اند هرچه از دهانشان درآمده گفته اند. گفته اند: مملکت را دادیم دست یک دیوانه و همه را به.... داد. خودش بیاید مجلس و پاسخ بدهد.(درهمان ساعاتی که نمایندگان زیر و روی احمدی نژاد را در مجلس می گفتند، او در ورامین در حال سخنرانی بود و در باره وضع خوب اقتصادی می گفت: اینقدر شلوغ نکنید. به همه می رسد. آنقدر دلار و طلا در بانک داریم که به همه برسد....)
گویا علی لاریجانی که از پیش حدس می زده در جلسه چه خواهد گذشت، خود را کنار کشیده و اداره جلسه را برعهده "باهنر" گذاشته بود
پیک نت 1 دی 1390.
mercoledì 30 novembre 2011
فرصت طلایی که حمله کنندگاه به سفارت انگلیس در اختیار غرب و اسرائیل گذاشتند
آدم حیران میمونه که تو این مملکت چه کسی است که اینگونه بر ضد امنیت ملی فرمانهای دوراز عقل صادر میکنه
خدمت به اسرائیل
روی دیوار سفارت انگلیس
روی دیوار سفارت انگلیس
واحد فدائیان ولایت که سردار نقدی به تقلید از گارد شاهنشاهی درست کرده و سه روز قبل - روز بسیج- نیز یواشکی از برابر فرمانده کل قوا رژه رفت، دیروز ماموریت پیدا کرد تا از دیوار سفارت انگلیس بالا برود، که چنین نیز کرد. همزمان با همین نمایش بغایت مشکوک در تهران، از لبنان نیز موشکی به سوی تل آویو پرتاب شد که فیلم محل اصابت آن به کرات و با مظلوم جلوه دادن اسرائیل در تلویزیون ها به نمایش گذاشته شد. همانگونه که فیلم حمله به سفارت انگلیس و بالا رفتن چماقداران از دیوار آن خوراک لحظه به لحظه بزرگترین شبکه های تلویزیونی شد. بویژه با برجسته کردن سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی که در آن گفته بود "تهدید را هم با تهدید پاسخ میدهیم" و سخنرانی علی لاریجانی رئیس مجلس که پس از تحریم بانک مرکزی از سوی انگلستان، گفته بود: منتظر واکنش ما باشند!
این دو رویداد، درست همزمان بود با اجلاس مهم نمایندگان اتحادیه اروپا و اوباما در امریکا با دستور العمل بررسی بحران اقتصادی، مسئله سوریه و مسئله اتمی ایران. تمام خبرگزاری های جهان گزارش دادند که با دو حادثه فوق و بویژه حمله به سفارت انگلستان درتهران، مذاکرات اروپا- امریکا، متمرکز شد روی حوادث ایران و ضرورت واکنش سنگین.
حتی کم آگاه ترین فرد از امور داخلی ایران نیز می تواند با قرار دادن این چند رویداد در کنار هم به این نتیجه برسد که از داخل حکومت، این نان را در اجرای سخنان رهبر و رئیس مجلس، برای اجلاس امریکا- اروپا در لبنان و سپس در تهران پختند تا اجماع جهانی برای شتاب بخشیدن به واکنش هائی که بی وقفه در باره آنها صحبت می شود و گزینه نظامی یکی از آنهاست.
حاکمیتی که به تقلیدی مضحک از تصرف سفارت امریکا در ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی دیروز از دیوار سفارت انگلیس بالا رفت، قادر به درک تفاوت زمانی – 3 دهه-، تغییر شرایط جهانی، فروپاشی اعتبار خویش در جامعه و از هم پاشیدگی ماشین حکومتی خود نیست. چنین حاکمیتی تن به شعبده بازی روز گذشته در تهران و با اشاره تهران، از لبنان به سوی اسرائیل داد. حتی بموجب این رویدادها باز هم باید تردید داشت که شبکه هائی در جمهوری اسلامی با سرانگشت عوامل قدرت های بزرگ می چرخند؟ چه نیازی به جستجوی عوامل؟ همه آنها که آقای خامنه ای را بعنوان رهبر جهانی باد کرده اند، چنان که غرق در افکار و خود بزرگ بینی خویش، در مشهد اعلام کرد در لیبی مردم قیام(!) کردند چون اعتراض دارند که قذافی چرا تشکیلات اتمی اش را تحویل امریکا داده (!) و اگر چنین نکرده بود جرات حمله به آن را نداشتند، حیرت آور نیست که شیرش کنند "تهدید با تهدید" را بگوید و بدنبال آن، حمله به سفارت انگلیس را سازمان بدهند. واقعه ای که بزرگترین خدمت به هدف امریکا و اسرائیل برای اجماع بر سر رویاروئی با ایران بود.
پیک نت 9 آذر
این دو رویداد، درست همزمان بود با اجلاس مهم نمایندگان اتحادیه اروپا و اوباما در امریکا با دستور العمل بررسی بحران اقتصادی، مسئله سوریه و مسئله اتمی ایران. تمام خبرگزاری های جهان گزارش دادند که با دو حادثه فوق و بویژه حمله به سفارت انگلستان درتهران، مذاکرات اروپا- امریکا، متمرکز شد روی حوادث ایران و ضرورت واکنش سنگین.
حتی کم آگاه ترین فرد از امور داخلی ایران نیز می تواند با قرار دادن این چند رویداد در کنار هم به این نتیجه برسد که از داخل حکومت، این نان را در اجرای سخنان رهبر و رئیس مجلس، برای اجلاس امریکا- اروپا در لبنان و سپس در تهران پختند تا اجماع جهانی برای شتاب بخشیدن به واکنش هائی که بی وقفه در باره آنها صحبت می شود و گزینه نظامی یکی از آنهاست.
حاکمیتی که به تقلیدی مضحک از تصرف سفارت امریکا در ابتدای تاسیس جمهوری اسلامی دیروز از دیوار سفارت انگلیس بالا رفت، قادر به درک تفاوت زمانی – 3 دهه-، تغییر شرایط جهانی، فروپاشی اعتبار خویش در جامعه و از هم پاشیدگی ماشین حکومتی خود نیست. چنین حاکمیتی تن به شعبده بازی روز گذشته در تهران و با اشاره تهران، از لبنان به سوی اسرائیل داد. حتی بموجب این رویدادها باز هم باید تردید داشت که شبکه هائی در جمهوری اسلامی با سرانگشت عوامل قدرت های بزرگ می چرخند؟ چه نیازی به جستجوی عوامل؟ همه آنها که آقای خامنه ای را بعنوان رهبر جهانی باد کرده اند، چنان که غرق در افکار و خود بزرگ بینی خویش، در مشهد اعلام کرد در لیبی مردم قیام(!) کردند چون اعتراض دارند که قذافی چرا تشکیلات اتمی اش را تحویل امریکا داده (!) و اگر چنین نکرده بود جرات حمله به آن را نداشتند، حیرت آور نیست که شیرش کنند "تهدید با تهدید" را بگوید و بدنبال آن، حمله به سفارت انگلیس را سازمان بدهند. واقعه ای که بزرگترین خدمت به هدف امریکا و اسرائیل برای اجماع بر سر رویاروئی با ایران بود.
پیک نت 9 آذر
martedì 29 novembre 2011
بگو اگه حرفی داره فردا شاید خیلی دیر باشه
آقای احمدی نژاد اینطور که پیش میره یه روز از خواب بیدارت میکنند و میبرنت جایی که عرب نی میزنه تا وقت هست اگه چیزی
در چنته داری بریز بیرون که فردا ممکنه خیلی دیر شده باشه
lunedì 28 novembre 2011
domenica 27 novembre 2011
آدرس صفحه فیس بوک دوشنبه ها ی اعتراض
با این آدرس بروید و حتما" عضو شوید رمز پیروزی ما ادامه مبارزه و تداوم در کارهاست با هر قدم کوچک من و توست که کارهای بزرگ صورت میگیرد پس ننشین برای اولین قدم با این صفحه بیا و کلیک خودت را بکن
https://www.facebook.com/pages/%D8%AF%D9%88%D8%B4%D9%86%D8%A8%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6/234575169934172
martedì 22 novembre 2011
از خواب خرگوشی برخیزیم اولین دوشنبه اعتراضی در راه است
هموطنان عزیز چاره کار کشورمان در دستهای قدرتهای خارجی نیست بلکه در دستان من توست ، روزهای سختی بر کشورمان میگذرد ، خطر جنگ و خرابی و کشتار بیگناهان بنظر جدی میآید ، قدرتهای بزرگ به هر بهانه ای حالا درست یا غلط رویای خراب کردن زیرساختهای کشورمان را در سر میپروانند... دو باره بپاخیزیم و سرنوشت کشور عزیزمان را دست بگیریم اولین دوشنبه 7آذر ماه در راه است مانند همیشه با اعتراضات مسالمت آمیز و پافشاری برخواسته هایمان حاکمیت را مجبور کنیم که به خواستمان تن بدهد و کارهای کشور را بدست مردم بسپارد انتخابات آزاد برگذار شود و زندانیان سیاسی آزاد شوند . تا هم از خطر جنگ برهیم هم مشکلات داخلی حل شوند.دوشنبه بعدازظهر بدون هیج نشانی به یک پیاده روی مسالمت آمیز میرویم بطرف میدانهای اصلی محله خودمان. این پست را دوباره میگذارم چون با وجود شرایط بوجود آمده در اینروزها و خطر جنگ و تحریمهای بیشتر که دودش بیشتر به چشم مردممان میرود باز هم تازگی خودش را دارد
venerdì 11 novembre 2011
سوابق علينقی (محمد) جهرمی پيشكارجنتی و داماد ناطق نوری
برای تنویر افکار عمومی و اینکه بدانیم روابط خویشاوندی در جمهوری اسلامی چه ضرر بزرگی به مردم زده است جستجویی کردم و این سوابق را از علینقی جهرمی که بعد به سید محمد جهرمی تغییر نام داد را پیدا و تقدیم حضورتان میکنم امید که با کش ندادن بیش از حد این اختلاسها پولهای خورده شده به جیب مردم برگردد که البته جای شک بسیار هست
سوابق علينقی (محمد) جهرمی
پيشكارجنتی و داماد ناطق نوری
( پيك نت شهريور 1382)
پيشكارجنتی و داماد ناطق نوری
( پيك نت شهريور 1382)
جهرمی ناشر مجله "ناظر امين" است. اين مجله ارگان شورای نگهبان است و علينقی جهرمی استاندار اسبق فارس و داماد علی اكبر ناطق نوری.
علينقی جهرمی در كابينه رويائی علی اكبر ناطق نوری (انتخابات خرداد 76) قرار بود وزير كشور شود، همچنان كه محمد رضا باهنر قرار بود وزير نفت شود. پس از ناكامی ناطق نوری در انتخابات سال 76 جهرمی كه در طول رياست جمهوریهاشمی رفسنجانی و در سمت استاندار فارس بتدريج معلوم شد "سيد" است (!) و يك محمد هم به نامش اضافه شد "سيد محمد علينقی"، مشاور آيت الله جنتی در شواری نگهبان شد، هم در عرصه سياسی و هم در عرصه اقتصادی.
علينقی جهرمی خود نيز در شركت عمران فارس و سازمانهای وابسته به آن در شيخ نشين دوبی سهامدار است، اما سهام اصلی اين شركت متعلق به آيت الله جنتی است و اختيارات اين سهام و حق امضاء با جهرمی است.
صاحب امتياز مجله "ناظر امين" اداره كل نظارت و بازرسی شورای نگهبان است و اين از بدعتهای حقوقی در جمهوری اسلامی كه يك اداره صاحب امتياز يك نشريه است و نه يك فرد حقوقی و حقيقی!
روزنامه ايران در باره انتشار نشريه " ناظر امين" بدرستی نوشت: نهادي( شورای نگهبان) كه قرار است وظيفه قضاوت و نظارت بر انتخابات را داشته باشد، چه نيازی به بيان ديدگاههای سياسی خود همچون احزاب و جريانات سياسی دارد؟
در واقع نيز شورای نگهبان تركيبی است از رهبران حزب سياسی – نظامی "حزب الله" كه شاخههای برون مرزی نيز در كشورهای اسلامی دارد و در انتخابات شوراها نيز توانست شهرداری وشورای شهر تهران رابینام و نشان تصاحب كرده و چند تنی را كه سابقه عمليات نظامی و
تروريستی در جمهوری اسلامی دارند در شهرداری و شورای شهر بنشاند.
در انتخابات مجلس هفتم، جهرمی در كنارعلی لاريجانی و حجتالاسلام مير حجازی منشی مخصوص رهبر تيم "فيلتر مجلس" را تشكيل دادند و رد صلاحيتهای فلهای نمايندگان مجلس ششم برای انتخابات مجلس هفتم برعهده آنها گذاشته شد.
پس از قرار گرفتن دراين موقعيت بود كه در همايش هيأتهای نظارت اعلام كرد:
از نظر شورای نگهبان 146 نماينده صلاحيت نداشتند، اما بنابر مصالحی فقط حدود 85 نفر آنان رد صلاحيت شدند. شورای نگهبان خواستار رد صلاحيت 135 نماينده امضا كننده نامه سرگشاده به مقام رهبری بود.
محمد علينقی جهرمی از سوی سازمان بازرسی كل كشور، در ابتدای تاسيس جمهوری اسلامی به علت دامن زدن بهبیقانونی و عدم اجرای مقررات و صداقت در امانت و نيز ايجاد ناامنی مالی و بوجود آوردن جو عدم اعتماد برای دستگاههای اجرايی متخلف شناخته شد.
او كه بعدها برای پاك كردن اين سابقه، ابتدا سيد شد و سپس هنگام تصدی استانداری فارس نامش را به سيد محمد جهرمی تغيير داد، در شيراز بهمراه تعدادی از همكارانش به اتهام انعقاد قراردادهای صوری و معاملات بدون مجوز و مداخله در ترخيص غيرقانونی كالای يكی از تجار معروف در اداره گمركات، دريافت مبلغ 5/7 ميليارد ريال از نامبرده و تأديه 5/2 ميليون دلار از سهميه استان فارس به وی و همچنين استفاده غيرمجاز از وجوه نقدی و مطالبات، از سوی بازرسی كل كشور به هيأت رسيدگی به تخلفات اداری وزارت كشور معرفی شد.
در جريان برگزاری مرحله دوم انتخابات پنجمين دوره مجلس شورای اسلامی نيز تخلف همكاران نزديك نامبرده و جعل صدور 25 مهر انتخاباتی و خارج كردن آرای معتنابهی از يك نامزد حوزه انتخابيه شيراز محرز گرديد كه به اين ترتيب فرد ديگری را بجای خانم كديور بعنوان نماينده منتخب مردم شيراز راهی مجلس پنجم نمودند.
علينقی جهرمی در كابينه رويائی علی اكبر ناطق نوری (انتخابات خرداد 76) قرار بود وزير كشور شود، همچنان كه محمد رضا باهنر قرار بود وزير نفت شود. پس از ناكامی ناطق نوری در انتخابات سال 76 جهرمی كه در طول رياست جمهوریهاشمی رفسنجانی و در سمت استاندار فارس بتدريج معلوم شد "سيد" است (!) و يك محمد هم به نامش اضافه شد "سيد محمد علينقی"، مشاور آيت الله جنتی در شواری نگهبان شد، هم در عرصه سياسی و هم در عرصه اقتصادی.
علينقی جهرمی خود نيز در شركت عمران فارس و سازمانهای وابسته به آن در شيخ نشين دوبی سهامدار است، اما سهام اصلی اين شركت متعلق به آيت الله جنتی است و اختيارات اين سهام و حق امضاء با جهرمی است.
