venerdì 30 novembre 2012

چهل و سومین روز اعتصاب غذای نسرین ستوده ، جانش در خطر است

تنها گناه نسرین ستوده دفاع از ضعیف ترین هاست ،  او را تنها نگذاریم ،... چه کسی مسئول این همه شقاوت و ستم بر این انسان فرهیخته و از جان گذشته هست



نسرین ستوده را آزاد کنید   

venerdì 23 novembre 2012

giovedì 1 novembre 2012

هفدهمین روز اعتصاب غذای نسرین ستوده - مادر زندانی

یکی نیست بگه که این فرزندان  این وسط گناهشان  چیست ؟ که باید جور ، جرم ناکرده والدینشان را بکشند
کدام دین هست که اینچنین بر بندگانش روا میدارد؟


giovedì 4 ottobre 2012

فریاد شبانه ! مثل اینکه اینروزها احتیاج به فراخوان هم ندارد

در بالاترین میگشتم که فیلمی از الله و اکبر مردم بصورت خودجوش در شب  12 مهر دیدم 
آیا امشب هم مردم فریاد خواهند زد ؟ بایستیم و ببینیم یا اینکه دو نفر  رو با خبر کنیم


lunedì 1 ottobre 2012

مواظب باشیم دولت کمبود ارزش را از جیب مردم جبران نکند

بعضی ها میگویند این بالا رفتن دلار ساختگی است و دولت قصد دلالی را دارد همین مواظب باشیم

علاج دلار تغییر مدیریت کشور هست احمدی نژاد و دولتش را برکنار کنید

نمیدانم این مجلسی ها که دست نشانده و بطریقی منسوب هم هستند آیا عمق فاجعه را نمی بینند بغیر از اینکه مجلس را به گند کشید بقیه مملکت را هم اینچنین کرد ! کسی که سازمان برنامه ریزی رو منهدم کند دیگر مدیریت یعنی چی؟ همان اول پایه را خراب کرد الان هم اقتصاد مان در حال غرق شدن است  و هم از لحاظ سیاسی در دنیا مانند رژیمهایی با ما رفتار میشود که طرفدار تروریست ها هستند.

اول از همه همین احمدی نژاد رو بعلت بی کفایتی و توهم از کار بر کنار کنید 
وگرنه کشور خود بخود فرو خواهد ریخت 

venerdì 24 agosto 2012

یکی از عروق قلب میرحسین بطور کامل بسته است / احتمال سنکوب در هر لحظه


اگر این خبر  عین حقیقت باشد چطور نگذاشته اند که معالجه به پایان برسد و او را با این شرایط ویژه از بیمارستان منتقل کرده اند

فقط امیدوارم که او را به بیمارستانی مجهز تر نقل مکان داده باشند با وجود اینکه هر لحظه احتمال سنکوب کردن وجود دارد


اصل خبر از سایت جرس هست که اینجا میگذارم 
 


میرحسین موسوی از بیمارستان به مکانی نا معلوم انتقال یافت
در کمتر از ٢۴ساعت و کامل نشدن روند درمان


جـــرس: به گزارش منابع خبری، هنوز یک روز از عمل قلب میرحسین موسوی، راهبر در بند جنبش ‌سبز نگذشته، نیروهای امنیتی وی را صبح امروز جمعه سوم شهریورماه به مکانی نامعلوم انتقال دادند.


به گزارش جرس، منابع آگاه گزارش داده اند که مهندس موسوی که دیروز به‌دلیل عارضه شدید قلبی و در میان تدابیر شدید امنیتی به یکی از مراکز تخصصی قلب تهران منتقل شده بود، پس از عمل آنژیوگرافی و درحالیکه به‌نظر پزشکان یکی از عروق‌قلبی وی هنوز دچار انسداد است از بیمارستان به نقطه‌ای نامعلوم انتقال داده شده است.


این منابع گفته اند روی ایشان تیلت‌تست انجام شده و یکی از عروق قلبی وی دچار انسداد کامل است که به‌دلیل حاد بودن شرایط ایشان که احتمال سنکوپ وجود دارد باید تحت نظر کامل قرار داشته باشند.


در شرایطی که مطابق روند پزشکی، بیمار باید ۴۸ ساعت تحت‌نظر قرار داشته باشد اما این اتفاق رخ نداده و مهندس موسوی را در کمتر از ٢۴ ساعت از بیمارستان خارج کرده‌اند.


این در حالی است که به اصرار ماموران همراه وی قرار بوده مهندس موسوی را پنجشنبه شب و در کمتر از ١٢ساعت از بیمارستان خارج کنند. اما به‌دلیل توصیه‌های پزشکی و خطر جانی، انتقال وی به جمعه صبح موکول شده است.


براساس این گزارش، روز پنجشنبه و پس از انتقال مهندس موسوی به بیمارستان شرایط بخشی که ایشان در آن بستری بودند مختل شده بود و ملاقات کنندگان سایر بیماران نمی‌توانستند طبق روال معمول به دیدار بیمارانشان بروند که این موضوع باعث اعتراض همراهان بیماران شده و برخورد تند و توهین‌آمیز ماموران را در پی داشته است.
 

giovedì 23 agosto 2012

نگران ات هسیتم ای میر مظلوم

این میر چه آتشی بر جان این اقتدار گران زده بود که حق او و ملت را خوردند و بزور گلوله و تقلب احمدی نژاد  را از صندوق بیرون آوردند ، او و همدستانش  خسارتی در این سالها  بر وطن وارد کردند  که سالها بایست تلاش کرد که این نابسامانیها را دوباره درست کرد
میر عزیز نگران ات هستیم و کاری بغیر از دعا از ما ساخته نیست خدا کنه  فردا خبر خوبی بشنویم 



lunedì 20 agosto 2012

یاران سبزمان را آزاد کنید

رشادت و پایداری شما عزیزان را از یاد نخواهیم برد نام شما به نیکی در تاریخ ایران جاودانه شد 







giovedì 16 agosto 2012

هموطنان آذربایجانی شما تنها نیستید ، البته در خانه خرابی !