صاحب امتياز مجله "ناظر امين" اداره كل نظارت و بازرسی شورای نگهبان است و اين از بدعتهای حقوقی در جمهوری اسلامی كه يك اداره صاحب امتياز يك نشريه است و نه يك فرد حقوقی و حقيقی!
روزنامه ايران در باره انتشار نشريه " ناظر امين" بدرستی نوشت: نهادي( شورای نگهبان) كه قرار است وظيفه قضاوت و نظارت بر انتخابات را داشته باشد، چه نيازی به بيان ديدگاههای سياسی خود همچون احزاب و جريانات سياسی دارد؟
در واقع نيز شورای نگهبان تركيبی است از رهبران حزب سياسی – نظامی "حزب الله" كه شاخههای برون مرزی نيز در كشورهای اسلامی دارد و در انتخابات شوراها نيز توانست شهرداری وشورای شهر تهران رابینام و نشان تصاحب كرده و چند تنی را كه سابقه عمليات نظامی و
تروريستی در جمهوری اسلامی دارند در شهرداری و شورای شهر بنشاند.
شارلاتانی بنام دكتر جهرمی
در انتخابات مجلس هفتم، جهرمی در كنارعلی لاريجانی و حجتالاسلام مير حجازی منشی مخصوص رهبر تيم "فيلتر مجلس" را تشكيل دادند و رد صلاحيتهای فلهای نمايندگان مجلس ششم برای انتخابات مجلس هفتم برعهده آنها گذاشته شد.
پس از قرار گرفتن دراين موقعيت بود كه در همايش هيأتهای نظارت اعلام كرد:
از نظر شورای نگهبان 146 نماينده صلاحيت نداشتند، اما بنابر مصالحی فقط حدود 85 نفر آنان رد صلاحيت شدند. شورای نگهبان خواستار رد صلاحيت 135 نماينده امضا كننده نامه سرگشاده به مقام رهبری بود.
محمد علينقی جهرمی از سوی سازمان بازرسی كل كشور، در ابتدای تاسيس جمهوری اسلامی به علت دامن زدن بهبیقانونی و عدم اجرای مقررات و صداقت در امانت و نيز ايجاد ناامنی مالی و بوجود آوردن جو عدم اعتماد برای دستگاههای اجرايی متخلف شناخته شد.
او كه بعدها برای پاك كردن اين سابقه، ابتدا سيد شد و سپس هنگام تصدی استانداری فارس نامش را به سيد محمد جهرمی تغيير داد، در شيراز بهمراه تعدادی از همكارانش به اتهام انعقاد قراردادهای صوری و معاملات بدون مجوز و مداخله در ترخيص غيرقانونی كالای يكی از تجار معروف در اداره گمركات، دريافت مبلغ 5/7 ميليارد ريال از نامبرده و تأديه 5/2 ميليون دلار از سهميه استان فارس به وی و همچنين استفاده غيرمجاز از وجوه نقدی و مطالبات، از سوی بازرسی كل كشور به هيأت رسيدگی به تخلفات اداری وزارت كشور معرفی شد.
در جريان برگزاری مرحله دوم انتخابات پنجمين دوره مجلس شورای اسلامی نيز تخلف همكاران نزديك نامبرده و جعل صدور 25 مهر انتخاباتی و خارج كردن آرای معتنابهی از يك نامزد حوزه انتخابيه شيراز محرز گرديد كه به اين ترتيب فرد ديگری را بجای خانم كديور بعنوان نماينده منتخب مردم شيراز راهی مجلس پنجم نمودند.
giovedì 10 novembre 2011
مردم حواستان باشد هواپیما سوار نشوید
امروز صبح این نامه را که خوانندگان پیک نت ارسال کرده اند و در پی میآورم خواندم با خود گفتم که نه مگر ممکن است همچین کاری ! الان هم نمیخواهم باور کنم که دولتی برای جلب ترحم دیگر کشورها دست به خرابکاری عمدی بزند ، ولی موضوع داغ اتفاق نادر چکیدن بنزین از بال هواپیمایی که عازم کوالامپور بود که خوشبختانه با هوشیاری مسافران از پرواز آن ممانعت بعمل آمد مرا به شک انداخت که نکند خبر درست باشد خبررا در زیر میآورم خودتان قضاوت کنید و بخصوص در اینروزها مواظب خودتان باشید.ک
طرح سقوط
حکومتی
هواپیماها
سلام- می خواستم درباره نظر خلبان ها و کارکنان خطوط هوائی و مسافری چند شنیده را برایتان بنویسم. از بعد از ترکیدن لاستیک هواپیمای ایران ایر در یکی از فرودگاه های انگلستان، حالا این حدس و شایعه در میان خلبان ها و بعد هم در میان کارکنان هواپیمائی خیلی جدی شده که این نوع حوادث کار خود حکومت است. این بحث از زمان فرود معجزه آسای یک هواپیمای ایران ایر که از مسکو به تهران رسیده بود پیش آمد. در آن حادثه خلبان بسیار ماهرانه توانست هواپیما را به زمین بنشاند و جان مسافران را نجات بدهد. همان موقع شایع شد که حکومت ترتیب سقوط این هواپیما را داده بود اما خلبان با مهارت همه را از مرگ نجات داد. حالا می گویند که حکومت برای برپائی یک هیاهوی جهانی و جلب ترحم مردم کشورهای اروپائی و حتی امریکا علیه تحریم ها، تا حالا چند بار با ایجاد خرابکاری قصد داشته ترتیب سقوط چند هواپیما را بدهد که هواپیمای پرواز مسکو- تهران و هواپیمائی که لاستیک هایش در فرودگاه انگلستان ترکید از جمله این برنامه ریزی بوده است. خواستم اطلاع رسانی کنم تا مردم حواسشان باشد
martedì 8 novembre 2011
حق مردم ما در کشور ثروتمند ایران این است ؟
واقعا" حق مردم ما این است؟ با وجود اینهمه منابع زیرزمینی ، آیا از این سه هزار میلیارد تومان که معلوم نخواهد شد کی برده و الان پولش کجاست کمی هم حق این مردم نبود، آیا از هزار میلیارد تومان اختلاس سازمان تآمین اجتماعی که به گفته نمایندگان تحقیق اگر میگذاشتند کارشان را ادامه بدهند خیلی بیشتر از اینها هم بود سهمی برای مردم باقی نیست ؟ آیا از هفت هزار هکتار زمینهای تصاحب شده بوسیله برادارن لاریجانی که بقول احمدی نژاد بالغ بر هفت هزار میلیارد تومان ارزش دارند سهم اندکی از آن برای مردم که صاحبان اصلی هستند در نظر گرفته شده است ؟ این لیست اختلاس تمامی ندارد ... آیا در این کشور که گرفتار راهزانان شده است فریاد رسی پیدا میشود
سرنخ اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی به بیت رهبری وصل است
کم کم دارم متوجه میشم که چرا گفته میشد این قضیه رو کشش ندهید بگذارید تا مسئولان رد پاها را پاک و قضیه را مانند همیشه ماست مالی کنند البته به سهم خودمان برای کش ندادن این قضیه تلاش میکنیم .
این پولها که هر روز خبر اختلاس جدیدی را می شنویم میتوانست التیامی باشد بر زخم میلیونها هموطن که در بدترین شرایط زندگی میکنند و هر روز با فقر دست و پنجه نرم میکنند
یکی از رسانه های نزدیک به احمدی نژاد سخنرانی او در همایش استانداران سراسر کشور را یکبار دیگر منتشر کرده است. سخنانی که در آن احمدی نژاد ضمن دفاع از اسفندیار رحیم مشایی و مقایسه او با شهید بهشتی، مسئولیت اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی را متوجه شخص محمد جهرمی مدیرعامل برکنار شده بانک صادرات می کند.
احمدی نژاد در این سخنرانی می گوید:
«شخص آقای جهرمی زنگ زده به رئیس شعبه گفته این وام را بدهید، چون از دفتر رئیس جمهور پیگیری می کنند. به دروغ منظورش دفتر جای دیگری بود. ولی گفته دفتر رئیس جمهور، چون که نمی توانسته اسم آنجا (دفتر رهبری که جهرمی عضو آنست) را ببرد. بی دینی و بی تقوایی اینقدر؟ »
احمدی نژاد در ادامه گفته است: « به ما می گویند انحرافی، از اول گفتیم که این ها را قبول نداریم و این شیوه مدیریتی را قبول نداریم و آمده ایم این شیوه مدیریت را عوض کنیم، پایش هم ایستادیم تا الان. تازه شما فهمیدی که با فلان آقا خط ما جداست؟ خوب معلوم است که جداست، اگر می خواستیم جدا نباشیم که کاندید نمی شدیم. مردم به همان آقا رای می دادند، از روز اول گفتم آمده ام تا حلقه های بسته مدیریتی را بشکنم. من تنها کسی بودم که گفتم مشکلات کشور به علت انحراف از خط امام است و باید برگردیم به این اصول و در عمل پایش ایستاده ایم. او (محسنی اژه ای) باید جدا می شد(از کابینه) و خدا را شکر که جدا شد. می دانید که من افتخار می کنم که امروز عده ای علیه من حرف می زنند. فکر می کنند ما ناراحت می شویم. به خدا من خوشحال می شوم و می گویم خدایا شکرت که معلوم شد من با این ها نیستم خدایا شاهد باش که من با اینها نیستم. خیال می کند من ناراحت می شوم و یا صندلی را چسبیده ام و حالا اگر به ظاهر به خطر افتاد ناراحت شوم. نه! والله من در دلم جشن است. اول گفتند این ها رمال و جادوگر و غیره هستند. ولی در آخر معلوم شد جن گیرها و رمال ها و ... با همه سیاسیون ارتباط دارند جز با ما. خوب پس کو این همه گرفتید، رمال و جادوگر و گفتید با دولت ارتباط دارند؟ خوب کجا هستند؟ چطور شد و صدایش به یکباره خوابید! این همه تهمت زدند و در آخر گفتند که "این ها وابسته به بیگانه هستند. آقای مشایی خدایی دارد که از او دفاع خواهد کرد و من شک ندارم آنچنان دفاع خواهد کرد که در تاریخ ثبت بشود. چون که بعد از انقلاب به مظلومیت آقای مشایی نداشتیم، فقط شهید بهشتی بود. »
پیک نت 17 آبان
این پولها که هر روز خبر اختلاس جدیدی را می شنویم میتوانست التیامی باشد بر زخم میلیونها هموطن که در بدترین شرایط زندگی میکنند و هر روز با فقر دست و پنجه نرم میکنند
یکی از رسانه های نزدیک به احمدی نژاد سخنرانی او در همایش استانداران سراسر کشور را یکبار دیگر منتشر کرده است. سخنانی که در آن احمدی نژاد ضمن دفاع از اسفندیار رحیم مشایی و مقایسه او با شهید بهشتی، مسئولیت اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی را متوجه شخص محمد جهرمی مدیرعامل برکنار شده بانک صادرات می کند.
احمدی نژاد در این سخنرانی می گوید:
«شخص آقای جهرمی زنگ زده به رئیس شعبه گفته این وام را بدهید، چون از دفتر رئیس جمهور پیگیری می کنند. به دروغ منظورش دفتر جای دیگری بود. ولی گفته دفتر رئیس جمهور، چون که نمی توانسته اسم آنجا (دفتر رهبری که جهرمی عضو آنست) را ببرد. بی دینی و بی تقوایی اینقدر؟ »
احمدی نژاد در ادامه گفته است: « به ما می گویند انحرافی، از اول گفتیم که این ها را قبول نداریم و این شیوه مدیریتی را قبول نداریم و آمده ایم این شیوه مدیریت را عوض کنیم، پایش هم ایستادیم تا الان. تازه شما فهمیدی که با فلان آقا خط ما جداست؟ خوب معلوم است که جداست، اگر می خواستیم جدا نباشیم که کاندید نمی شدیم. مردم به همان آقا رای می دادند، از روز اول گفتم آمده ام تا حلقه های بسته مدیریتی را بشکنم. من تنها کسی بودم که گفتم مشکلات کشور به علت انحراف از خط امام است و باید برگردیم به این اصول و در عمل پایش ایستاده ایم. او (محسنی اژه ای) باید جدا می شد(از کابینه) و خدا را شکر که جدا شد. می دانید که من افتخار می کنم که امروز عده ای علیه من حرف می زنند. فکر می کنند ما ناراحت می شویم. به خدا من خوشحال می شوم و می گویم خدایا شکرت که معلوم شد من با این ها نیستم خدایا شاهد باش که من با اینها نیستم. خیال می کند من ناراحت می شوم و یا صندلی را چسبیده ام و حالا اگر به ظاهر به خطر افتاد ناراحت شوم. نه! والله من در دلم جشن است. اول گفتند این ها رمال و جادوگر و غیره هستند. ولی در آخر معلوم شد جن گیرها و رمال ها و ... با همه سیاسیون ارتباط دارند جز با ما. خوب پس کو این همه گرفتید، رمال و جادوگر و گفتید با دولت ارتباط دارند؟ خوب کجا هستند؟ چطور شد و صدایش به یکباره خوابید! این همه تهمت زدند و در آخر گفتند که "این ها وابسته به بیگانه هستند. آقای مشایی خدایی دارد که از او دفاع خواهد کرد و من شک ندارم آنچنان دفاع خواهد کرد که در تاریخ ثبت بشود. چون که بعد از انقلاب به مظلومیت آقای مشایی نداشتیم، فقط شهید بهشتی بود. »
پیک نت 17 آبان
giovedì 3 novembre 2011
از خواب خرگوشی برخیزیم اولین دوشنبه اعتراضی در راه است
هموطنان عزیز چاره کار کشورمان در دستهای قدرتهای خارجی نیست بلکه در دستان من توست ، روزهای سختی بر کشورمان میگذرد ، خطر جنگ و خرابی و کشتار بیگناهان بنظر جدی میآید ، قدرتهای بزرگ به هر بهانه ای حالا درست یا غلط رویای خراب کردن زیرساختهای کشورمان را در سر میپروانند... دو باره بپاخیزیم و سرنوشت کشور عزیزمان را دست بگیریم اولین دوشنبه 7آذر ماه در راه است مانند همیشه با اعتراضات مسالمت آمیز و پافشاری برخواسته هایمان حاکمیت را مجبور کنیم که به خواستمان تن بدهد و کارهای کشور را بدست مردم بسپارد انتخابات آزاد برگذار شود و زندانیان سیاسی آزاد شوند . تا هم از خطر جنگ برهیم هم مشکلات داخلی حل شوند.دوشنبه بعدازظهر بدون هیج نشانی به یک پیاده روی مسالمت آمیز میرویم بطرف میدانهای اصلی محله خودمان.کپ
sabato 29 ottobre 2011
lunedì 24 ottobre 2011
حصر بید و قتل باران
“پیرمرد نقاش” را یادت هست؟ آن که میخواست قفس را شکند با “قلم” اش؟ و به آواز “کلامش” همه آزاد کند
آن شقایق، که در آن زندانیست تا ز انفاس خوشش دل تنهایی مان تازه شود چه خیالی، چه خیالی، … می دانم
چند روزی قفسی ساخته اند بر بدنش
آن شقایق، که در آن زندانیست تا ز انفاس خوشش دل تنهایی مان تازه شود چه خیالی، چه خیالی، … می دانم
چند روزی قفسی ساخته اند بر بدنش

اهل ایرانم
روزگارم خوب است
کاروباری دارم
خرده جانی، سر سوزن نفسی
همه چی آروم است
مردمانی دارم، همگی خوش حالند
و خدایی که جدیدا دور است
آن ورِ ابر سیاه، پشت یک “کوه بلند”
کاروباری دارم
خرده جانی، سر سوزن نفسی
همه چی آروم است
مردمانی دارم، همگی خوش حالند
و خدایی که جدیدا دور است
آن ورِ ابر سیاه، پشت یک “کوه بلند”
————–
من مسلمانم؟
قبله ام جای “جنوب غربی”
رو به “مرکز” شده است
جانماز و مهرم،
که به قول “سهراب”
“چشمه” ای بود پر از نور خدا
روزگاریست که “کم سو” شده است
قبله ام جای “جنوب غربی”
رو به “مرکز” شده است
جانماز و مهرم،
که به قول “سهراب”
“چشمه” ای بود پر از نور خدا
روزگاریست که “کم سو” شده است
آن “علف” یادت هست؟
که “تکبیرة الاحرام” نمازم میگفت
چند سالیست به جرم رنگش
خشک و بی بو شده است
که “تکبیرة الاحرام” نمازم میگفت
چند سالیست به جرم رنگش
خشک و بی بو شده است
موج “قد قامت” آن هم چو به “سوم” برسید
پای آن قایق از جنس نظام
به خیالی، خرد و جادو شده است
پای آن قایق از جنس نظام
به خیالی، خرد و جادو شده است
————–
چون که وقت آمده تنگ
یا به قول “باران”
چون “قریب است غروب خورشید”
بُگذریم از همه اینها و به اصلش برسیم
یا به قول “باران”
چون “قریب است غروب خورشید”
بُگذریم از همه اینها و به اصلش برسیم
من نمازم را جایی میخوانم
که به اصوات خوشم، جمله کوته نگران، همه “به به” گویند
نه که “به به” بلکه “چه چه” گویند
که به اصوات خوشم، جمله کوته نگران، همه “به به” گویند
نه که “به به” بلکه “چه چه” گویند
حیرتا! پاک فراموشم شد
که ز احوال وضویم گویم
من وضو با سهمم زِ عدالت گیرم
و عدالت را هم زِ عنایت! گیرم
که ز احوال وضویم گویم
من وضو با سهمم زِ عدالت گیرم
و عدالت را هم زِ عنایت! گیرم
گر خلاصه کنم این موعظه را
آن چنان که سندش موجود است
من نمازم، همه چیزش، جور است!
آن چنان که سندش موجود است
من نمازم، همه چیزش، جور است!
————–
اهل ایرانم
پیشه ام کارگریست
بر سر سفره من
توی آن دیس برنج
جریان دارد “پول”
زیرِ آن “روکشِ از جنس طلا”
جریان دارد “نفت”
مزه اش هم عالیست!
بهر یک قافیه هم
سفره ام خال خالیست
پیشه ام کارگریست
بر سر سفره من
توی آن دیس برنج
جریان دارد “پول”
زیرِ آن “روکشِ از جنس طلا”
جریان دارد “نفت”
مزه اش هم عالیست!
بهر یک قافیه هم
سفره ام خال خالیست
———
اهل ایرانم
دولتی دارم
بهتر از قبلی ها!
بشکه ای نفت به دوش
می رود شهر به شهر
می کند سفره ما را پر از آن “نفت سیاه”
کار ما نیست شناسایی “راز” دولت
کار ما شاید این است
که به افسوس”بقا”یش و به افسون “مشا”یش باشیم
آن حکایت که “بگم؟” یا که “نگم؟” یادت هست؟
دولت من، ادبش، ورد زبان است امروز
دولتی دارم
بهتر از قبلی ها!
بشکه ای نفت به دوش
می رود شهر به شهر
می کند سفره ما را پر از آن “نفت سیاه”
کار ما نیست شناسایی “راز” دولت
کار ما شاید این است
که به افسوس”بقا”یش و به افسون “مشا”یش باشیم
آن حکایت که “بگم؟” یا که “نگم؟” یادت هست؟
دولت من، ادبش، ورد زبان است امروز
————–
اهل ایرانم
“اختلاسی” دارم
قدرِ آن “کوه بلند”
که خداوند، خودش می داند
در پسِ پرده یِ آن
قصدِ خیری بودست!
گر نبودست، باز هم، حرفی نیست
در نهایت دو سه جایی “پارتی بازی” شده است
دستِ آن” خیّر” هم، اندکی رو شده است
نگرانی هم نیست!
چند صفری که شود حذف زِ “پولِ مردم”
مبلغش خرده حسابیست به اندازه یِ آن “سهمِ وضو”!
“اختلاسی” دارم
قدرِ آن “کوه بلند”
که خداوند، خودش می داند
در پسِ پرده یِ آن
قصدِ خیری بودست!
گر نبودست، باز هم، حرفی نیست
در نهایت دو سه جایی “پارتی بازی” شده است
دستِ آن” خیّر” هم، اندکی رو شده است
نگرانی هم نیست!
چند صفری که شود حذف زِ “پولِ مردم”
مبلغش خرده حسابیست به اندازه یِ آن “سهمِ وضو”!
————–
اهل ایرانم
من نمی فهمیدم
که چرا نیک دلان می گفتند: فعلِ “اصلاحِ درون” مغتنم است؟
حال آنکه در این جا امروز
آمِر و فاعلِ “اصلاحِ درون” محکوم است!
لابد این است دلیلش که خودم یافته ام
“چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید”
نان در “اصلاح جهان” است امروز
چون بساط همه عالم به “زوال” است امروز!
من نمی فهمیدم
که چرا نیک دلان می گفتند: فعلِ “اصلاحِ درون” مغتنم است؟
حال آنکه در این جا امروز
آمِر و فاعلِ “اصلاحِ درون” محکوم است!
لابد این است دلیلش که خودم یافته ام
“چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید”
نان در “اصلاح جهان” است امروز
چون بساط همه عالم به “زوال” است امروز!
————–
گر اجازه بدهید
بهر امضای اثر هم دو سه بیتی گویم
بهر امضای اثر هم دو سه بیتی گویم
اهل زندانم!
خاطرم می آید، در بهاری خرّم
مردمان را دیدم، شهر ها را دیدم.
کعبه و غار حرا را دیدم
و به دنباله ی آن
من قطاری دیدم!، که “سپیدی” می برد
تخم نیلوفر و آواز قناری می برد
خودمانی که بگویم
صوت آن “سید سبزش” دل من را می برد
آن بهار خرّم که به پایان آمد
آسمان گشت “سیاه”
من به “حکمی” ز درونش به برون افتادم
همگی تان دیدید، شایدم خندیدید!
اندکی هم، که ز احوال دلم پرسیدید
چو سکوتم دیدید
پی به احوال غریبم بردید
بُگذریم از دیروز
“پشت سر نیست فضایی زنده”
“پشت سر خستگی تاریخ است”
فکر فردا بکنیم
و قطاری که روان است هنوز
بِگُذاریم که امّید هوایی بخورد
خاطرم می آید، در بهاری خرّم
مردمان را دیدم، شهر ها را دیدم.
کعبه و غار حرا را دیدم
و به دنباله ی آن
من قطاری دیدم!، که “سپیدی” می برد
تخم نیلوفر و آواز قناری می برد
خودمانی که بگویم
صوت آن “سید سبزش” دل من را می برد
آن بهار خرّم که به پایان آمد
آسمان گشت “سیاه”
من به “حکمی” ز درونش به برون افتادم
همگی تان دیدید، شایدم خندیدید!
اندکی هم، که ز احوال دلم پرسیدید
چو سکوتم دیدید
پی به احوال غریبم بردید
بُگذریم از دیروز
“پشت سر نیست فضایی زنده”
“پشت سر خستگی تاریخ است”
فکر فردا بکنیم
و قطاری که روان است هنوز
بِگُذاریم که امّید هوایی بخورد
————–
همه اینها گفتم
بعد صد خط
بقیه را درِ گوشی گویم
بعد صد خط
بقیه را درِ گوشی گویم
“پیرمرد نقاش” را یادت هست؟
آن که میخواست قفس را شکند با “قلم” اش؟
و به آواز “کلامش” همه آزاد کند
آن شقایق، که در آن زندانیست
تا ز انفاس خوشش
دل تنهایی مان تازه شود
چه خیالی، چه خیالی، … می دانم
چند روزی
قفسی ساخته اند بر بدنش
آن که میخواست قفس را شکند با “قلم” اش؟
و به آواز “کلامش” همه آزاد کند
آن شقایق، که در آن زندانیست
تا ز انفاس خوشش
دل تنهایی مان تازه شود
چه خیالی، چه خیالی، … می دانم
چند روزی
قفسی ساخته اند بر بدنش
————–
… صبر …
در بهاری …
…علف … …
پی قد قامت …
… بر می خیزد
آن قفس …
و قطاری که …
… شهر به …
از قدومش …
… شقایق …
در بهاری …
…علف … …
پی قد قامت …
… بر می خیزد
آن قفس …
و قطاری که …
… شهر به …
از قدومش …
… شقایق …
اهل ایران باشی
و دل ات، پُر باشد!
اندکی گر تو تأمل بکنی
جایِ خالیِ سخن، پُر کردن
کار دشواری نیست
و دل ات، پُر باشد!
اندکی گر تو تأمل بکنی
جایِ خالیِ سخن، پُر کردن
کار دشواری نیست
————–
آری،
شرح حالم این است
شرح حالم این است
حمله یِ “کاشیِ مسجد” به “نماز”
قتل “پروانه” به جرم “پرواز”
قتل “پروانه” به جرم “پرواز”
جنگ خونین “انار” و “دندان”
چشم “نرگس” و “نگاهی نگران”
چشم “نرگس” و “نگاهی نگران”
حصر “یک بید” و قتل “باران”
قطع یک شعر زِ ترسِ زندان!
قطع یک شعر زِ ترسِ زندان!
منبع : وبسایت شخصی علیرضا عاشوری
mercoledì 19 ottobre 2011
گزارش کمیاب تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال 88
دوستان بعد از خواندن اظهارات فرمانده نیروی انتظامی که گفته است
که «فتنهگران» نتوانستهاند ادعای خود را اثبات کنند و سند و مدرکی نیز در مورد تقلب در انتخابات ارائه نکردند
بر آن شدم که فایل 370 صفحه ای اسناد تقلب در انتخابات را پیدا کنم اما با کمال تعجب دیدم که در بسیاری از سایتها این لینک در دسترس نیست اما آنرا در سایت گروه دیده بانان سبز پیدا کردم که جهت یادآوری دوباره آنرا اینجا میگذارم مبادا اینکه فکر کنند از یادمان رفته است .ک
گروه دیده بانان سبز انتخابات ده روز پس از صحبتهای رهبر ایران مبنی بر اینکه انتخابات تمام شده است و معترضان نتوانستهاند دلیلی برای انجام تقلب در ایران ارائه دهند، بیش از سیصد و هفتاد صفحه از مستندات خود را در اثبات تقلب و تخلفهای گسترده در انتخابات دهم ریاست جمهوری منتشر کردند.
گروه دیده بانان سبز که یک گروه نزدیک به میرحسین موسوی و مهدی کروبی نامزدهای معترض به نتیجه انتخابات است، در پیشگفتار مستندات خود، خطاب به ملت ایران گفتهاند :
"ما کنجکاوانه به دنبال کشف حقیقت هستیم. دروغ پردازیهای مستمر رسانههای رسمی، جایی برای اعتماد باقی نگذاشته بود. متأسفانه به علت عدم دسترسی به ستادهای نامزدهای رقیب یا رسانههای آنان، امکان دستیابی به حقیقت از زبان آنها نیز ممکن نبود. در انتظار چهرهنمایی حقیقت بودیم که بیانیهی یازدهم میرحسین موسوی صادر شد و از همهی باورمندان به اصول و چارچوبهایی که در واقع تبلور مواضع همهی ما بود، به تلاش برای استیفای حقوق قانونی و شرعی شهروندان جمهوری اسلامی دعوت كرد. آستینها را بالا زدیم و با نهایت دقت، انصاف و به دور از پیشداوری، به جمع آوری مدارک و شواهد پرداختیم. آنگاه سعی کردیم یافتههایمان را بر اساس روشی علمی در کنار هم بچینیم و با کنار هم گذاشتن قطعات این پازل بزرگ، با طمأنینه و حوصله، تصویر واقعی انتخابات را بازسازی کنیم. "
این گروه یاد آور شدهاند که آنچه اکنون به عنوان گزارش تقلب در سیصد و هفتاد صفحه ارائه کردهاند، همه مدارک و استناداتی نیست که در اختیار دارند. فعلا به این دلیل از ارائه دیگر اطلاعات و مستندات خودداری میکنند که ممکن است ارائه دهندگان این اطلاعات در معرض خطر جدی قرار گیرند:
" حجم اسناد و مدارکی که جمع آوری کردهایم بیش از آن است که بطور کامل در اینجا آورده شود و اطمینان داریم که شواهد بسیار دیگری نیز در دسترس یکایک شما قرار دارد. شواهد و مدارك فراوانی در اختیار داریم كه متأسفانه هرگونه اشاره به این اسناد ممكن است دوستانی را كه از سر دلنگرانی نسبت به آیندهی این سرزمین در اختیار ما قرار دادهاند، در معرض خطر جدی قراردهد و از این رو، بهویژه با توجه به رسابودن مدارك عرضه شده در این گزارش ۳۷۰ صفحهای فعلا از انتشار آنها خودداری میکنیم. "
گروه دیده بانان سبز در بیانیه خود تقلبی را که در انتخابات اتفاق افتاده است، "تقلب بزرگ" نامیدهاند که دامنهی آن تصرف در میلیونها برگ تعرفه و رأی، استفادهی غیرمجاز از امكانات ملی و رسانههای عمومی، دروغپردازی و اشاعهی زشتی و پلشتی در بیدادگاهها و زندانها را در بر میگیرد.
گروه دیده بانان از تخلفات گسترده و مقدماتی پیش از برگزاری انتخابات یاد کردهاند و دلایل خود را برای انجام تخلفهای مقدماتی در انتخابات دهم در بندهای متعدد ارائه کردهاند که مهم ترین این دلایل عبارت است از :
.
"جلوگیری از اجرای کامل قانون نظارت نمایندگان نامزدها در مراحل کار انتخابات، ورود نظامیان به عرصه قانون اساسی بر خلاف نص صریح قانون اساسی، بستن تلفنهای موبایل و تلفنهای معمولی و قطع ارسال پیام و پیامك. تبلیغات سو در باره برخی از نامزدهای ریاست جمهوری و هوادارانشان از جمله وابسته به بیگانه معرفی کردن آنها"
این گروه، با استناد به تعاریف علمی و قانونی در منابع معتبر، هر اقدام ارادی سوء در خصوص «تعرفهی انتخاباتی» را از مصادیق تقلب دانسته است :". موضوع تعرفهها از دو جهت در سرنوشت هر انتخاباتی اهمیت دارد: یکی در اقدامات مجری و ناظر پیش از انتخابات و چاپ و توزیع آنها و دیگری در عملیات رأیگیری مجری و نظارت ناظر مدعی صیانت این کار. موضوع تعرفهها از دوجهت در سرنوشت هر انتخاباتی اهمیت دارد: یکی در اقدامات مجری و ناظر پیش از انتخابات و چاپ و توزیع آنها و دیگری در عملیات رأیگیری مجری و نظارت ناظر مدعی صیانت این کار. "
در گزارش تفصیلی گروه دیده بانان سبز از ماجرای تعرفههای انتخاباتی با عنوان معمای شمارگان تعرفههای رای یاد شده است :" موضوع از چه قرار است؟ چرا با وجود مشخص بودن تعداد واجدین شرایط، در این دوره از انتخابات یازده میلیون برگه رای اضافی چاپ شد؟ و چرا با وجود این همه برگه رای اضافی که چاپ شده بود، بسیاری از حوزههای اخذ رای در روز انتخابات با کمبود برگه رای مواجه شدند؟ تخلف در امانت تعرفه و طراحی توزیع نامناسب آن، جرمی است که فساد دستگاه اجرا و نظارت را آشکار میسازد و علاوه بر اینکه باید مرتکبان آن تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند، قهرا بطلان انتخابات را در پی دارد. "
دیده بانان با ارائه چندین سند اعلام کردهاند :" روشن است که دستکم چهار میلیون تعرفه برای مهندسی آراء مخفیانه چاپ شده است. "
این گزاراش مبسوط همچنین وضعیت ارسال تعرفه به خارج از کشور را نیز به طور جداگانه بررسی و اثبات میکند که اعداد اعلام شده در این خصوص از سوی وزارت کشور متناقض و نادرست بوده است.