بعضی مواقع صدای مظلومی را میشنویم که دستش به هیچ جایی بند نیست  و کار زیادی هم از امثال ماها ساخته نیست بجز انعکاس این صدا که شاید مسئولی از جنس مردم پیدا شود و به داد هموطنانمان برسد

به جرم
بلوچ بودن؟

با سلام و خسته نباشيد و دست مريزاد- من يك هموطن سنى و بلوچ شما هستم. الان حدود سه ماه است كه سازمان منطقه آزاد چابهار شب و روز ساکنان روستای تاریخی تیس را سیاه کرده است و دائما با لودر و بلدوزر به خانه های ما حمله می کنند تا آنها را خراب کنند. کسی هم که مسئول این کار است خانمی است به نام مهندس خسروی. ما روستاییان دلیل این را نمی دانیم که چرا باید از روستای خودمان بیرونمان کنند. روستایی که حدود 2500 سال قدمت تاریخی دارد. شاید به دلیل این که سنی هستیم یا بلوچ! البته ما تا آخرین قطره خونمان ایستاده ایم و خاکمان را رها نمی کنیم. شما هم این مطلب را پخش کنید تا هموطنان آذربایجانی ما بدانند تنها نیستند و اگر خانه آنها را زلزله خراب می کند خانه ما را هم بر سرماه خراب می کنند

sabato 28 luglio 2012

با این در آمد 600 میلیارد دلار در این هفت سال چه کردند ؟



با دیدن این عکس لقمه در گلویم گیر کرد... چطور ممکن شد که کشوری اینقدر ثروتمند باین روز بیافتاد ، با این در آمد 600 میلیارد دلار در این هفت سال چه کردند ؟! از آن بدتر دستور جمعیت 200 میلیونی را میدهند واقعا" کسی نیست بگوید که کمر مردم از گرانی شکست  

این صحنه ها، برای مردم، حداقل در تهران و برخی شهرهای بزرگ کشور کاملا عادی شده و در طول روز به کرات آن را می بینند. مردان و زنان و کودکانی که کیسه بدست سطل های زباله را می گردند تا بلکه میوه ای له نشده و ته مانده غذائی را پیدا کرده و به خانه ببرند. آن که ظاهرا نمی بینند و یا نمی داند، آقای خامنه ایست که در بیتش نشسته و رویای جمعیت 200 میلیونی می بیند! سیر از گرسنه خبر ندارد، سواره ازپیاده
و اگر میداند و می بیند و به روی خود نمی آورد، و به کج راهه اش تا تکمیل شدن فاجعه ادامه میدهد که دو صد چندان بد تر


giovedì 26 luglio 2012

همزمان با تشویق خامنه ای به بچه درست کردن- پایه ها نظام بشدت در حال لرزش است



خدا را شکر در اینروزهار ایران هیچ مشکل دیگری بجز کمبود جمعیت ندارد و اوضاع کاملا" روبراه است و مشکلی نیست !  از اینرو آیت الله خامنه ای به رعیت هایش سفارش میکند که وسائل جلوگیری را بکار نبرند تا شاید بچه ای دیگر به بالینشان بیافتد و از فرط مشکلات نتوانند سرشان را بخارانند چه رسد باینکه نظام را سرنگون کنند . خبرهایی هست که به سایت پیک نت فرستاده اند حیفم آمد که بدست شما نرسد نمیدانم که  این خبرها بدست خود رژیم  پخش میشوند برای رساندن خبرهایی به مردم از راههای غیر معمول یا نه اما خواندنش بیفایده نیست . 
آینده نظام ج. اسلامی
تقسیم به دو "6 ماه" شده


آنچه را می خوانید، از متن گزارش مشروحی که برای پیک نت ارسال شده استخراج کرده ایم. این گزارش عمدتا مربوط به کشاکش های درون حکومتی و بویژه بحث های تند میان فرماندهان سپاه پاسداران و راه کارهائی است که گروهی از آنها برای خروج از بحران مطرح کرده اند. ما از این گزارش، تنها نکاتی را که جنبه خبری دارد بیرون کشیده ایم:
1-
     عقب نشینی در مذاکرات اتمی در بالاترین سطوح حاکمیت پذیرفته شده است و اعتقاد بر اینست که این عقب نشینی تا پیش از پایان دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد باید انجام شود و او خود نیز پذیرش آن را اعلام کند. بیم از آنست که او بعنوان مدعی، پس از عقب نشینی اتمی دست به عوامفریبی زده و خود را سازش ناپذیر و دیگران را سازشکار اعلام کند.
2-
نه تنها فرماندهان سپاه، بلکه بیت رهبری نیز اعتقاد دارند و می گویند که احمدی نژاد تبدیل به استخوانی شده که در گلوی نظام گیر کرده است. حرکات او غیر قابل کنترل و خارج از مدار است.
3-
  شرایط کنونی ایران به دو 6 ماه تقسیم شده است و در عالی ترین سطح نظام، این عقیده شکل گرفته که در 6 ماه اول به ایران حمله نظامی نخواهد شد. یعنی تا پایان انتخابات ریاست جمهوری در امریکا. 6 ماه دوم مربوط به دوران پس از ریاست جمهوری امریکاست. اگر اوباما برنده انتخابات باشد، وضع کنونی، یعنی فشارهای شدید اقتصادی و سیاسی به ایران ادامه خواهد یافت اما باز هم حمله نظامی صورت نخواهد گرفت. اما اگر اوباما شکست بخورد باید در انتظار چنین اقداماتی بود. برای هر دو گزینه طرح هائی تهیه شده است. در 6 ماه دوم، مسئله انتخابات ریاست جمهوری در ایران نیز مطرح است که خود تابعی از شرایط حاکم بر جهان و ایران در آن دوران، یعنی 6 ماهه دوم است.
4-
  اسرائیل با تمام نیرو و از راه های مختلف در حال تحریک و حادثه سازی برای کشاندن امریکا به یک حمله نظامی به ایران است و به همین دلیل باید این حوادث را شناخت و توطئه را خنثی کرد. اسرائیل حتی سعی می کند تا قبل از دوران ریاست جمهوری اوباما این جنگ را امریکا آغاز کند.
5-
  نظام پذیرفته که بسیاری از سخنرانی ها و موضع گیری های احمدی نژاد و تیمی که با او بر سر کار آمده اند، در راستای استراتژی اسرائیل است و شکست مذاکرات اتمی نیز در همین چارچوب است. در همین ارتباط اکنون بر این اعتقاد اند که سفر و سخنرانی احمدی نژاد به "ابوموسی" و اشغال چاه نفت در داخل خاک عراق در آستانه انتخابات این کشور که منجر به تقویت بعثی های عراق شد به سود اسرائیل بوده است.
6-
یک معاون راهبردی به جمع معاونان وزارت اطلاعات اضافه شده، که نظارت بر حساس ترین ارگان های این وزارت خانه را برعهده گرفته است. او که از جمله وظائفش متلاشی کردن شبکه های اقتصادی و سیاسی احمدی نژاد است، حاصل تفاهم خامنه ای با رفسنجانی و فرماندهان سپاه است.
7-
  در خبرها بصورت طنز و مسخره مطرح شده بود که سپاه در قم حوزه علمیه برپا می کند. اما مسئله اصلی اینست که در سطوح فرماندهان امتحان حوزه ای گرفته می شود و در سالهای اخیر موسسه متعلق به مصباح یزدی این امتحان را گرفته و تائیدیه صادر می کرد و به همین دلیل بسیاری از فرماندهان سپاه هوای مصباح یزدی را داشتند. اکنون سرگرم تاسیس یک حوزه علمیه مستقل در قم هستند که وظیفه امتحان حوزه ای را از مصباح یزدی گرفته و در اختیار این حوزه قرار خواهند داد.