دیده بانان سبز انتخابات در بیانیه خود ضمن ارائه دلایل و مستندات خود برای اثبات تخلف در تعرفههای انتخاباتی تاکید کرده اند:" چنین نیست که اگر چند برگ تعرفه توسط خود دستگاه اجرا و نظارت بر انتخابات جابجا شده، صرفا فلان صندوق یا شعبه فاسد است، بلکه اصل عمل مجرمانهی مجریان و ناظران دستاندرکار چاپ و توزیع تعرفه موجب فساد در کل انتخابات میشود. احراز سوء نیت دستگاه اصلی نظارت و اجرا با این عمل مجرمانه و قرائن دیگر صرفا موجب تشکیک در اصل صحت انتخابات نمیشود، بلکه ثابت شدن دخل و تصرف در تعرفهها، که در انتخابات اخیر بطور گستردهای بوقوع پیوسته است، به تنهایی برای بطلان چنین انتخاباتی کافی است. از این گذشته، اگر ثابت شود که متولیان انتخابات، اعم از متولیان نظارت و اجرا، در گزارش خود نسبت به موضوع تعرفه یا هر مورد دیگری از مقدمات انتخابات، دروغ گفته و پنهانكاری كردهاند، این تنها شائبهای برای تقلب محسوب نمیشود، بلکه داشتن قصد مجرمانه و به اصطلاح سبق تصمیم و سپس انجام و ارتكاب تقلب را اثبات میكند كه علاوه بر بطلان نتیجهی بدست آمده، از عوامل تشدید كنندهی جرم برای مرتكبان آن است. اصل صداقت و امانتداری اگر در رفتار مجری و ناظر مخدوش شود، عزم پیشین برای تقلب را اثبات میكند وموجب آن میشود كه انتخابات باطل شود.. "
دیده بانان سبز برای اثبات مدعای خود در باره معمای تعرفههای رای، آمار و ارقام متعدد ارائه کرده و به نقد گزارش شورای نگهبان در این خصوص پرداخته اند.
بخشی دیگر از گزارش دیده بانان به تشریح ماجرای افزایش شرکت کنندگان دربرخی از شهرها نسبت به تعداد واجدان شرایط اختصاص دارد. دلایلی که نشان میدهد دربیش از ۳۵۰ شهرستان تعداد آراء ماخوذه از مردم تا حدود ۱۵۰ درصد بیش از افراد واجد شرایط رای دادن بوده است. به عبارت ساده تر در آن شهرستانها چیزی تا حدود ۵۰ درصد رای غیر واقعی و تقلبی به صندوقها ریخته شده است. "
در این فصل از گزارش دیده بانان همچنین سخنان کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان نیز در این باره مورد توجه قرار گرفته است :" این آمار (ارای اضافی ریخته شده به صندوقها) حدوداً مربوط به ۵۰ شهر است که مجموع آراء آن شاید قریب ۳ میلیون رای است. "
دیده بانان در باره این اظهار نظر چنین نوشتهاند :
"سخنگوی شورای نگهبان صریحا به افزایش آراء ماخوذه در 50 شهر و 3 میلیون رای اعتراف کرده است، البته بدلیل تنگ شدن قافیه، در پی این اعتراف ناظر بر انتخابات، روابط عمومی شورای نگهبان طی بیانیهای افزایش آراء را معلول مهاجرت تفریحی به ییلاقها و مناطق خوش آب و هوا دانسته است. "
سپس افزودهاند :" مگر میشود، در میان حدود 350 شهرستان، به روایت کاندیداها ۱۷۰ تا ۲۰۰ شهر و به روایت سخنگوی شورای نگهبان تنها ۵۰ شهر، تقلب صورت گرفته باشد و کسی ادعا کند که این انتخابات صحیح و سالم است. "
این گروه نزدیک به نامزدهای معترض با ارائه دلایل متعدد قانونی بر ابطال انتخابات پافشاری کردهاند و گفته اند:" هیئت نظارت شورای نگهبان در انتشار گزارش تفصیلی خود نه تنها صادق نبوده، بلکه در همدستی و همداستانی با وزارت کشور نسبت به رفع و رجوع شواهد تقلب در کار ستاد نتخابات وزارت کشور بر رفتار خلاف آنها صحه گذاشته است. "
دیده بانان سبز تنها در بخش مربوط به چاپ تعرفه 49 سند ارائه کردهاند و نوشته اند:"تنها همینها سند جرمی است که در هر محکمهای بطلان انتخابات به علت وقوع تقلب وگسترده را محرز میکند. "
گزارش دیده بانان سبز انتخابات به تخلفات پس از انتخابات نیز پرداخته است. از جمله به زندانی کردن، کشته و مجروح کردن معترضان به نتیجه انتخابات اشاره کرده است.
دیده بانان سبز در گزارش تفصیلی خود بارها با ا ارائه مستندات خود خواهان ابطال انتخابات شدهاند :
" محکم تر از همیشه بر ناراستی این انتخابات و فساد آن تأکید میکنیم. اینک همراه و همگام با نامزدهای غیردولتی، حق مسلم دهها میلیون شهروند شریف ایرانی میدانیم که خواهان بررسی بیطرفانه و منصفانهی فرآیند و نتایج انتخابات باشند، خواستهای که برخلاف ادعاهای بیاساس حامیان نامزد حكومتی، نه از سر آرزوی کسب قدرت مطرح میشود، که بیش از هر چیز بر تضمین سلامت انتخابات در نظامی که در آن «میزان رأی ملت است» پای میفشرد. میدانیم که این تازه آغاز راه است: حقیقت را باید بلندتر از همیشه بازگفت. بر این باوریم که خداوند به ما موهبتی بزرگ بنام عقل داده است و چنان جایگاهی بدان بخشیده که فقیهان تخالف احکام شرع با آن را بر نمیتابند. مانند امیر کلام بر این عقیدهایم که نباید حق را با افراد سنجید، بلکه افراد را باید به محک حق زد. ایمان داریم خواندن آنچه در پی میآید، راه را برقضاوت منصفانه میگشاید. "
گروه دیده بانان سبز که یک گروه نزدیک به میرحسین موسوی و مهدی کروبی نامزدهای معترض به نتیجه انتخابات است، در پیشگفتار مستندات خود، خطاب به ملت ایران گفتهاند :
"ما کنجکاوانه به دنبال کشف حقیقت هستیم. دروغ پردازیهای مستمر رسانههای رسمی، جایی برای اعتماد باقی نگذاشته بود. متأسفانه به علت عدم دسترسی به ستادهای نامزدهای رقیب یا رسانههای آنان، امکان دستیابی به حقیقت از زبان آنها نیز ممکن نبود. در انتظار چهرهنمایی حقیقت بودیم که بیانیهی یازدهم میرحسین موسوی صادر شد و از همهی باورمندان به اصول و چارچوبهایی که در واقع تبلور مواضع همهی ما بود، به تلاش برای استیفای حقوق قانونی و شرعی شهروندان جمهوری اسلامی دعوت كرد. آستینها را بالا زدیم و با نهایت دقت، انصاف و به دور از پیشداوری، به جمع آوری مدارک و شواهد پرداختیم. آنگاه سعی کردیم یافتههایمان را بر اساس روشی علمی در کنار هم بچینیم و با کنار هم گذاشتن قطعات این پازل بزرگ، با طمأنینه و حوصله، تصویر واقعی انتخابات را بازسازی کنیم. "
این گروه یاد آور شدهاند که آنچه اکنون به عنوان گزارش تقلب در سیصد و هفتاد صفحه ارائه کردهاند، همه مدارک و استناداتی نیست که در اختیار دارند. فعلا به این دلیل از ارائه دیگر اطلاعات و مستندات خودداری میکنند که ممکن است ارائه دهندگان این اطلاعات در معرض خطر جدی قرار گیرند:
" حجم اسناد و مدارکی که جمع آوری کردهایم بیش از آن است که بطور کامل در اینجا آورده شود و اطمینان داریم که شواهد بسیار دیگری نیز در دسترس یکایک شما قرار دارد. شواهد و مدارك فراوانی در اختیار داریم كه متأسفانه هرگونه اشاره به این اسناد ممكن است دوستانی را كه از سر دلنگرانی نسبت به آیندهی این سرزمین در اختیار ما قرار دادهاند، در معرض خطر جدی قراردهد و از این رو، بهویژه با توجه به رسابودن مدارك عرضه شده در این گزارش ۳۷۰ صفحهای فعلا از انتشار آنها خودداری میکنیم. "
گروه دیده بانان سبز در بیانیه خود تقلبی را که در انتخابات اتفاق افتاده است، "تقلب بزرگ" نامیدهاند که دامنهی آن تصرف در میلیونها برگ تعرفه و رأی، استفادهی غیرمجاز از امكانات ملی و رسانههای عمومی، دروغپردازی و اشاعهی زشتی و پلشتی در بیدادگاهها و زندانها را در بر میگیرد.
گروه دیده بانان از تخلفات گسترده و مقدماتی پیش از برگزاری انتخابات یاد کردهاند و دلایل خود را برای انجام تخلفهای مقدماتی در انتخابات دهم در بندهای متعدد ارائه کردهاند که مهم ترین این دلایل عبارت است از :
.
"جلوگیری از اجرای کامل قانون نظارت نمایندگان نامزدها در مراحل کار انتخابات، ورود نظامیان به عرصه قانون اساسی بر خلاف نص صریح قانون اساسی، بستن تلفنهای موبایل و تلفنهای معمولی و قطع ارسال پیام و پیامك. تبلیغات سو در باره برخی از نامزدهای ریاست جمهوری و هوادارانشان از جمله وابسته به بیگانه معرفی کردن آنها"
این گروه، با استناد به تعاریف علمی و قانونی در منابع معتبر، هر اقدام ارادی سوء در خصوص «تعرفهی انتخاباتی» را از مصادیق تقلب دانسته است :". موضوع تعرفهها از دو جهت در سرنوشت هر انتخاباتی اهمیت دارد: یکی در اقدامات مجری و ناظر پیش از انتخابات و چاپ و توزیع آنها و دیگری در عملیات رأیگیری مجری و نظارت ناظر مدعی صیانت این کار. موضوع تعرفهها از دوجهت در سرنوشت هر انتخاباتی اهمیت دارد: یکی در اقدامات مجری و ناظر پیش از انتخابات و چاپ و توزیع آنها و دیگری در عملیات رأیگیری مجری و نظارت ناظر مدعی صیانت این کار. "
در گزارش تفصیلی گروه دیده بانان سبز از ماجرای تعرفههای انتخاباتی با عنوان معمای شمارگان تعرفههای رای یاد شده است :" موضوع از چه قرار است؟ چرا با وجود مشخص بودن تعداد واجدین شرایط، در این دوره از انتخابات یازده میلیون برگه رای اضافی چاپ شد؟ و چرا با وجود این همه برگه رای اضافی که چاپ شده بود، بسیاری از حوزههای اخذ رای در روز انتخابات با کمبود برگه رای مواجه شدند؟ تخلف در امانت تعرفه و طراحی توزیع نامناسب آن، جرمی است که فساد دستگاه اجرا و نظارت را آشکار میسازد و علاوه بر اینکه باید مرتکبان آن تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند، قهرا بطلان انتخابات را در پی دارد. "
دیده بانان با ارائه چندین سند اعلام کردهاند :" روشن است که دستکم چهار میلیون تعرفه برای مهندسی آراء مخفیانه چاپ شده است. "
این گزاراش مبسوط همچنین وضعیت ارسال تعرفه به خارج از کشور را نیز به طور جداگانه بررسی و اثبات میکند که اعداد اعلام شده در این خصوص از سوی وزارت کشور متناقض و نادرست بوده است.
دیده بانان سبز انتخابات در بیانیه خود ضمن ارائه دلایل و مستندات خود برای اثبات تخلف در تعرفههای انتخاباتی تاکید کرده اند:" چنین نیست که اگر چند برگ تعرفه توسط خود دستگاه اجرا و نظارت بر انتخابات جابجا شده، صرفا فلان صندوق یا شعبه فاسد است، بلکه اصل عمل مجرمانهی مجریان و ناظران دستاندرکار چاپ و توزیع تعرفه موجب فساد در کل انتخابات میشود. احراز سوء نیت دستگاه اصلی نظارت و اجرا با این عمل مجرمانه و قرائن دیگر صرفا موجب تشکیک در اصل صحت انتخابات نمیشود، بلکه ثابت شدن دخل و تصرف در تعرفهها، که در انتخابات اخیر بطور گستردهای بوقوع پیوسته است، به تنهایی برای بطلان چنین انتخاباتی کافی است. از این گذشته، اگر ثابت شود که متولیان انتخابات، اعم از متولیان نظارت و اجرا، در گزارش خود نسبت به موضوع تعرفه یا هر مورد دیگری از مقدمات انتخابات، دروغ گفته و پنهانكاری كردهاند، این تنها شائبهای برای تقلب محسوب نمیشود، بلکه داشتن قصد مجرمانه و به اصطلاح سبق تصمیم و سپس انجام و ارتكاب تقلب را اثبات میكند كه علاوه بر بطلان نتیجهی بدست آمده، از عوامل تشدید كنندهی جرم برای مرتكبان آن است. اصل صداقت و امانتداری اگر در رفتار مجری و ناظر مخدوش شود، عزم پیشین برای تقلب را اثبات میكند وموجب آن میشود كه انتخابات باطل شود.. "
دیده بانان سبز برای اثبات مدعای خود در باره معمای تعرفههای رای، آمار و ارقام متعدد ارائه کرده و به نقد گزارش شورای نگهبان در این خصوص پرداخته اند.
بخشی دیگر از گزارش دیده بانان به تشریح ماجرای افزایش شرکت کنندگان دربرخی از شهرها نسبت به تعداد واجدان شرایط اختصاص دارد. دلایلی که نشان میدهد دربیش از ۳۵۰ شهرستان تعداد آراء ماخوذه از مردم تا حدود ۱۵۰ درصد بیش از افراد واجد شرایط رای دادن بوده است. به عبارت ساده تر در آن شهرستانها چیزی تا حدود ۵۰ درصد رای غیر واقعی و تقلبی به صندوقها ریخته شده است. "
در این فصل از گزارش دیده بانان همچنین سخنان کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان نیز در این باره مورد توجه قرار گرفته است :" این آمار (ارای اضافی ریخته شده به صندوقها) حدوداً مربوط به ۵۰ شهر است که مجموع آراء آن شاید قریب ۳ میلیون رای است. "
دیده بانان در باره این اظهار نظر چنین نوشتهاند :
"سخنگوی شورای نگهبان صریحا به افزایش آراء ماخوذه در 50 شهر و 3 میلیون رای اعتراف کرده است، البته بدلیل تنگ شدن قافیه، در پی این اعتراف ناظر بر انتخابات، روابط عمومی شورای نگهبان طی بیانیهای افزایش آراء را معلول مهاجرت تفریحی به ییلاقها و مناطق خوش آب و هوا دانسته است. "
سپس افزودهاند :" مگر میشود، در میان حدود 350 شهرستان، به روایت کاندیداها ۱۷۰ تا ۲۰۰ شهر و به روایت سخنگوی شورای نگهبان تنها ۵۰ شهر، تقلب صورت گرفته باشد و کسی ادعا کند که این انتخابات صحیح و سالم است. "
این گروه نزدیک به نامزدهای معترض با ارائه دلایل متعدد قانونی بر ابطال انتخابات پافشاری کردهاند و گفته اند:" هیئت نظارت شورای نگهبان در انتشار گزارش تفصیلی خود نه تنها صادق نبوده، بلکه در همدستی و همداستانی با وزارت کشور نسبت به رفع و رجوع شواهد تقلب در کار ستاد نتخابات وزارت کشور بر رفتار خلاف آنها صحه گذاشته است. "
دیده بانان سبز تنها در بخش مربوط به چاپ تعرفه 49 سند ارائه کردهاند و نوشته اند:"تنها همینها سند جرمی است که در هر محکمهای بطلان انتخابات به علت وقوع تقلب وگسترده را محرز میکند. "
گزارش دیده بانان سبز انتخابات به تخلفات پس از انتخابات نیز پرداخته است. از جمله به زندانی کردن، کشته و مجروح کردن معترضان به نتیجه انتخابات اشاره کرده است.
دیده بانان سبز در گزارش تفصیلی خود بارها با ا ارائه مستندات خود خواهان ابطال انتخابات شدهاند :
" محکم تر از همیشه بر ناراستی این انتخابات و فساد آن تأکید میکنیم. اینک همراه و همگام با نامزدهای غیردولتی، حق مسلم دهها میلیون شهروند شریف ایرانی میدانیم که خواهان بررسی بیطرفانه و منصفانهی فرآیند و نتایج انتخابات باشند، خواستهای که برخلاف ادعاهای بیاساس حامیان نامزد حكومتی، نه از سر آرزوی کسب قدرت مطرح میشود، که بیش از هر چیز بر تضمین سلامت انتخابات در نظامی که در آن «میزان رأی ملت است» پای میفشرد. میدانیم که این تازه آغاز راه است: حقیقت را باید بلندتر از همیشه بازگفت. بر این باوریم که خداوند به ما موهبتی بزرگ بنام عقل داده است و چنان جایگاهی بدان بخشیده که فقیهان تخالف احکام شرع با آن را بر نمیتابند. مانند امیر کلام بر این عقیدهایم که نباید حق را با افراد سنجید، بلکه افراد را باید به محک حق زد. ایمان داریم خواندن آنچه در پی میآید، راه را برقضاوت منصفانه میگشاید. "
sabato 15 ottobre 2011
جاده حمله آمریکا به ایران از داخل دولت فرش شده است ؟
اینکه نقشه ترور سفیر عربستان بطور ناشیانه ای طراحی شده را همه فهمیدیم و عده ای هم متعاقب آن فکر کردند که تمام ماجرا ساختگی است . اما اگر عده ای از داخل رژیم مانند عوامل احمدی نژاد قصد در گیری بین آمریکا و ایران را داشته باشند برای ماندن بیشتر در قدرت آنوقت میتوانیم به علت ناشیانه بودن این نقشه برای فاش شدن عمدی آن پی ببریم ؟ با تحلیل سایت پیک نت در همین رابطه توجه بفرمائید.ک
چهار روز پس از پخش ناگهانی خبر کشف ترور سفیر عربستان در امریکا توسط سپاه قدس و پوشش گسترده و سازمان یافته ای که شبکه های تلویزیونی مهم جهان و از جمله سی. ان. ان به آن دادند، روز گذشته دو خبر دیگر نیز سناریوئی را تکمیل کرد که همه نگران آن هستند. سناریوی حمله نظامی به ایران. نخست خبر پرتاب 7 موشک از نواحی شرقی کشور به داخل خاک افغانستان ( به بهانه اختلاف بر سر مالکیت یک روستا در منطقه نیمروز افغانستان) که عملا گشوده شدن یک جبهه جنگی است. و خبر دوم را نشریه فیگارو در فرانسه منتشر کرد. خبر گزارش جدید آژانس بین المللی اتمی که بزودی نسخه نهائی شده آن انتشار خواهد یافت. مطابق این سند ایران درحال ساختن کلاهک اتمی است!
این دو خبر که تکمیل کننده خبر ترور در امریکاست، دو ضلع از مثلثی است که ضلع سوم آن ترور در امریکاست. این مثلث می گوید: بحران اقتصادی امریکا در پی جنگی گسترده در خاورمیانه و با شرکت کشورهای منطقه است تا از بحران عبور کند و در این میان کدام هدف بهتر و مناسب تر از ایران که از چهار سو در محاصره است؟
اما، این هنوز نکته مرکزی این اخبار و این احتمالات نیست. نکته مرکزی همان است که درآغاز هفته گذشته در پیک نت تحت عنوان گزارش رسیده از دیدار محرمانه در مشهد منتشر شد. بموجب آن گزارش که آنرا می توانید از اینجا بخوانید، شماری از فرماندهان سپاه و از جمله وزیر دفاع کابینه احمدی نژاد بر این یقین هستند که از داخل دولت برای حمله امریکا به ایران خط داده شده است.
حال سئوال اینست: آیا فقط خط داده اند؟ یا همکاری کرده و پیش مقدمات چنین حمله را فراهم ساخته اند؟ مقدمات همان اخبار ترور در امریکا و سپس موشک پرانی به داخل خاک افغانستان و انتقال اطلاعات اتمی است. آیا احمدی نژاد در سفر اخیرش به نیویورک برای شرکت در اجلاس سازمان ملل، پیام ها را رسانده است؟ وی یگانه راه فرار از بن بستی که می تواند در آینده نزدیک منجر به سقوط او شود را در همسوئی با امریکا برای حمله به ایران و سپس پرهیز حاکمیت از تغییر دولت و رئیس جمهور نیافته؟ حمله ای که ای بسا به کودتای درون حکومتی نیز تبدیل شود و برای مثال، مصباح یزدی را در نهایت به جای علی خامنه ای بنشانند و احمدی نژاد سکاندار باقی بماند!
دراینصورت است که دیدار سریع خاتمی با مقامات اطلاعاتی و امنیتی از حاکمیت برکنار مانده معنای ویژه پیدا می کند.
این دو خبر که تکمیل کننده خبر ترور در امریکاست، دو ضلع از مثلثی است که ضلع سوم آن ترور در امریکاست. این مثلث می گوید: بحران اقتصادی امریکا در پی جنگی گسترده در خاورمیانه و با شرکت کشورهای منطقه است تا از بحران عبور کند و در این میان کدام هدف بهتر و مناسب تر از ایران که از چهار سو در محاصره است؟
اما، این هنوز نکته مرکزی این اخبار و این احتمالات نیست. نکته مرکزی همان است که درآغاز هفته گذشته در پیک نت تحت عنوان گزارش رسیده از دیدار محرمانه در مشهد منتشر شد. بموجب آن گزارش که آنرا می توانید از اینجا بخوانید، شماری از فرماندهان سپاه و از جمله وزیر دفاع کابینه احمدی نژاد بر این یقین هستند که از داخل دولت برای حمله امریکا به ایران خط داده شده است.
حال سئوال اینست: آیا فقط خط داده اند؟ یا همکاری کرده و پیش مقدمات چنین حمله را فراهم ساخته اند؟ مقدمات همان اخبار ترور در امریکا و سپس موشک پرانی به داخل خاک افغانستان و انتقال اطلاعات اتمی است. آیا احمدی نژاد در سفر اخیرش به نیویورک برای شرکت در اجلاس سازمان ملل، پیام ها را رسانده است؟ وی یگانه راه فرار از بن بستی که می تواند در آینده نزدیک منجر به سقوط او شود را در همسوئی با امریکا برای حمله به ایران و سپس پرهیز حاکمیت از تغییر دولت و رئیس جمهور نیافته؟ حمله ای که ای بسا به کودتای درون حکومتی نیز تبدیل شود و برای مثال، مصباح یزدی را در نهایت به جای علی خامنه ای بنشانند و احمدی نژاد سکاندار باقی بماند!
دراینصورت است که دیدار سریع خاتمی با مقامات اطلاعاتی و امنیتی از حاکمیت برکنار مانده معنای ویژه پیدا می کند.
sabato 8 ottobre 2011
مهدی خزعلی در پارازیت : سفارش برای اختلاس 3 میلیارد دلاری از دفتر احمدی نژا د صورت گرفته
برنامه این هفته پارازیت حاوی نکات گوناگونی در باره اختلاس صورت گرفته بود را دوباره اینجا میگذارم اینکار در جهت افشای هر چه بیشتر اختلاس گران و کش دادن بیشتر این موضوع انجام شده است که مبادا مانند دفعه های قبل مشمول زمان و ماست مالی شود
mercoledì 5 ottobre 2011
میرحسین موسوی: من آمده بودم تا تکلیف میلیاردها تومان گمشده را روشن کنم
براستی که کودتاگران حق داشتنند که اینگونه از میرحسین بترسند به سخنان اودر جمع مردم خراسان شمالی در 16 خرداد گفته شد توجه کنید
میرحسین موسوی:
من آمده بودم تا تکلیف
میلیاردها تومان گمشده را روشن کنم
بیتالمال و این کشور مال مردم است. ما آمدهایم حساب میلیاردها تومان پول گمشده را روشن کنیم. ما از عوامفریبی خسته شدهایم و آمدهایم به کسانی که به دیگران میگویند شما پولهای تبلیغات خود را از کجا آوردهاید، بگوییم اینکه بیلبوردهای شما کل کشور را پوشانده است و از صدا و سیما، وزارتخانهها و پولهایی که معلوم نیست از کجا آمده استفاده میکنید، باید اینها را روشن کنید.
ما میخواهیم بگوییم آن کس که حرف از عدالت میزند ولی وزیر چندصد میلیارد تومانی برسر کار میگذارد درست نمیگوید. ما یک سوال ساده داریم و آن این است که آیا این تراول چکها را به ارث بردهاید و اگر نه، از کجا آوردهاید که اینطور بین مردم پخش میکنید. اگر اینها مال مردم است چرا به درستی بین همه پخش نمیکنید و اگر مال شماست بگویید از کجا این همه پول آوردهاید و بر اساس کدام قانون و مصوبه این همه ریختوپاش انجام میدهید، پس تکلیف آن پروژههای بزرگ و طرحهای دراز مدت و برنامههایی که باید مشکلات مردم را حل کند چه شد؟
همه ی ملت ما به تنگ آمدهاند از اینکه با افرادی روبرو شوند که آبروی ما را در جهان میبرند و ایرانیت و احساسات ملی ما را تحقیر میکنند. مردم ما میخواهند به عزت و عظمت خود و ایران با پیشرفت برگردند.
تمام شوراهایی که میتواند قدرت را مشروط و کنترل کنند از بین بردهاید و آیا در چنین شرایطی میتوانید بحث از این کنید که کارهای ما در جهت قانون و شرع است یا اینکه حذف این دستگاهها برای آن است که خودتان مثل دویست سال پیش دست در خزانه کنید و طبق منافع شخصی خود پول پخش کنید؟ از دوران حاج میرزا آقاسی تا الان زمان زیادی گذشته است.
ما آمدهایم از اینکه عدهای مردم ما را ساده فرض کنند و هالههای نور گردآگرد خود ببینند کشور خود را نجات دهیم.
پیک نت ـ 13 مهر 1390
ما میخواهیم بگوییم آن کس که حرف از عدالت میزند ولی وزیر چندصد میلیارد تومانی برسر کار میگذارد درست نمیگوید. ما یک سوال ساده داریم و آن این است که آیا این تراول چکها را به ارث بردهاید و اگر نه، از کجا آوردهاید که اینطور بین مردم پخش میکنید. اگر اینها مال مردم است چرا به درستی بین همه پخش نمیکنید و اگر مال شماست بگویید از کجا این همه پول آوردهاید و بر اساس کدام قانون و مصوبه این همه ریختوپاش انجام میدهید، پس تکلیف آن پروژههای بزرگ و طرحهای دراز مدت و برنامههایی که باید مشکلات مردم را حل کند چه شد؟
همه ی ملت ما به تنگ آمدهاند از اینکه با افرادی روبرو شوند که آبروی ما را در جهان میبرند و ایرانیت و احساسات ملی ما را تحقیر میکنند. مردم ما میخواهند به عزت و عظمت خود و ایران با پیشرفت برگردند.
تمام شوراهایی که میتواند قدرت را مشروط و کنترل کنند از بین بردهاید و آیا در چنین شرایطی میتوانید بحث از این کنید که کارهای ما در جهت قانون و شرع است یا اینکه حذف این دستگاهها برای آن است که خودتان مثل دویست سال پیش دست در خزانه کنید و طبق منافع شخصی خود پول پخش کنید؟ از دوران حاج میرزا آقاسی تا الان زمان زیادی گذشته است.
ما آمدهایم از اینکه عدهای مردم ما را ساده فرض کنند و هالههای نور گردآگرد خود ببینند کشور خود را نجات دهیم.
پیک نت ـ 13 مهر 1390
martedì 4 ottobre 2011
domenica 2 ottobre 2011
sabato 1 ottobre 2011
سالروز تولد مهدی کروبی چهاردهم مهر ماه را گرامی بداریم
اسکناس نویسی به این مناسبت را فراموش نکنید
به سالروز شیخ شجاع کروبی عزیز نزدیک میشویم بر ماست که هر طور که میتوانیم یادش را زنده نگه داریم یکی از کارها همین اسکناس نویسی است .
به سالروز شیخ شجاع کروبی عزیز نزدیک میشویم بر ماست که هر طور که میتوانیم یادش را زنده نگه داریم یکی از کارها همین اسکناس نویسی است .
lunedì 26 settembre 2011
هدیه ۵۰ میلیاردی خامنهای به مسجد جمکران...صاحبان اصلی این پولها اینها هستند
چرا این ثروت ملی را بین صاحبان اصلی اش تقسیم نمیکنیم
از این عکسها هزاران هست اما اگر چشم بینایی باشد یکی اش هم بس است
mercoledì 21 settembre 2011
میرحسین موسوی :حساس خطر کردم وبه صحنه آمدم
Etichette:
میرحسین موسوی + مناظره انتخاباتی +
Ubicazione:
Iran
martedì 13 settembre 2011
در دولت امام زمان 12 هزار میلیارد تومان ناپدید شد
اختلاص 3 هزار میلیارد تومانی که رقمی نیست اینبار 12 هزار میلیارد تومان از درآمدهای نفت ناپدید شد و احتمالا" به حساب امام زمان ریخته شده است و ایشان هم که هنوز غیب هستند ، خودتان بهتر میدانید که با این پول چه کارهایی که میشد انجام دادم به خبری در همین رابطه از صدای آمریکا توجه کنید. ک
ناپدید شدن ۱۲ میلیارد دلار از درآمدهای نفتی ایران
صدای آمریکا : عبدالرضا رحمانی فضلی، رئیس دیوان محاسبات جمهوری اسلامی ایران، روز دوشنبه ۲۱ شهریور ماه، با بیان این که ۱۲ میلیارد و ۱۰۰ میلیون دلار از محل فروش در آمدهای نفتی سال ۱۳۸۹، به حساب ذخیره ارزی واریز نشده است، گفت: «شرکت ملی گاز ایران نیز باید رقم ۵۵۴ میلیون دلار از محل صادرات گاز را به صندوق توسعه ملی واریز میکرد که این امر محقق نشده است.»به گزارش خبرگزاری مجلس شورای اسلامی (خانه ملت) که ظهر روز دوشنبه ۲۱ شهریور ماه انتشار یافت: «رئیس دیوان محاسبات، با پیشبینی این که امسال اعتباری به حساب ذخیره ارزی واریز نمیشود، گفت: آخرین مانده این حساب در سال ۸۹ کمتر از یک میلیارد دلار بوده است، با این وجود تعهدهای این حساب ذخیره ارزی، قابل واگذاری به صندوق توسعه ملی نیست و برای وصول مطالبات، همچنان به کار خود ادامه میدهد.» به گزارش همین منبع، «رئیس دیوان محاسبات با بیان این که منابع صندوق توسعه ملی تا پایان خرداد امسال ۱۷ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار بوده است، از احتمال افزایش این منابع به ۳۰ میلیارد دلار تا پایان سال خبر داد و گفت تا امروز هیچ مبلغی از صندوق توسعه ملی برداشت نشده است.»