(دراین گزارش نکات دیگری نیز وجود دارد که استخراج کرده و منتشر خواهیم کرد.)

پیک نت 4 مرداد

قسمت دوم
 
هشت محور دیگر
از گزارش دریافتی پیک نت

انتشار نکاتی از بخش دوم گزارشی که دریافت کرده ایم و بخش اول آن با عنوان " دو 6 ماه در جمهوری اسلامی" در شماره روز گذشته منتشر شد، همزمان شد با دیدار علی خامنه ای با کارگزاران دولت و نظام و لشگری ها و کشوری ها. او در این دیدار از سیاست اتمی و نظامی اش دفاع کرد و دستی هم بر سر و گوش دولتی که با کودتا به مردم تحمیل کرده کشید. بجای پاسخ به مردمی که این روزها برای یک عدد مرغ یخ زده یا در صف های طویل ایستاده اند و یا دست به شورش می زنند، از پیروزی ها گفت و نظام را به کوهنوردی تشبیه کرد که به قله نزدیک می شود!

اما، اینها همه ظاهر سازی و آرایش بیرونی چهره زشتی است که خود در درون نظام هم تاب دیدن آن را ندارند. پشت این ظاهر سازی ها و نمایش ها، بموجب گزارشی که بدست ما رسیده، اوضاع بسیار وخیم است و پر تضاد و تنش. به نکات دیگری از گزارش دریافتی توجه کنید:
8-
  تمام نگرانی نظام در باره 6 ماه دوم سالی که دو انتخابات ریاست جمهوری در امریکا و در ایران برگزار خواهد شد، وحشت از عملیات تخریبی و پیش بینی نشده باند احمدی نژاد است. به همین دلیل معاونت ویژه راهبردی برای وزارت اطلاعات تعیین کرده اند.
9-
  فرماندهان سپاه تصمیم قاطع دارند که احمدی نژاد را تا پایان دوره ریاست جمهوری اش در انزوا و فاقد هر گونه اختیار نگهدارند و حتی اجازه سخنرانی و مصاحبه مطبوعاتی نیز به او ندهند. این تدابیر برای آنست که بتوانند جلوی مانورهای تخریبی او را که می تواند به تحریک جنگی بیانجامد و یا کارشکنی در مذاکرات اتمی بشود بگیرند.
10-
  در یکی از دیدارهای فرماندهان ارشد سپاه با علی خامنه ای، که برای بررسی بحران تشکیل شده بود، آنها بصورت محترمانه به وی گفتند که حمایت وی از احمدی نژاد در اولین نماز جمعه پس از انتخابات درست نبود و خامنه ای نیز در پاسخ گفته است "مصلحت بود!" در همین دیدار، موضوع اصلاح طلبان مطرح شد و تلویحا احمدی نژاد را خارج از چارچوب قبول و حفظ نظام توصیف کرد. او گفت: "لااقل بنده قبول دارم که امثال آقایان خاتمی و موسوی نظام را قبول دارند!" و این "لااقل" اشاره به بی اعتقادی احمدی نژاد نسبت به حفظ نظام ارزیابی شد.
11-
  تا آنجا که زمزمه می شود، مذاکراتی با خاتمی و موسوی انجام شده است. البته نه بصورت مستقیم. آنها مسئله پایبندی همگان به قانون اساسی را مطرح کرده اند که این "همگان" شامل آقای خامنه ای هم می شده است. از قول خامنه ای نقل می شود که او نیز پایبندی به قانون اساسی را پذیرفته اما اشاره کرده که در این قانون باید تغییراتی به مقتضای شرایط کنونی و زمان کنونی بوجود آورد. در واقع او قبول و اجرای قانون اساسی موکول به تغییراتی کرده که بی شک این تغییرات در جهت تقویت موقعیت او باید باشد.
12-
  درباره فعالیت های اقتصادی سپاه و بویژه قرار گاه خاتم الانبیاء، تقریبا اتفاق نظر وجود دارد که پس از پایان دوره احمدی نژاد، تجدید نظرهای اساسی در فعالیت قرارگاه خاتم الانبیاء بشود و قدرت و اختیارات کنونی آن به بخش خصوصی منتقل شود.
13-
  در مورد هاشمی رفسنجانی، موقعیت او تا حدود زیادی احیاء شده و در میان فرماندهان سپاه نیز از او بعنوان پیش بینی کننده تحولات یاد می کنند. درباره نماز جمعه او، تفاهمی میان وی و خامنه ای در زمینه حاضر نشدن او در نماز جمعه حاصل شده است. همه میدانند که با اعلام حضور او در نماز جمعه از کرج تا دانشگاه تهران و از میدان امام حسین تا دانشگاه تهران جمعیت راه خواهد افتاد و این شکست بزرگی است برای علی خامنه ای. ضمنا هاشمی هم مایل نیست در نماز جمعه شرکت کند زیرا باید حرف هائی را بزند که این جمعیت را پشتوانه خود حفظ کند و اکنون شرایط گفتن آن حرف ها نیست.
14-
  فرمانده جدید قرارگاه خاتم الانبیاء، فرد سالم و خوبی است. فرمانده جدید سپاه قدس نیز فرماندهی میانه رو و درعین حال آگاه به مسائل سیاسی و مسلط به فنون نظامی است.
درحال حاضر، یگانه فردی که برای رئیس جمهوری روی او حساب می کنند، قالیباف شهردار تهران است. بحث علی لاریجانی تقریبا منتفی است زیرا باندازه قالیباف در میان مردم اعتبار ندارد

پیک نت 5 مرداد



giovedì 19 luglio 2012

اشارات مهم خاتمی راه حل بحران حاکم بیانیه شماره 17 موسوی است



اینروزها حرفهای سید محمد خاتمی موجب واکنش عده ای شده است ،و بعضا" با فحاشی میخواهند حقانیت خود را نشان بدهند گویی هر کسی ناسزای بدتری بگوید محق تر است


با این مقدمه از همه دوستان دعوت میکنم که دوباره حرفهای او را بخوانند و بعد ببینیم چه چیز را میخواهیم و در عالم حقیقی چقدر شانس بدست آوردنش را داریم . نکته مهمی که خاتمی گفت اشاره به بیانیه 17 میرحسین بود که در اینجا میگذارم
.



اشارات مهم خاتمی در تازه ترین دیدارش
راه حل بحران حاکم
بیانیه شماره 17 موسوی است

اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، که از انجمن های پایه ای خط امام است با محمد خاتمی دیدار و گفت و گو کردند. در این دیدار فضای امنیتی حاکم، بحران اقتصادی حاکم و خطراتی که ایران را تهدید می کند مطرح شد و در جمع بندی آنها خاتمی به دو نکته مهم اشاره کرد که می خوانید. نخست این که ظاهرا در راس حاکمیت "همه" رسیده اند به این نتیجه که راه برون رفت از بحران اجرای قانون اساسی است، یعنی همان بیانیه 10 ماده ای که آیت الله خمینی در زمان خود صادر کرده بود و نکته دوم اشاره به بیانیه شماره 17 میرحسین موسوی. این جمله چنان بیان شده که ظاهرا گفتگوئی نیز در راس حاکمیت با میرحسین موسوی انجام شده و او روی اجرای این منشور تاکید کرده است. این دو نکته استنباط ما از متن سخنان محمد خاتمی است که می خوانید:

نشانه هایی برای تغییر فضا هست، هرچند خیلی چشمگیر نیست! تبعات اجتماعی بحران اقتصادی که امروز شاهد آن هستیم بسیار خطرناک است و باید هر چه زودتر برای آن فکری کرد.

باید به ظرفیت های معطل مانده و اجرا نشده قانون اساسی توجه نمود و برای اجرای کامل آن تلاش کرد. همه می گویند قانون اساسی باید اجرا شود. ما گفته ایم قانون اساسی را قبول داریم و آن را عامل اصلی نظم در جامعه می دانیم؛ جناب مهندس موسوی گفته اند مبنایشان همان بیانیه شماره ۱۷ است که بر حرکت در چارچوب قانون اساسی و اجرای بدون تنازل آن تأکید دارد. باید گروه های حقوقی و سیاسی تشکیل داد و روی این موضوع بحث کرد. ما اصولی داریم: اسلام، قانون اساسی و جمهوری اسلامی. اما این منافاتی ندارد با این که به بعضی امور انتقاد داشته باشیم. از جمله اصول ما این است که ما از حقوق کسی که با ما نیست، ولی برانداز هم نیست دفاع می کنیم. اگر کسی برانداز نبود باید در عین مشخص کردن مرزهای هویتی از حقوقش دفاع کرد.

درمورد انتخابات آینده ریاست جمهوری نظر من رسیدن به اجماع در میان اصلاح طلبان است. در عین حال که اگر قرار است شاهد انتخابات پرشوری باشیم، باید فضای مناسب نیز مهیا گردد و عمده این مسؤولیت مهم متوجه حکومت است که باید فضای مناسب را فراهم آورد. مباحثی که در فضای کنونی مطرح می شود و نام هایی که به میان می آید بیشتر در حد گمانه زنی است. ما دغدغه ها و مطالبات خودمان را داریم و باید آنها را مطرح کنیم.

باید تلاش کنیم تا بتوانیم گامی به جلو برداشته و تغییراتی هرچند کوچک را رقم بزنیم. نباید انتظار برآورده شدن حداکثرها را در زمان های کوتاه داشت. باید واقع بین بود و گام هایی برای عبور از فضای امنیتی کنونی و برطرف شدن مشکلات برداشت.

پیک نت 29 تیــــــر


giovedì 21 giugno 2012

هدفمند کردن یارانه ها کلاهبرداری حکومتی بود طومار 10 هزار امضائی کارگران واحدهای تولیدی





1ده هزار كارگر واحدهای صنعتی پنج استان كشور در اعتراض به گرانی و ناتوانی در تامین معیشت خانواده های خود طوماری خطاب به وزیر كار و رفاه اجتماعی نوشتند. این طومار را 10‌هزار کارگر امضا کرده اند.

كارگران كارخانه‌های دارو شیشه، مهرام، فرش پارس، هفت الماس و... از جمله امضاء کنندگان این طومار اند. كارگران در این طومار از قانون هدفمندی یارانه‌ها به عنوان طرح قطع یارانه‌ها یاد كرده و خواستار افزایش حداقل دستمزد‌ها بر اساس تورم واقعی كشور شده‌اند.

به گزارش ایلنا، رونوشت این طومار برای مجلس و نهاد ریاست جمهوری فرستاده شده است.

در این طومار آمده است:

همان‌طور كه همگان می‌دانیم و بر آن آگاهیم از یك سال و نیم پیش با آغاز فاز اول طرح قطع یارانه‌ها اقلام و كالاهای اساسی زندگی چندین برابر افزایش قیمت داشته‌اند. این در حالی است كه در طول این مدت میانگین دستمزد كارگران روی هم در سال ۹۰ و سال‌جاری، نسبت به سال‌های قبل از اجرای فاز اول قطع یارانه‌ها حتی كاهش نیز پیدا كرده است و علاوه بر آن در طول این مدت با اعمال چهار و سپس پنج درصدی مالیات بر ارزش افزوده بر كلیه كالاهای مصرفی، عملا حدود پنج‌درصد از دستمزد روزانه زیر خط فقر ما كارگران به خزانه دولت سرازیر شده است. عدم پرداخت به موقع دستمزد زیر خط فقر كارگران بیداد می‌كند. توام با چنین وضعیت اسفبار و غیرقابل تحملی در مورد دستمزد‌ها، اصلاحیه‌ای بسیار ضد كارگری روی قانون كار كه امنیت شغلی و معیشت كارگران را نشانه رفته است، تهیه شده و قرار است به زودی به مجلس ارایه شود. مبنای میانگین حقوق دو سال آخر كارگران برای تعیین حقوق بازنشستگی به میانگین حقوق پنج سال آخر آنان تغییر پیدا كرده و باعث افت شدید حقوق بازنشستگان شده است. بیمه‌ میلیون‌ها كارگر ساختمانی با وجود ثبت‌نام و تحمل هزینه، هنوز به سرانجامی نرسیده است و شركت‌های پیمانكاری همچنان مشغول چپاول دسترنج كارگران هستند و نا‌امنی شغلی، ‌اخراج كردن و تعطیلی كارخانه‌ها در بد‌ترین وضعیت نسبت به سال‌های پیش قرار دارد. بدون تردید نه تنها ما كارگران بلكه هیچ انسان شریف و منصفی تحمل چنین شرایطی را بر ‌میلیون‌ها كارگر و خانواده‌های آنان بر نمی‌تابد. بنابراین ما كارگران امضا‌كننده این طومار به‌عنوان اقداماتی بسیار مبرم و عاجل برای پایان دادن به وضعیت مشقت‌بار موجود مصرانه خواهان افزایش حداقل دستمزد‌ها براساس تورم واقعی موجود و تامین شرافتمندانه سبد هزینه یك خانوار چهار نفره با دخالت نماینده‌های منتخب مجامع عمومی كارگران بر مبنای میانگین دستمزد پنج سال آخر هستیم. ما كارگران خواستار اجرای فوری بیمه كارگران ساختمانی و مصوبه هیات وزیران مبنی بر حذف شركت‌های پیمانكاری و عقد قرارداد مستقیم و دایمی با كارگران و ایجاد سازوكار قانونی قاطع برای پرداخت به موقع دستمزد‌ها و تعقیب قضایی كارفرمایانی كه كارگران را بدون قرارداد یا با قراردادهای سفید امضا و دستمزدهای معوقه وادار به كار می‌كنند، هستیم.
 از پیک نت . "

sabato 16 giugno 2012

ترس روز افزون حاکمیت از مردم

 

هیچکس باندازه خود حاکمیت و شخص آقای خامنه ای نمی داند که جامعه برای انفجار منتظر یک جرقه است. نگاه کنید به سه خبر و رویداد روزهای گذشته تا صحت این ارزیابی مشخص شود:
ایرج قادری، هنر پیشه ای که عمدتا در محافل هنری و برخی سطوح روشنفکری او را می شناختند در گذشت. مقامات امنیتی وحشت زده او را نیمه شب دفن کردند که حرکتی برای تشییع جنازه وی در تهران آغاز نشود.
از آستانه دوم خرداد تا پشت سر گذاشته شدن راهپیمائی سه میلیونی مردم تهران علیه کودتای انتخاباتی 22 خرداد، تمام واحدهای سرکوب و مقابله نیروی انتظامی و سپاه درحالت بسیج بسر بردند و از بیم واکنش های مردم نسبت به سالگرد 25 خرداد، تقریبا اینترنت را در ایران از کار انداختند تا مردم نتوانند با هم ارتباط گرفته و یکدیگر را برای تظاهرات – حتی پراکنده- خبر کنند!
و سومین حادثه، مرگ طبیعی "حسن کسائی" نوازنده اصفهانی و بی بدلیل "نی" بود که دو شب پیش روی داد که نهادهای امنیتی جسد او را مانند جسد "قادری" ربوده و نیمه شب دفن کردند.
همین سه رویداد، چه نتیجه ای جز این بدست می دهد که حکومت از سایه مردم در خیابان ها وحشت دارد، چه رسد به خود مردم!

martedì 12 giugno 2012

بیانیه شماره ۱ میرحسین موسوی تسلیم این صحنه آرایی خطرناک نخواهم شد - ۲۳ خرداد ۸۸ ـ شنبه بعدازظهر


ملت شریف ایران
نتایجی که برای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اعلام شد بهت آور است مردمی که در صفهای طولانی اخذ رای شاهد ترکیب آرا بودند و خود می دانند که به چه کسی رای داده اند با حیرت تمام به شعبده بازی دست اندرکاران انتخابات و صدا و سیما نگاه می کنند. آنان اینک بیش از همیشه به دنبال آن هستند که بدانند چگونه و توسط چه کسانی و مقاماتی طرح این بازی بزرگ ریخته شده است. اینجانب ضمن اعتراض شدید به روند موجود و تخلفات آشکار و فراوان روز انتخابات هشدار می دهم که تسلیم این صحنه آرایی خطرناک نخواهم شد. نتیجه آنچه که از عملکرد متصدیان بی امانت دیده ایم و می بینیم جز تزلزل ارکان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و حاکمیت دروغ و استبداد نیست. اینجانب طبق وظیفه شرعی و ملی خویش به افشای رازهای پشت سر این روند پرمخاطره خواهم پرداخت و آثار نابود کننده آن را بر سرنوشت کشور توضیح خواهم داد و ترس آن دارم که ادامه وضع موجود همه نیروهای موثر در نظام را به توجیه گرانی دروغگو در مقابل مردم تبدیل کند و دنیا و آخرت آنان را در معرض لطمه های جبران ناپذیر قرار دهد.

به مسوولان توصیه می کنم بیش از آن که دیر شود این روند را فورا متوقف کنند و همگی به خط قانون و امانتداری از آرای ملت بازگردند و بدانند که خروج از عدالت مشروعیت زداست. آنان بیش از هر کس دیگر از این حقیقت باخبرند که در این کشور انقلابی بزرگ و اسلامی صورت گرفته است. کمترین پیام انقلاب ما این است که مردم آگاهند و در برابر کسانی که با تقلب روی کار بیایند تمکین نخواهند کرد.

اینجانب از همین فرصت استفاده میکنم و ضمن تشکر از عواطف ملت بزرگوار ایران به آنان تذکر می دهم که ایران این موجود آسمانی متعلق به آنان است و نه متقلبان، این آنان هستند که باید با هوشیاری خود از آن حفاظت کنند. خائنین به آراء مردم ابایی از آن ندارند که این خانه پارسایان به آتش کشیده شود. ما موج عقلانیت سبز خود را که برگرفته از تعالیم دینی و علایق ملت ما به اهل بیت پیامبر(ص) است با تمامی شور ادامه می دهیم و با شورش دروغ که در کشور طغیان کرده و چهره آن را آلوده است مبارزه میکنیم، اما اجازه نخواهیم داد که حرکات ما شکل کور به خود بگیرد.

جا دارد از یکایک شهروندانی که برای رساندن این پیام سبز هر کدام ستادی بودند و تمامی ستادهای مردمی و رسمی که در انتخابات فعالیت میکردند سپاسگذاری کنم و تاکید نمایم که تا رسیدن به نتیجه ای که کشور ما لایق آن است همچنان به حضور و تلاش آنان نیاز است.