فرخ زندی ،کارشناس و استاد اقتصاد در کانادا، با تاکید بر این موضوع، «که واریز نشدن ۱۲ میلیاردی به حساب ذخیره ارزی، با بالا رفتن میزان صندوق توسعه ملی به ۳۰ میلیارد دلار در تناقض است »، در زمینه اظهارت رئیس دیوان محاسبات جمهوری اسلامی ایران، به صدای آمریکا گفت: «گزارشی از این قبیل نمی تواند آن چنان هم دقیق باشند، تا حدی می توان به آن ها اطمینان کرد هر چند اساس این گزارش را می توان پذیرفت.»
رئیس دیوان محاسبات ایران، هم چنین از برداشت ۲ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار از منابع حاصل از فروش نفت خام برای تامین منابع هدفمندی یارانه ها در سال ۸۹ خبر داد و این برداشت ها را خلاف قانون بودجه سال گذشته اعلام کرد.
به گزارش خبرگزاری مهر، «رئیس دیوان محاسبات کشور با اعلام کسری ۱۸ درصدی کشور در بودجه سال ۸۹ خبر داد که دولت دراین سال برای پرداخت یارانه نقدی بیش از ۱۴۸ هزار میلیارد ریال از بانک مرکزی، درآمد فروش نفت و بودجه عمومی کشور هزینه کرده است.» در حالی که به گفته این مقام، دولت یارانه بخش تولید و صنعت را پرداخت نکرده است.
فرخ زندی در واکنش به این بخش از سخنان رئیس دیوان محاسبات جمهوری اسلامی ایران، به صدای آمریکا گفت: «میزان در آمد نفتی ایران، نزدیک به ۵۰ تا ۵۵ میلیارد دلار است، دولت اگر بخواهد هیچ کار دیگری هم با درآمدهای نفتی انجام ندهد به جز استفاده از آن برای پرداخت یارانه نقدی، با این وجود نمی تواند هزینه این کار را از این طریق تا ابد انجام دهد و از این رو طبیعتا باید از ذخایر ارزی کشور برداشت کند که آقای رحمانی فضلی به آن اشاره کرده است.»
عبدالرضا رحمانی فضلی، از واگذار نشدن ۷۸ درصد شرکت هایی خبر داد که سازمان خصوصی سازی موظف به واگذاری آن ها در سال ۱۳۸۹ بود.
به گفته رئیس دیوان محاسبات ایران، «طبق بودجه ۱۳۸۹ از این محل باید ۹۵ هزار میلیارد ریال درآمد حاصل می شد که ۳۸ هزار میلیارد ریال یعنی ۴۰ درصد حاصل شده است. ۵۰ هزار میلیارد ریال باید به پیمانکاران شرکت های خصوصی بابت رد دیون داده می شد که تا پایان سال ۸۹ این امر محقق نشده است. در این سال ۴۱ درصد خریداران از نظر تعداد شرکت ها به نهادهای عمومی غیر دولتی مثل تامین اجتماعی، آستان قدس و بنیاد مستضعفان تعلق داشته است این همان نگرانی است که ما در اصل ۴۴ داشتیم و اعلام کردیم که اصل ۴۴ با ماهیت و هویت اولیه خود فاصله گرفته است. زیرا تقویت بخش خصوصی و جمع آوری نقدینگی و رقابتی کردن تولید هدف عمده این سیاست ها بوده اما عمده واگذاری ها نهادهای عمومی غیر دولتی وابسته به دولت بوده است.»
فرخ زندی، در مورد پدیده خصوصی سازی در اقتصاد ایران، به صدای آمریکا گفت: «نوع خصوصی سازی از روز اول اشتباه بوده است. اصلا چگونه می شود یک بخش دولتی را به بخش خصوصی واگذار کرد؟ خب شما باید سهام آن موسسه را به مردم بفروشید، سئوالی که پیش می آید این است که آیا مردم می خواهند آن سهام را بخرند؟ آیا اصلا قدرت خرید دارند ؟ آیا بخش خصوصی قدرتمندی در ایران وجود دارد؟ که بتواند جانشین بخش دولتی و شبه دولتی شود؟ این ها همه اش سئوالاتی است که دولت باید به آن جواب دهد.»
به گفته رئیس دیوان محاسبات ایران، در سال ۸۹، ۵۴ میلیون بشكه به ارزش ۴ و نیم میلیارد دلار معاوضه نفتی صورت گرفته است كه این كار غیرقانونی بوده است، چرا كه این معاوضه نفتی باعث افزایش میزان برداشت از حساب ذخیره و در نهایت كسری بودجه میشود.
اظهارات رئیس دیوان محاسبات ایران، در حالی بیان می شود، که به گفته وی «آمار کاهش تولید نفت در سال ۹۰ بیشتر شده است.»
Etichette:
دوازده هزار میلیارد تومان + در آمد نفات +
mercoledì 24 agosto 2011
دوستان فردا شب ( پنج شنبه) را یادمان نرود
میخواهی سوت بزن ،میخواهی مرگ بر دیکتاتور بگو ، میخواهی الله واکبر بگو هر چه دلت میخواهد فریاد بزن فقط حضورت را نشان بده که اینراه ادامه دارد و ما هیچوقت خسته نخواهیم شد.
سازگارا / سه شنبه یک شهریور نود 23 آگوست 2011 میلادی
امروز درباره ده موضوع صحبت می کنیم.
موضوع اول این که سقوط رژیم معمر قذافی در لیبی کماکان در صدر اخبار دنیا قرار
دارد. درگیری در طرابس ادامه دارد. بهای نفت پایین آمد. روسیه گفته آمادگی
پذیرش قذافی را ندارد و گفته او علیه شهروندان بی گناه جنایت کرده است. ظاهرا
روس ها تازه این نکته را فهمیده اند اما این واقعیت را درباره دو دیکتاتور دیگر
خاورمیانه ، اسد و آیت الله خامنه ای، نیز باید به یاد داشته باشد. آقای سیف
الاسلام پسر آقای قذافی دیشب اعلام کرد که دستگیر نشده است و در هتلی در طرابلس
بوده که هنوز به دست مخالفین نیافتاده و دیگر پسر آقای قدافی محمد قدافی هم از
دست مخالفین گریخته است.
خبرگزاری فرانسه خبر داده که اتحادیه اروپا گفته سرنوشت قذافی در انتظار اسد
خواهد بود اگر کنار نرود.
نکته دوم این که مهسا مهدیلی از فعالین مدنی آذربایجان در ارومیه بازداشت شده
است.
نکته سوم این که عبدالرضا علی حق شناس هموطن نوکیش مسیحی در رشت بازداشت شد و
هنوز از او خبری نیست. به خصوص با توجه به رشد مسیحیت در ایران، خشونت حکومت
علیه کسانی که دین شان را عوض می کنند کماکان شدت دارد.
نکته چهارم این که بعد از صحبت آقای صادق لاریجانی در جمع مسوولین قضایی که با
بی شرمی تمام گفته بود بعد از انتخابات یک نفر کشته شد و آن هم معلوم نشد که
بوده و در انگلیس شش نفر کشته شدند و حتی این قدر هم صداقت نداشته که این شش
نفر توسط همان هایی که به مغازه ها حمله می کردند کشته شده اند. به هر حال بعد
از این دورغ آشکار جمعی از شهدای بعد از انتخابات مصاحبه ای با سایت روزآن-لاین
کرده اند که به خوبی پاسخ این بی شرمی آقای لاریجانی را داده اند. حتی گفته اند
در ایام ماه رمضان و با لباس روحانیت در ایام منسوب به حضرت علی این چنین دورغ
پردازی نکنید.
آماری که خود حکومت اعلام کرده 38 کشته را پذیرفته است در حالی که بیش از صد
کشته در جریان سرکوب ها به طور کامل شناسایی شده و برآرودها بیش از 190 کشته را
نشان می دهد.
نکته پنجم این که رویترز گفته که جمهوری اسلامی با حماس بر سر مواضع آن نسبت به
سوریه و رژیم اسد پرداخت پول را متوقف کرده که در پی آن حقوق چهل هزار نفر
پرداخت نشده است.
نکته ششم این که جوانی در میدان انقلاب خود را آتش زده است و حتی آقای
بادامچیان قبلا گفته بود که این توطئه دشمنان است که بعضی از فقر خود سوزی می
کنند.
نکته هفتم این که خبرگزاری مهر گفته تولید نفت بین 300 تا 330 بشکه در روز کاهش
پیدا کرده است.
نکته هشتم که رییس سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرد سانترفیوژها از نطنز به
فردوی قم منتقل می شود و تولید اروانیوم بیست درصدی را افزایش می دهد. به این
ترتیب یک گام در راستای رویارویی با قطعنامه های سازمان ملل برداشته شده است.
نکته نهم این که سازمان ملل هم تایید کرد که در سرکوب های رژیم اسد 2200 نفر
کشته شده اند.
بحث آخر ما درباره تجربه کشورهای دیگر ذیل سرفصلی قرار می گیرد که عمالی از
حکومت وقتی می آیند و حقایقی را بیان می کنند مثل مثالی که درباره سربازان
اسراییلی در خصوص سرکوب در غزه گفتیم معمولا تاثیرات بیشتری دارد و همواره
مخالفین تلاش می کنند که با جذب این دسته از افراد با وجدان از آنها بخواهند که
حقایق را با ملت در میان بگذارند.
یکی از مثال هایی که چندی پیش اتفاق افتاد و بسیار هم سر و صدا کرد . تجربه
عراق بود که یک سرباز ارتش آمریکا به نام جوزف داربی در ژنویه سال 2004 وقتی
عکس های پاره ای از دوستان اش را دید که در زندان ابوغریب زندانی ها را شکنجه
می دهند و تحقیر کرده اند. وظیفه انسانی خوداش دانست که به مقامات بالاتر گزارش
دهد و آنها هم او را ناشناس نگه داشتند و به این موضوع رسیدگی کردند. چندی بعد
این عکس ها به مطبوعات درز کرد و سرانجام وزیر دفاع اسم داربی را لو داد و
اگرچه این فشار ها داربی را تحت فشار تندروها داخل ارتش قرار داد و سرانجام
مجبور شد از خانه اش اسباب کشی کند اما او کار خوداش را کرده بود و سربازان
خاطی همگی محاکمه شدند و به سال ها زندان و انفصال از خدمت محکوم شدند.
اندکی صبر سحر نزدیک است
تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی V
mercoledì 17 agosto 2011
ریشه های اختلاف 24 ساله خامنه ای با مهندس موسوی - هاشمی در خاطراتش افشا میکند
مرور خاطرات رفسنجانی- از 15 مرداد تا 24 مهر 1364
سهشنبه 15 مرداد 1364
شب با آقای خامنهای جلسهای طولانی داشتیم، درباره كابینه آینده، ایشان مایل نیست كه مهندس موسوی [مجددا] نخستوزیر شود. خط اقتصادی ایشان را قبول ندارند. از من توقع دارند كه همراهی كنم. قرار شد ایشان این مسئله را با امام در میان بگذارند. مشكل را جدی میبینم؛ دو سلیقه در مورد وزرا و برنامهها. رئیسجمهور و نخستوزیر در طول چند ماه گذشته، نتوانستهاند در مورد سه وزیر دفاع، برنامه و بودجه و راهوترابری توافق نمایند.
پنجنشبه 17 مرداد *
بعد از نماز با آقای خامنهای جلسه داشتیم ... آقای خامنهای شرح مذاكرات امروزشان را با امام دادند. امام گفتهاند مصلحت نیست كه آقای مهندس موسوی از نخستوزیری كنار بروند و از ایشان شدیداً حمایت کرده اند.
یكشنبه 20 مرداد
شب با آقای خامنهای درباره نخستوزیری مذاكره كردیم. ایشان توقع دارند من در جهت تسهیل نظر ایشان در مورد تعویض كابینه كار كنم. پیشنهاد دادند كه امام به نحوی گفته خودشان را كه ابقای آقای میرحسین موسوی را به مصلحت دانستهاند، جبران نمایند و بعید میدانم كه امام بپذیرند
دوشنبه 21 مرداد
احمد آقا هم آمد و به طور مفصل مذاكرات آقای خامنهای و امام را درباره نخستوزیر آینده گفت و گفت نظر امام این است كه تعویض مهندس میرحسین موسوی مصلحت نیست و مایلند كه این نظرشان گفته شود؛ درست بر خلاف نظر آقای خامنهای .پس از مشاوره به این نتیجه رسیدیم كه اگر نظر امام این باشد، باید بر همین روال عمل شود. ولی آقای خامنهای اگر اختیار داشته باشند، به هیچ وجه حاضر نیستند كه نخستوزیری ایشان را بپذیرند و میگویند فقط در صورت حكم امام حاضرند ایشان را معرفی نمایند و در این صورت در كارها دخالت نخواهند كرد و وزرا را هم به میل آقای موسوی تصویب میكنند. به هر حال مشكل بزرگی در پیش داریم.
چهارشنبه 23 مرداد *
شب مهمان احمدآقا بودیم. امام هم در جلسه شركت كردند. آقای خامنهای به خاطر آمدن والدینشان نیامدند. بیشتر بحثها بر سر نخستوزیر آینده و اختلاف نظر بین آقایان خامنهای و مهندس موسوی بود ولی به نتیجهای نرسیدیم
شنبه 2 شهریور
خدمت امام رفتم و راجع به مشكل كابینه آینده، با توجه به عدم موافقت آقای
خامنهای با آقای موسوی مذاكره كردم، اما نتیجهای به دست نیامد.
امام همان حرف قبلی خودشان را تكرار فرمودند كه تغییر دولت را صلاح نمیدانند و حاضر هم نیستند در این خصوص امر صادر كنند و اظهارنظر را كافی میدانند.
در مورد اینكه به شورای نگهبان توصیه كنند در تفسیر قانون اساسی كه معرفی نخستوزیر را بعد از انتخاب مجدد رئیسجمهور لازم میدانند، تجدیدنظر كنند كه خود به خود دولت بماند، امام فرمودند: نمیخواهیم این بدعت باب شود كه موجب تضعیف شورای نگهبان شود. گفتم، فتنه پیش خواهد آمد .فرمودند: با آقای خامنهای صحبت كنیم و ایشان را قانع كنیم و ضمنا گفتند: برای خود آقای خامنهای ضرر دارد و خبر از رسیدن نامه آقای خامنهای و جواب خودشان به همین مضامین دادند .آیتالله خامنهای تمایلی به نامزد شدن مجدد نداشتند و با اصرار ماها و نیز خواست امام پذیرفتند و همان موقع نظرشان را راجع به كابینه گفتهاند و اكنون حجت دارند، ولی نمیخواهند از نظر امام تخلف كنند
یكشنبه 3شهریور
عصر آقایان [شیخ] محمد یزدی و سیدجعفر كریمی از طرف جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] آمدند و برای تغییر دولت آقای موسوی از من استمداد كردند. مشكلات را گفتم و گفتم نظر امام با آقای موسوی است و نمیشود با آن مخالفت كرد .