و ما لنا الا نتوکل علی الله و قد هدانا سبلنا و لنصبرن علی ما اذیتمونا و ع لی الله فلیتو کل المتوکلون
۲۳ خرداد ۸۸

lunedì 21 maggio 2012

محمد ملکی : آخرین هشدار به حاکمان ، تحمل مردم به پایان رسیده !

طرح واره ای برای گذار به دموکراسی؛ محمد ملکی

 بسم الحق
بمناسبت پانزدهمین سالگرد واقعه دوم خرداد ١٣٧٦
(پیدایی و فرجام اصلاحات درون ساختاری)
طرح واره ای برای گذار به دموکراسی

هم میهنان گرامی، ایرانیان آزاده!

این هموطن شما در مرز هشتاد سالگی و پیری و بیماری با شما سخنی دارد و از شما درخواستی. من که ده ها سال در دوران شاهی و حکومت شیخ ها در دفاع از آزادی و عدالت و برابری تلاش کرده ام، گفته ام و نوشته ام، حال احساس می کنم در این روزهای پایانی عمر که کشور عزیزمان در شرایط بسیار نگران کننده ای قرارگرفته و از هم پاشیدگی در تمام ارگانها به وضوح دیده می شود و فقر وفساد و بی عدالتی بی داد می کند باید آنچه به نظرم می رسد و حدود ١۵ سال است آن را فریاد می کنم یک بار دیگر بگویم و بنویسم، اگرچه می دانم داستان حاکمان این سرزمین داستان فرعون است و ادعای خدایی و سرکشی و رود و نابودی و ایستادگی تا آخرین لحظه، ولی مینویسم تا در تاریخ وطنم بماند، شاید آیندگان عبرت گیرند. آیا حاکمیت ایران آنقدر عقل و شعور دارد یک بار هم که شده به عاقبت راهی که می رود بیاندیشد؟

من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم           تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال

این نوشته را تقدیم به هموطنانی می کنم که در هر گوشه از ایران و جهان با تشکیل جلسات، کنفرانس ها و نوشته ها و بحث ها تلاش برای به وجود آوردن یک همبستگی بین ایرانیان معتقد به تغییرات زیربنایی از راه مسالمت جویانه دارند.

هم میهنان! 

می خواهم پیش از شما با حاکمیت سخنی داشته باشم، و هشداری؛ اگرچه حکومتگران تا کنون همه ی راه های گفتگوی مسالمت آمیز را بسته و بجز رفتار خشونت آمیز با مردم روشی را به کار نگرفته اند، و همانند همه ی حکومت های استبدادی و تمامیت خواه تنها منطق زور و ارعاب و برخورد خشن را با مردم و خواست های به حق آنها در پیش گرفته اند.

مایلم پیش از اینکه فریاد دادخواهی مردم تا آنجا بلند شود که به گوش استبدادیان برسد و اعتراف کنند "صدای مردم را شنیده اند"، وقتی که بسیار دیر شده باشد، برای آخرین بار اعلام کنم که تحمل مردم به پایان رسیده و بیش از این حاضر نیستند شاهد نابودی سرزمین عزیزشان باشند. مردم ما نمی خواهند که ایران بیش از این تبدیل به سرزمینی سوخته شود. این آخرین هشدار به حاکمان کشور بلازده ی ایران است.

اما سخنم با مردم: بیان آنچه در مدت ٣٣ سال پس از تغییر نظام پیشین و برپایی حکومت دینی بر ملت ما گذشته است فرصتی درخور می طلبد ، به هرحال باید از هر فرصت بهره گرفت و درباره اقدام های تمامیت خواهانه و عدالت ستیز حاکمیت گفت و نوشت، اما در این یادداشت می خواهم تنها به مروری بر حوادث پس از نمایش انتخاباتی سال ٨٨ داشته باشم  و به همین شرح بسنده می کنم.

در خرداد آن سال (١٣٨٨) بر خلاف نظر کسانی که استدلال می کردند انتخابات در شرایط حاکم بر ایران به جز نمایشی نامنصفانه ، ناسالم و ناآزاد نیست، حاکمیت توانست بخش بزرگی از جوانان و دیگر اقشار جامعه را که می پنداشتند از طریق انتخابات می توان روش و منش حاکمیت را تغییر داد به پای صندوق های رأی بکشاند و با مهندسی دقیق فرد دلخواه خودرا از صندوق ها بیرون بکشد. این اقدام آنچنان ناشیانه و نخ نما بود که اعتراضات همگان را به همراه داشت. پس از آن آقای خامنه ای وارد صحنه شد و انتخابات و شخص منتصب را تائید کرد. این موضع گیری جمعی بزرگ از جوانان و دیگر افراد مردم را به صحنه ی اعتراضات کشاند که با سرکوبی تمام عیار مواجه گردید، تا آنجا که شعار " رای من کجاست؟" به شعار «مرگ بر دیکتاتور» بدل شد. این اعتراضات که جنبش سبز نام گرفت توانست میلیون ها ایرانی را به خیابان ها بکشاند و نوعی همبستگی بین کسانی که با کل حاکمیت و قانون اساسی مخالفت می ورزیدند و معتقد به اصلاحات زیربنایی و ساختارشکن بودند و کسانی که شعار اصلاحات و «بازگشت به دوران طلایی امام» را سر می دادند به وجود آورد که نتیجه ی شکل گرفتن این همبستگی نیز وحشت و سراسیمگی حکومتیان بود تا آنجا که با خشن ترین و بی رحمانه ترین روش به جان مردم افتادند و ده ها کشته و مجروح و صدها زندانی تنها به جرم تظاهرات مسالمت آمیز در مخالفت با تقلب ها، دروغ ها و خشونت های حاکمیت ، از آن حرکت بزرگ برجا ماند. متاسفانه سرکوبهای خشن و خونین، حبس و حصرها و البته تضادهای آرمانی بعضی از افراد و گروههایی که بلندگوهای جنبش را در دست گرفتند با شمار بزرگی از شرکت کنندگان در اعتراضات که خواهان تغییرات اساسی بودند، موجب به محاق رفتن جنبش و حاضر نشدن عموم مردم در صحنه و قلع و قمع برپا ایستادگان در برابر تمامیت خواهان شد.

هم میهنان!