دوشنبه 11 شهریور
وزیر امور خارجه ... با توجه به اظهار امام كه مصلحت نمیدانند آقای موسوی عوض شود، گفت: به آیتالله خامنهای بگویم كه اسم آقای ولایتی را به عنوان نخستوزیر مطرح نكنند و حاضر نیست در این شرایط مسئولیت را بپذیرد
عصر آقای ناطق نوری آمد. ایشان هم درباره همین موضوع صحبت كرد و اصرار داشت كه امام را باید راضی كرد. طرفدار نخستوزیر شدن آقای علیاكبرولایتی است
چهارشنبه 13 شهریور
ساعت 9 صبح به زیارت امام در حسینیه جماران رفتم. مراسم تنفیذ ریاستجمهوری آقای خامنهای بود. امام در متن نوشتهشان بر ضرورت تكیه بر محرومان و مستضعفان تأكید نمودند. آقای خامنه ای در اظهاراتشان از نقاط ضعف عملكرد دولت با كنایه یاد كردند.
شنبه 16 شهریور
پیش از ظهر آقای رئیسجمهور آمدند و ناهار مهمان من بودند ... نظر آقای خامنهای این است كه اینها خوب كار نكردهاند و جایز نیست دوباره مأمور تشكیل كابینه شوند. زمان طولانی بحث كردیم، ولی به نتیجه نرسیدیم. مشكل عمده ایشان، اظهارنظر امام است.
دوشنبه 25 شهریور
با آیتالله خامنهای درباره جلسه فردای نمایندگان، تلفنی مذاكره كردیم. معلوم شد ایشان مصمماند كه در این جلسه شركت كنند. نامهای به ایشان نوشتم و نكاتی را ذكر كردم. احمدآقا آمد و اطلاع داد كه امروز آقایان مهدوی كنی، ناطق نوری، یزدی و جنتی خدمت امام آمدند و از امام خواستند اظهارنظری كه مبتنی بر عدم مصلحت بودن تغییر آقای میرحسین موسوی، نخستوزیر فرمودهاند، پس بگیرند یا جبران كنند كه آقای خامنهای بتوانند فرد دیگری را معرفی نمایند. ولی امام نپذیرفتهاند و محكم گفتهاند كه مصلحت نیست دولت عوض شود
شب آقایان بهزاد نبوی و محسن نوربخش آمدند و از تصمیم آقای خامنهای
مبنی بر تعویض دولت اظهار نگرانی كردند و از من خواستند دخالت كنم و مانع شوم.
سهشنبه 26 شهریور
آقای خامنهای در جلسه سهشنبه نمایندگان شركت كردند و انتقاداتی علیه دولت داشتند اما نگفتند كه میخواهند دولت را عوض كنند، ولی مخالفت خود را به نحوی گفتند
چهارشبنه 27 شهریور*
حدود هشتاد نفر از نمایندگان طرفدار دولت آقای موسوی آمدند و از اظهارات دیروز آیتالله خامنهای انتقاد كردند. نامهای برای امام تهیه كردهاند كه مشغول جمعآوری امضا هستند.
شنبه 30 شهریور
عصر آقای ناطق [نوری] برای چارهجویی در موضوع كابینه آمد؛ به نظر میرسد فهمیدهاند كه با توجه به حمایت امام آقای موسوی را نمیتوان عوض كرد و گفت: آقای خامنهای هم تا حدودی به همین نتیجه رسیدهاند و دیگر آن احساس تكلیف را ندارند
سهشنبه 2 مهر
بعد از نماز با آقای خامنهای جلسه خصوصی داشتیم. آماده شدهاند كه آقای میرحسین موسوی را به مجلس معرفی كنند، ولی بنا دارند در مورد وزرا سختگیری نمایند.
شنبه 6 مهر
پیش از ظهر احمد آقا آمد و نتیجه مسافرت به خارك را به ایشان گفتم كه خدمت امام بگویند. خبر داد كه امام جواب نامه 135 نماینده مجلس در حمایت از آقای موسوی را دادهاند و نوشتهاند كه نظرشان ابقای آقای موسوی است. این تأیید كتبی مجدد، لابد آقای رئیسجمهور و جناح مقابل آقای موسوی را عصبانیتر میكند
حضرت امام در پاسخ به نامه نمایندگان چنین مرقوم كردهاند:
«بسماللهالرحمن الرحیم. با تشكر از حضرات آقایان، اینجانب چون خود را موظف
به اظهارنظر میدانم، به آقایانی كه نظر خواستهاند، از آن جمله جناب حجتالاسلام مهدوی و بعضی آقایان دیگر، عرض كردم آقای مهندس موسوی را شخص متدین و متعهد و در وضع بسیار پیچیده كشور، دولت ایشان را موفق میدانم؛ و در حال حاضر تغییر آن را صلاح نمیدانم. ولی حق انتخاب با جناب آقای رئیسجمهور و مجلس شورای اسلامی محترم است ـ
5 مهر 64 ـ روحالله الموسوی الخمینی».
پنجشنبه 18 مهر
صبح زود به مجلس رفتم. عفت و خانواده امام هم، برای شركت در مراسم تحلیف رئیسجمهور به مجلس آمدند... من به خاطر اقداماتی كه هفتههای اخیر در تضعیف آقای خامنهای شده، از ایشان تمجید و تجلیل زیاد كردم
شنبه 20 مهر
آقای توسلی [مسئول دفتر امام] از اظهارات روز پنجشنبه آقای خامنهای در مراسم تحلیف گله داشت كه به نحوی اعلان تحمیل دولت بود. حاج احمد آقا آمد و گفت: امام از اظهارات پریروز آقای خامنهای ناراحت شدهاند و معلول شیطنت اطرافیان ایشان میدانند و میخواهند به ایشان در این خصوص پیغام بدهند. راجع به اعضای دولت آینده بحث شد و ترجیح دادیم آقای منتظری هم به نحوی در شورای حكمیت [در انتخاب وزرا] باشند و امام هم موافقت فرمودند.
یكشنبه 21 مهر
اولین دستورمان رأیگیری برای دولت بود. شركت نمایندگان در جلسه كم سابقه بود. 261 نفر از مجموع 267 نفر نماینده آمده بودند. 162 موافق، 73 مخالف و 26 نفر ممتنع بودند. 99 رأی مخالف و ممتنع كه [به رغم تذكر قبلی] برخلاف نظریه امام بود، باعث ناراحتی شدید اكثریت نماینده ها شد و وسیلهای برای بد نام شدن و ضد ولایت فقیه معرفی شدن جریان محافظهكار گردید. بعضی این را از اشتباهات بزرگ سیاسی آنها می خوانند. نقطه مثبت آنها تعبد آنها بود كه با این رأی از دستشان ممكن است گرفته شود و خود آنها این را وظیفهشناسی نمایندگی میدانند و فكر میكنند امام هم راضی نیستند نماینده برخلاف نظرش
رأی بدهد .
دوشنبه 22 مهر*
احمدآقا آمد و گفت: امام آمادهاند برای ختم غائلهای كه در اثر مخالفت 99 نماینده مجلس با نظر امام درخصوص نخستوزیر ایجاد شده، با نمایندگان ملاقات نمایند. قرار شد روز چهارشنبه به ملاقات برویم. مطالبی را هم كه امام به آقای خامنهای درباره عدم مخالفت با دولت و طرد افراد ناباب (اشاره به اطرافیان خامنه ای که در بالا به آن اشاره شده است- پیک نت) گفتهاند، نقل كرد و گفت: آقای رئیسجمهور پذیرفتهاند. درباره وزرای پیشنهادی آقای میرحسین موسوی هم مذاكره كردیم .
سهشنبه 23 مهر
قبل از جلسه رسمی به نمایندگان اطلاع دادم كه فردا به ملاقات امام میرویم؛ خوشحال شدند. بعد از تنفس به دفترم آمدم.
چهارشنبه 24 مهر
امام فرمودند: من قبلا از آقایانی كه زحمت دادم، معذرت میخواهم، لكن بعضی مسائل هست كه موجب شد من به خدمت آقایان برسم و آن چیزی كه تكلیفم هست، عرض كنم. اولا كه هیچ نگرانیای در این مسائل نیست و من تأیید میكنم مجلس را و همیشه سفارش میكنم به ملت كه مجلس را باید تأیید كنند و مجلس از ارگانهایی است كه لازم است بر همه ما كه او را تأیید كنیم و هیچ كس حق ندارد كه راجع به مجلس جسارتی بكند و مجلس حقش است كه موافق و مخالف داشته باشد و ممتنع و یك مسئلهای است كه همیشه باید در مجلس باشد و این امری است كه گذشت و در او هیچ صحبتی نیست. آن چیزی كه موجب زحمت آقایان است، این است كه ما راجع به آتیه صحبت كنیم، گذشته گذشته است.

Etichette:
میرحسیین موسوی + مهدی کروبی + خامنه ای 9+
متن گفتار روزانه سازگارا مورخ سه شنبه 25 امرداد
سه شنبه 25 اَمرداد نود 16 آگوست 2011 میلادی
امروز درباره 14 موضوع صحبت می کنیم.
موضوع اول این که گروهی از جوانان تهرانی در فیس بوک با هم قرار گذاشتند که شیشه های ماشین مردم را سر چهارراه ها بشویند و پول اش را به کودکان کار بدهند. کار انسانی که باید آفرین گفت اما جالب این است که سایت تعامل از سایت های حکومتی وحشت کرده است و گفته است جلوی این کار باید گرفته شود چون ممکن است عواقب سیاسی داشته باشد.نشان دهنده همان داستان ترس حکومت از کار جمعی و شبکه سازی است.
نکته دوم این که هیلا صدیقی شاعر جوان امروز در شعبه 26 دادگاه انقلاب محاکمه می شود. او دیروز در فیس بوک خود اش نوشت فردا صبح شعبه 26 دادگاه انقلاب من و ایمان قلبی، قاضی و اتهام و خدای ناظر و دعای خیر شما. دعای خیر ما بدرقه راه او باشد، جرم او اقدام علیه امنیت ملی است امنیتی که با چند بیت شعر این چنین به لرزه درآمده است.
نکته سوم این که عیسی سحرخیز روزنامه نگار شجاع ایرانی از زندان به انجمن بین المللی روزنامه نگاران ایرانی که اخیرا اعلام وجود کرده نامه ای نوشته و درخواست عضویت کرده که این انجمن هم با افتخار این تقاضا را می پذیرد.
نکته چهارم این که معاون خانه کارگر اهواز 400 نفر از کارکنان شرکت پیمانکاری متروی اهواز هفت ماه است که حقوق نگرفته اند اما از ترس بیکاری حتی اعتراض هم نمی کنند.
نکته پنجم این که رییس اتحادیه لبنی گفته بعد از اجرای طرح یارانه ها تولید این محصولات چهل درصد کاهش پیدا کرده است و بخش بزرگی از کارگران در آستانه بیکاری قرار گرفته اند. او گفته با افزایش صد در صدی قیمت شیر خرید این محصول پنجاه درصد کاهش پیدا کرده است یعنی مردم توان خرید شیر را ندارند.
نکته ششم این که جمعی از استادان و کارمندان دانشگاه آزاد سنندج در اعتراض به نوشته ای که بخش فرهنگی دانشگاه در توهین به شهروندان اهل تسنن نوشته است دو روز است که دست به تجمع زده اند.
نکته هفتم این که آقای محسنی اژه ای دادستان کل کشور خبر از این داده است که چهار نفر از مسوولین دولتی که دستگیر شده بودند با صدور کیفرخواست روانه دادگاه می شوند. همین طور دو نفر از جن گیر ها و آقای ملک زاده معاون چند روزه وزارت امورخارجه هم کماکان در زندان است.
از سوی دیگر آقای احمدی نژاد در تهدیدی برای آقای خامنه ای و سپاه پیغام کرده است که اگر فشار روی او و حلقه نزدیکان او افزایش پیدا کند به مردم اعلام می کند که بررسی کرده است و بیش از دوازده میلیون رای نداشته ام و استعفا می دهم و کنار می روم. ظاهرا این تهدید کارگر واقع شده است و آقای خامنه ای هم اکیدا دستور داده اند که او را تا پایان دوره نگه دارند علی رغم این که گروه های متخاصم و به خصوص بخش هایی از سپاه فشار زیادی برای برداشتن او می آورند.
آقای احمدی نژاد براد خودش را هم از مسوولیت دبیری پدافند غیر عامل عزل کرد. برادر او از منتقدین پر و پا قرص آقای مشایی بود.
نکته هشتم این که انتشارات پیدایش خبر داده که برای چاپ دفتر دوم از خمسه نظامی ، منظومه خسرو و شیرین، ارشاد دستور داده است که پاره ای از ابیات این اثر کلاسیک حذف شود. پاره ای از ابیات که بین خسرو و شیرین صحبت آغوش و به خلوت رفتن است باید حذف شود. مغز های مریض و منحرف جنسی که از هنر درکی ندارند بعد از نه قرن می خواهند آثار کلاسیک ادبیات فارسی را سانسور کنند.
نکته نهم این که مجله اشپیگل خبر داده که از چهار متهم پرونده رفیق حریری که دادگاه اعلام کرده است، سه نفر آنها در ایران هستند.
نکته دهم این که جوان آن-لاین گفته که گروه انحرافی می خواهد به دنبال به دست گرفتن مجلس باشد و اختیارات رهبری را کم کند و این کار را با همراهی اصلاح طلبان انجام می دهد. البته هیچ کدام نمی تواند صحت داشته باشد چون مجلس دستی به قانون اساسی ندارد ولی این طور آسمان و ریسمان بافتن نشانه جنگ سپاه علیه حلقه احمدی نژاد است.
سایت مشرق هم گفته گروه انحرافی قصد دارد معاونت حفاظت اطلاعات در نهاد ریاست جمهوری درست کند و به این ترتیب یک سازمان امنیت موازی شکل دهد. موضوعی که بعید است اتفاق بیافتد اما نشانه خط و نشان کشیدن ها است.
نکته بعدی این که آقای نیکولای پتروشف دبیر شورای امنیت روسیه دیروز وارد تهران شد تا طرح گام به گام را پیگیری کند. مقامات ایرانی قبلا موافقت کرده اند و به موجب آن به ازای هر قدمی که ایران در راستای پاسخوگی برمی دارد بخشی از تحریم ها کاهش پیدا می کند.
نکته دوازدهم این که مخالفان قدافی گفته اند که دو سوم شهر زاویه و اتوبان تونس به طرابلس را در اختیار دارند و به ترتیب راه تدارکاتی قدافی را بسته اند و آماده فتح پایتخت می شوند.
نکته سیزدهم این که سازمان ملل گفته بیش از پنج هزار آواره فلسطینی از لاذقیه فرار کرده اند چرا که از هر جنبده ای از زمین و دریا توسط ارتش هدف قرار می گیرد. استان حمص هم شاهد عملیات های ارتش سوریه بوده است.
اما بحث آخر ما در خصوص تحربیات کشورهای دیگر: دیروز درباره آکسیون موفق مسافرین آزادی علیه تبعیض نژادی در ایستگاه های اتوبوس را هدف گرفته بود و موفق شد صحبت کردیم. آقای جان لوییس از مسوولین این آکسیون که خیلی هم کتک خورد و به زندان رفت از سال 1987 نماینده مجلس آمریکا از ایالت جورجیا بود و در سال 2009 در مراسم تحلیف آقای اوباما وقتی آقای اوباما عکس های امضا شده اش را به حاضرین می داد نوشت: جان! به خاطر توست که من الان اینجا هستم. امری که لوتر گینک در مصاحبه با بی بی سی در سال 1964 پیش بینی کرده بود که با توجه به تغییرات بزرگی که جامعه آمریکا کرده من بعید نمی دانم که تا چهل سال بعد ما رییس جمهور سیاه پوست هم داشته باشیم. آرزو و پیش بینی که چهل و چهار سال بعد به نتیجه رسید.