آیا زمان آن فرا نرسیده است که پس از ٣٣ سال تجربه و تحمل شکست های پی در پی در جستجوی عامل یا عوامل این ناکامی ها باشیم ؟ آیا تجربه های ما ، به ویژه در دوسه سال اخیر راهنمای خوبی برای شناخت بیشتر و بهتر علل شکست هایمان نیست؟ آیا تا تکلیف خودمان را با حاکمیت و قانون اساسی موجود روشن نکنیم و تا هر گروه و حزب و سازمان به اندازه سهم خود در کشیدن بار تعیین سرنوشت کشور سهیم نشود، وضع به همین منوال نخواهد ماند و حتی بدتر نیز نخواهد شد، و شکست و ناکامی ، بازهم ، به شکل های مختلف تکرار نخواهد شد؟

خوشبختانه، این روزها، پس از برگزاری انتخابات نمایشی مجلس، خط و خط کشی ها تا اندازه ای مشخص تر از پیش گرديده، و خط قرمزها روشنتر شده است. این دو خط همان دو خطی هستند که پیش از این به آنها اشاره کردم ، اما اکنون شفافتر از پیش نمایان شده اند.

بدیهی است مردم هر کشور حق دارند، هرگاه که خود بخواهند به استمرار یا دگرگونی نظام و نهادهای حاکم بر کشور خویش رأی دهند. هیچ نظام حکومتی نباید و نمی تواند جز با رأی مردم کشورش برپا بماند و به موجودیت خود استمرار بخشد، و این نکته ای است که در سرآغاز نظام کنونی نیز سران آن، به مقتضای شرایط ، بر آن تاکید ورزیدند.

ضمن احترام به عقاید همه ي شهروندان این سرزمین ، پیشنهاد می کنم که همگان به گونه ای شفاف مسیرشان را مشخص کنند وکسانی که راه نجات ملت را در تغییر ساختاری حاکمیت می دانند و به درانداختن طرحی نو باورمندند، صرف نظر از آرمان های حزبی ، گروهی و سازمانیشان و به عنوان شهروندان صاحب حقوق، فرصت بیابند تا همراه با دیگر هم میهنان، در حرکتی مسالمت آمیز خواهان فراهم کردن شرایط انتخاباتی آزاد (همه پرسي) شوند که در آن سرنوشت کشورشان، به گونه ای که اکثریت مردم بخواهند، تعیین شود . این کار را می توان با بهره گیری از همه ی شیوه های مبارزه صلح جویانه، از گفتن و نوشتن تا نافرمانی مدنی و دیگر شیوه های مبارزه مسالمت آمیز به انجام رساند.

این همبستگی لازم است میان همه ی ایرانیان مقیم داخل و خارج از کشور پدید آید و همگان یک دل و یک زبان برای وادار کردن حاکمیت به پذیرش خواست اکثریت مردم ایران بکوشند . پیشنهاد این است که این حرکت اجتماعی در چند مرحله انجام گیرد:

مرحله ی نخست: کوشش در راه ایجاد همبستگی میان همه ی تشکل های سیاسی، اجتماعی، قومی، عقیدتی و فرهنگی، برای رسیدن به خواست مشترک.

مرحله ی دوم: کوشش در راه وادار کردن حاکمیت به تن دادن به خواست هایی که در پی آمده است كه شرایطی است برای یک همه پرسی آزاد .

١ ـ آزادی اندیشه و بیان برای همگان، براساس منشور ملل متحد و اعلامیه ی جهانی حقوق بشر که ایران نیز آنها را امضاء کرده است و پیش از هر کار آزادی کلیه زندانیان سیاسی ـ عقیدتی بدون استثناء.
٢ ـ آزادی همه ی احزاب ، سازمان ها و گروههای سیاسی، صرف نظر از آرمان هایی که از آن پیروی می کنند.
٣ ـ آزادی برپایی اجتماعات و راه پیمایی های مسالمت آمیز.
٤ ـ آزادی تشکیل سندیکا ها و تشکل های صنفی مستقل از دولت.
۵ ـ آزادی تاسیس و استفاده از رسانه های عمومی، اعم از رادیو ، تلویزیون، ماهواره، مطبوعات و ... برای همگان بدون مداخله ی دولتی.

مرحله ی سوم: همه پرسی آزادانه برای استمرار یا دگرگونی نوع حکومت زیر نظر سازمانهای مستقل ملی و بین المللی و حقوق بشری، و تشکل های سیاسی و صنفی داخلی.

مرحله ی چهارم: درصورتیکه اکثریت مردم رای به نظامی متفاوت با نظام فعلی دهند، انجام انتخابات برای تعیین نمایندگان ملت در مجلس موسسان که وظیفه ی تدوین قانون اساسی جدید را به عهده خواهد داشت.

پیروز باد همبستگی میان مردمی که دل به حال ایران می سوزانند .

 

giovedì 10 maggio 2012

پیشنهادی برای بهبودی سایت بالاترین

بدون مقدمه سر اصل مطلب میروم ،سئوال این است که چکار کنیم که اثر کار گروهی ،  عده ای که با هماهنگی باهم در امور سایت تداخل میکنند و باعث ایجاد سانسور میشوند را کم کنیم ؟
 
یکی از مواردی که این گروه میتواند انجام دهد که حتی بدون رأی منفی هم باعث سانسور لینکها بشود این است که در مواقعی که لینکی بر خلاف میل این گروه ارسال میشود آنها با فرستادن پشت سرهم لینکهای جدید به خودی خود لینک مورد نظر را به صفحات بعدی میفرستند و شانس دیده شدن آن را کم میکنند
بنظر من با در نظر گرفتن تعداد محدود فرستادن  لینک  برای یک نفر در هر روز میتوان جلوی  این معضل را گرفت مثلا" هر نفر در هر روز بتواند مثلا" 5 لینک ارسال کند و در بین هر لینک هم لااقل 10 دقیقه وقت بایستی بگذارد 
خوب نتیجه این میشود که هر کسی سعی خواهد کرد لینک با کیفیت تری  بفرستد و در این 10 دقیقه میتواند به بقیه لینکها رأی بدهد یا اینکه در جایی نظری بگذارد و خلاصه در قسمتهای دیگر سایت هم فعالیت کند

مورد دیگر اینکه قرار بود که فرستادن لینکهایی که حاوی توهین و یا تمسخر دیگر ادیان باشد ممنوع شود اما متأسفانه به  این قانون در بعضی مواقع توجهی نمیشه !      