خانم کاندولیزا رایس هم یک برای من نقل می کرد که وقتی من دختر بچه کوچک سیاه پوستی در ایالت آلاباما بودم و حتی جرات نداشتیم کنار خیابان بیاستیم و یک همبرگر گاز بزنیم هرگز فکر نمی کردم که روزی وزیر خارجه این مملکت بشوم. او نکته اش این بود که تغییراتی که در پی شکسته شدن نُرم های غیر عادلانه به وقوع می پیوندد بسیار بزرگ تر از چیزی است که فکر می کنیم.
این امر در مورد ایران هم صدق می کند، آکسیون های کوچک به شرطی که درجهت مشروعیت زدایی از نظام ظالمانه باشد و درست برنامه ریزی شده باشد. گاهی آنچنان شالوده یک نظام را می شکند که هرگز کسی تصوراش را نمی کرده است. همین مقاومت های کوچکی که مثلا در مقابله با تفکیک های جنستی، جمع آوری آنتن های ماهواره و ده ها کار کوچک بزرگ دیگر به شرط این که خوب سازمان دهی شود تغییرات بزرگی را به بار خواهد آورد.
اندکی صبر سحر نزدیک است
تا فردا شاد، پیروز، موفق و سرافراز باشید
به امید پیروزی ایران و ایرانی V
giovedì 21 luglio 2011
domenica 10 luglio 2011
یادی از منشور حقوق بشر مورد نظر میرحسین در 145 امین روز زندانی شدنش
در 28 شهریور سال 88 منشور حقوق بشر میرحسین موسوی منتشر شد بد نیست که در 145 امین روز زندانی شدنش بدون هیچگونه اعلام جرمی و یا دادگاهی یادی از نظرات او در باره حقوق بشربکنیم
حقِ "حیات"، "آزادی"، "مالکیت"، "امنیت"، "حقِ پیجویی رشد و سعادت" و "حقِ ایستادگی در برابر ستم"، حقوق طبیعی و سلب ناشدنی افراداند. دولت وظیفه دارد از طریق ایجاد و گسترش نهادهای لازم، به نحوی سازمان یافته و مؤثر، این حقوق را مورد حمایت و تضمین قرار دهد.
” استقرار حکومت قانون را به عنوان شرط لازم تحقق حقوق بشر و حقوق شهروندی، یکی از اهداف اصلی خود قرار دهم و اصلاحات حقوقی لازم را به عمل آورم. “ قانون را به عنوان شرط لازم تحقق حقوق بشر و حقوق شهروندی، یکی از اهداف اصلی خود قرار دهم و اصلاحات حقوقی لازم را به عمل آورم تا قانون توسط همه مقامات و سازمانهای حکومتی مورد رعایت قرار گیرد، از قانون استفاده ابزاری نشود و قانون براساس تفسیرهایی سازگار با موازین حقوق بشری به اجرا درآید.
حریم خصوصی افراد را محترم شمارم، آزادی بیان و اجتماعات را مورد حمایت قرار دهم، از طریق توسعه و تقویت جامعۀ مدنی و با برگزاری انتخابات رقابتی، آزاد و منصفانه و همچنین با حمایت از مطبوعات و رسانههای مستقل و با جلوگیری از سانسور، حق دسترسی آزاد به اطلاعات و حق مردم بر تعیین سرنوشت خویش و حق نظارت و مشارکت سیاسی را تضمین کنم.
متن این بیانیه به این شرح است:
تضمین حقوق بشر و آزادی یکی از آرمانهای اصلی انقلاب مشروطه و انقلاب شکوهمند مردم ایران در سال 1357 بوده است. در طول تاریخ همواره مردمان صالح مُنادی حقوق بشر و آزادی بودهاند و سرآمد همه آن صالحان و پاکان که زندگی خود را وقف تضمین آزادی و کرامت بشر کردهاند، پیامبران، با قامتی افراشته و ندایی دلنشین و پرطنین، تأثیری ماندگار و فراگیر داشتهاند. انقلاب مردم ایران که مرحلهای مهم از حرکت آزادیخواهانۀ ساکنان این مرز بوم کهن است از جملۀ حرکتهایی است که با اتکا به تعالیم معنوی دین راه خود را باز کرد و پیش رفت.
حقوق بشر در ایران مضمون تازهای نیست، اولین اعلامیۀ حقوق بشر را به کورش پادشاه نامدار ایرانی نسبت میدهند که در قرآن ذوالقرنین لقب گرفته است. منشور حقوق بشر کورش شهرت و اعتبار جهانی دارد. پس از آن، مضامین حقوق بشر که در متون دینی اسلام انعکاس داشت، ایرانیان را که از ظلم و استبداد ساسانیان به تنگ آمده بودند به خود جلب کرد و به تعالیم اسلام دل سپردند.
ایران معاصر ضمن اینکه با مضامین حقوق بشر به لحاظ تاریخ خود و هم به لحاظ آموزههای اسلامی آشناست، منشور ملل
” حقوق بشر در ایران مضمون تازهای نیست، اولین اعلامیۀ حقوق بشر را به کورش پادشاه نامدار ایرانی نسبت میدهند که در قرآن ذوالقرنین لقب گرفته است. “ متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی را نیز رسما پذیرفته است. انقلاب مردم ایران نه تنها موازین حقوق بشری بینالمللی را هرگز مردود نمیدانست، استقرار وتضمین آن موازین را به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای بشری و به عنوان حاصل خرد جمعی همۀ انسانها در قالب شعار "آزادی" مورد تأکید قرار داد. اکثریت مردم به درستی باور داشتند که حقوق بشر، به همان مفهوم جهانی خود، به هیچ وجهی با خدا پرستی و پیروی از تعالیم معنوی اسلام تعارضی ندارد، به همین علت نیز به "جمهوری اسلامی" آری گفتند و در نتیجه، موازین حقوق بشری در کنار موازین اسلامی وارد قانون اساسی ایران شد تا "آزادی" در ایران در پناه "آموزههای معنوی اسلام" و در قالب "جمهوری اسلامی" بیش از هر جای دیگر دنیا مورد تضمین و حمایت قرار گیرد.
حقوق بشر در اسلام به عنوان حقوقی خدادادی شناخته میشود بنابراین هیچ فرمانروا، دولت، مجلس یا قدرتی نمیتواند به هیچ طریق حقوق بشر را که از سوی خداوند اعطا گردیده، محدود یا نقض کند و هیچ فردی نمیتواند از این حقوق چشم پوشی نماید. این عقیده درقرآن، درقالب کلمات ژرف و آسمانی " و لقد کرمنا بنی آدم" انعکاس یافته است.
حقِ "حیات"، "آزادی"، "مالکیت"، "امنیت"، "حقِ پیجویی رشد و سعادت" و "حقِ ایستادگی در برابر ستم"، حقوق طبیعی و سلب ناشدنی افراداند. دولت وظیفه دارد از طریق ایجاد و گسترش نهادهای لازم، به نحوی سازمان یافته و مؤثر، این حقوق را مورد حمایت و تضمین قرار دهد.
رئیس جمهور بر اساس سوگندی که یاد میکند، از جمله وظیفه دارد از آزادی و حرمت اشخاص و حقوق ملت حمایت کند، پاسخگو باشد و از خودکامگی بپرهیزد و قدرتی را که ملت به عنوان امانتی مقدس به او سپرده، همچون امینی پارسا و فداکار به کار برد. من بر این اساس و بنا بر اختیار و تمایل قلبی خود، پیشاپیش با مردم پیمان میبندم که چنانچه برای تصدی مقام خطیر ریاست جمهوری مورد اعتماد و حمایت اکثریت قرار گیرم:
استقرار حکومت
” استقرار حکومت قانون را به عنوان شرط لازم تحقق حقوق بشر و حقوق شهروندی، یکی از اهداف اصلی خود قرار دهم و اصلاحات حقوقی لازم را به عمل آورم. “ قانون را به عنوان شرط لازم تحقق حقوق بشر و حقوق شهروندی، یکی از اهداف اصلی خود قرار دهم و اصلاحات حقوقی لازم را به عمل آورم تا قانون توسط همه مقامات و سازمانهای حکومتی مورد رعایت قرار گیرد، از قانون استفاده ابزاری نشود و قانون براساس تفسیرهایی سازگار با موازین حقوق بشری به اجرا درآید.
از طریق ایجاد نهادهای مناسب، شرایطی فراهم آورم تا قانون وسیلۀ اعمال خشونتهای ناروا و موهن قرار نگیرد، خشونت و بیعدالتی و تبعیض، قانونی نشود و موازین حقوق بشری و وجدان جمعی جامعه در کنار آموزههای معنوی اسلام در وضع مقررات و تهیۀ لوایح مدنظر قرار گیرد.
حریم خصوصی افراد را محترم شمارم، آزادی بیان و اجتماعات را مورد حمایت قرار دهم، از طریق توسعه و تقویت جامعۀ مدنی و با برگزاری انتخابات رقابتی، آزاد و منصفانه و همچنین با حمایت از مطبوعات و رسانههای مستقل و با جلوگیری از سانسور، حق دسترسی آزاد به اطلاعات و حق مردم بر تعیین سرنوشت خویش و حق نظارت و مشارکت سیاسی را تضمین کنم.
امنیت تنها امنیتِ دولت نیست، امنیتِ انسانی است. امنیت را برای آحاد مردم برقرار سازم تا آزاد از ترس و رها از نیاز، تحت حمایت قانون زندگی و فعالیت کنند.
در توسعه و تقویت شوراها بکوشم، در امور روستا خود را از روستایی داناتر ندانم و امور شهر را به مردم شهر واگذارم. حکمرانی محلی را تقویت کنم.
با اقلیت سیاسی و با رقبا و مخالفان خود منصفانه رفتار کنم و حقوق آنها را برای رقابت و یا مخالفت محترم شمارم. هیچ فردی را شهروند دست دوم تلقی نکنم.
ممنوعیت اعمال هرگونه شکنجه اعم از روحی و بدنی را به اجرا در آورم.
از حقوق زنان حمایت کنم و از تبعیض جنسیتی جلوگیر نمایم.
فعالیتهای مستقل دانشجویی و دانشآموزی را مورد حمایت قرار دهم.
با پیریزی درست نظام اقتصادی، با ایجاد امنیت اقتصادی و با گسترش و تقویت بازار رقابتی، زمینۀ تأمین نیازهای اساسی: " غذا، مسکن، بهداشت و درمان، آموزش وپرورش و اشتغال " را فراهم آورم. با فساد اداری و مالی مبارزه کنم.
ناتوانی و نیاز و آسیبپذیریِِ هیچ شهروندی را وسیلۀ سلطهگری
” دانشجویان، معلمان و اساتید دانشگاه را آنچنان که در خور جایگاه بلند آنان است محترم شمارم. “ و افزون طلبی سیاسی قرار ندهم. از سؤاستفاده از اطلاعات اقتصادی و امکانات عمومی جلوگیر کنم. از استخدام کشوری وسازمان اداری بهعنوان وسیلهای برای جلب حمایت افراد و یا به عنوان پاداش و امتیاز برای طرفداران خود استفاده نکنم. امکانات عمومی را وسیلۀ استمرار قدرت خود نسازم.
امنیت شغلی را برای آحاد مردم بهویژه برای هنرمندان، روزنامهنگارن، فعالان سیاسی، ورزشکاران، معلمان، اساتید دانشگاه و کارگران تأمین کنم.
حمایتهای تأمین اجتماعی را گسترش داده و تقویت کنم به نحوی که همۀ افراد مردم، بهویژه زنان، کودکان، روستائیان، کشاورزان، کارگران و سالمندان را به نحو مطلوب پوشش دهد.
زمینۀ ابراز شادی در جامعه را فراهم کنم و برای تقویت و ارتقا امید به زندگی و نشاط اجتماعی بکوشم و اخلاق حسنه را محفوظ دارم.
به سنن ملی احترام گذارم و از آثار باستانی و میراث فرهنگی به نحو شایسته محافظت کنم.
از حق بر آموزش حمایت کنم و در جهت حذف گزینشهای عقیدتی و سیاسی ناروا اقدام نمایم.
دانشجویان، معلمان و اساتید دانشگاه را آنچنان که در خور جایگاه بلند آنان است محترم شمارم.
از پدید آورندگان آثار ادبی، هنری و علمی حمایت کنم، تا بدون ترس از تعقیب و مجازاتهای ناروا، خلاقیتهای خود را پرورش و بروز دهند و آزادانه در زندگی فرهنگی جامعه شرکت جویند.
حقوق اقوام را به رسمیت شناسم و بر اساس الگوی مدیریت غیر متمرکز، اقوام را در ادارۀ امور خود سهیم کنم.
کرامت انسانی و حقوق شهروندیِ اقلیتهای دینی و آزادی عقیده و وجدان را به رسمیت شناسم و تفتیش عقاید و سرزنش و عقاب افراد به دلیل مسائل اعتقادی را ناپسند شمارم و از آن جلوگیری کنم.
برخورداری از محیط زیست سالم را حق بشر و از جملۀ حقوق شهروندی به شمار آورم، روند رو به گسترش تخریب محیط زیست را متوقف سازم و با جلب مشارکت عمومی از محیط زیست حفاظت
” برخورداری از محیط زیست سالم را حق بشر و از جملۀ حقوق شهروندی به شمار آورم. “ کنم.
آگاهم که به ثمر رساندن این اهدف، با توجه به امکانات حقوقی و حقیقی موجود، کاری است بس دشوار، اما متعهدم در مقام اجرای اصول مندرج در فصل سوم قانون اساسی، سند چشم انداز و تعهدات حقوق بشری که ایران به موجب کنوانسیونهای بینالمللی پذیرفته است، با ایجاد معاونت حقوق بشر و حقوق شهروندی ریاست جمهوری، با احیای هیئت پیگیری و نظارت بر قانون اساسی، از طریق تعامل و همکاری سازنده با همۀ دولتها و نهادهای بینالمللیِ فعال در زمینۀ حقوق بشر، با تصویب و اجرای طرح ملی آموزش حقوق بشر و حقوق شهروندی، از طریق انتخاب وزرا و مدیران متخصص، شایسته و مدبر که به حقوق بشر و حقوق شهروندی متعهد باشند و با جلب همکاری سایر قوا، از حداکثر ظرفیتهای موجود برای تحقق این اهداف و آرمانها استفاده کنم و در عینحال ظرفیتهای فعلی را تا حد ممکن افزایش دهم. صادق باشم و شفاف عمل کنم، مشروعیت خود را در گرو اعتماد و حمایت مردم بدانم، مردم و به ویژه زنان و جوانان، سازمانهای غیر دولتی، شوراها، سندیکاها، اتحادیهها و اصناف و نهادهای مدنی را در تصمیمسازیها و اداره و رهبری کشور دخالت دهم، حقوق اقلیت و حق مخالفت را محترم شمارم و زمینۀ گفت و گوهای عقلانی- انتقادی در بارۀ مصالح عمومی را فراهم آورم، بکوشم تا دستآوردهای فرهنگ ایران و تعالیم معنوی اسلام در حمایت از کرامت بشر، جایگاه جهانی خود را بیابد و به محافل، اعلامیهها و میثاقهای بینالمللی راه یابد، برای گسترش فرهنگ تفاهم و روح بردباری و برای زدودن خشونت، بهویژه خشونتهای عقیدتی و سیاسیِ سازمان یافته، تلاش کنم و با توکل به خدا و با تکیه بر مردم برای ساختن ایرانی آزاد و آباد بکوشم و نسبت به عهد خود، در برابر خدا و مردم، مسئول و پاسخگو باشم که به گفتۀ پیشوایم حضرت علی (ع) "خدا هر جباری را خوار کند و هر خودکامهای را پست و بیمقدار سازد".
venerdì 8 luglio 2011
Iscriviti a:
Post (Atom)