  

mercoledì 9 maggio 2012

افسران جنگ نرم بطرف شاهین نجفی کلیک (شلیک) کردند

با توجه باینکه هر روز مطلبی هست برای سر گرمی و ایجاد بحث های انحرافی از اینرو تعدادی از افسران جان بر کف و غیور سایبری از زیرزمینی شماره یک تعداد 5000 کلیک بطرف شاهین نجفی نشانه رفتند که خوشبختانه هیچکدام به هدف نخورد اما  از مقر دیگر تعداد 5 هفت سر سایبری که تک تیراندازان ماهری هم هستند تعداد 5 کلیک بطرف او شلیک نمودند که به هدف اصابت نمود اما بعلت ضعف اثر قابل به عرضی نداشتند . عده ای مستقل در این میان حتی گفتند که این هفت سران هیچ غلطی نمیتوانند بکنند
. چه رسد باینکه بخواهند او را بکشند
.  

giovedì 3 maggio 2012

اجازه ایجاد تفرقه بینمان را نخواهیم داد - انتخابات تا آزادی زندانیان وشرایط عادلانه تحریم است

اینروزها درخواست مهدی خزعلی از مردم برای شرکت درانتخابات به بحثی در بین فعالان مبدل گشته است و هر کدام دلایل خودش را میآورد برای رأی دادن یا ندادن . اما امروز در سایت مهدی خزعلی مطلبی منتشرشد که بسیار مشکوک و مغرضانه بنظر میرسد این سایت بعد از دعوت شورای هماهنگی راه سبز امید(اصلی )  به تحریم انتخابات امروز بیانیه ای را از طرف شورای هماهنگی راه سبز ایران(جعلی )  منتشر میکند که در آن مردم را نه تنها دعوت به شرکت در انتخابات میکند بلکه تلویحا" شورای هماهنگی راه سبز امید  را به همدستی با کشورهای خارجی متهم میکند و در جایی دیگر جنبش سبز را به دو بخش داخلی و خارجی تقسیم میکند
بهوش باشیم و نگذاریم که به دو دسته تقسیم مان بکنند - حالا هر کسی باشد- انتخابات تا آزادی زندانیان سیاسی و ایحاد  شرایط عادلانه و حذف شورای نگهبان تحریم است 

martedì 17 aprile 2012

اعلام اعتصاب غذا؛ از امروز تا روزی که موسوی آزاد شود






اعلام اعتصاب غذا؛ از امروز تا روزی که موسوی آزاد شود...در گوشه ای از این شهر، اعتراض هنوز سرسختانه به زندگی خود ادامه می دهد. روایت این روزهای «محمدرضا معتمدنیا» مشاور اجرایی فرماندهی ستادکل قوا، از مسئولان پشتیبانی جنگ در دوران دفاع مقدس و نماینده ویژه شهید رجایی، باهنر و مهندس میرحسین موسوی را بخوانیم و به اشتراک بگذاریم.

«چکیده : پس از پخش نام معتمدنیا از بلندگوی بند٣۵٠ و اعلام انتقال تنبیهی و انضباطی وی به سلول انفرادی، دیگر زندانیان سیاسی اطراف وی حلقه زدند و یکصدا شروع به خواندن سرودهای یار دبستانی و ای ایران کردند. مشاور شهید رجایی و مهندس موسوی نیز هنگام ترک سالن بند ٣۵٠ جلوی پای زندانیانی که برای بدرقه وی آمده بودند، سجده کرد و در حالی که زمین زندان را می بوسید، از پروردگار خویش خواست تا بساط ظلم و ظالم را از این سرزمین برچیند. همبندیان وی نیز در فضایی عاطفی، با شعار "یا حسین میرحسین" او را بدرقه...


مسئولان زندان اوین، روز گذشته محمدرضا معتمدنیا را از بند٣۵٠ خارج و به سلول انفرادی منتقل کردند.


به گزارش خبرنگار کلمه، این زندانی سیاسی بند٣۵٠ که در اعتراض به ادامه حبس میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی از تاریخ ٩١/١/٢١ اعتصاب غذا کرده بود، بعد از ظهر یکشنبه ٢٧ فروردین در شرایطی که شدت ضعف ناشی از اعتصاب در چهره اش نمایان بود، با دستور مسئولان زندان اوین به سلول انفرادی بند٢۴٠ منتقل شد.


این گزارش حاکی است پس از پخش نام معتمدنیا از بلندگوی بند٣۵٠ و اعلام انتقال تنبیهی و انضباطی وی به سلول انفرادی، دیگر زندانیان سیاسی اطراف وی حلقه زدند و یکصدا شروع به خواندن سرودهای یار دبستانی و ای ایران کردند.


بر اساس این گزارش، مشاور شهید رجایی و مهندس موسوی نیز هنگام ترک سالن بند ٣۵٠ جلوی پای زندانیانی که برای بدرقه وی آمده بودند، سجده کرد و در حالی که زمین زندان را می بوسید، از پروردگار خویش خواست تا بساط ظلم و ظالم را از این سرزمین برچیند. همبندیان وی نیز در فضایی عاطفی، با شعار “یا حسین میرحسین” او را بدرقه کردند.


محمدرضا معتمدنیا، که مشاور اجرایی فرماندهی ستادکل قوا و از مسئولان پشتیبانی جنگ در دوران دفاع مقدس و نماینده ویژه شهید رجایی، باهنر و مهندس میرحسین موسوی در بخش صنعت و معدن بوده، در حالی به دنبال اعتصاب غذا به سلول انفرادی منتقل شده است که انگشتان دست راستش به دلیلی نامشخص بی حس و فلج شده است.


وی در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ٨٨ در تاریخ ٨ تیرماه توسط اطلاعات سپاه احضار و بازداشت شد و پس از دو ماه انفرادی با قرار وثیقه آزاد شد. وی در شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب تهران توسط قاضی پیرعباسی به اتهام تبلیغ علیه نظام محکوم و در تاریخ ٢١ مرداد ماه ٩٠ برای سپری کردن دوران محکومیتش روانه زندان اوین شد.


آقای معتمدنیا به دلیل فشارهای روحی و شرایط نامناسب دوران بازداشت در بند ٢الف سپاه به بیماری لثه و آسیب های نخاعی دچار شده است. لثه او بر اثر عفونت شدید دچار خون‌ریزی های مکرر شده است، تا جایی که پزشکان زندان عنوان کرده اند درمان وی باید در خارج از زندان انجام شود. با این حال این عضو ستاد میرحسین موسوی هم اکنون در سلول انفرادی بند ٢۴٠ زندان اوین به اعتصاب غذای خود ادامه می‌دهد و اعلام کرده که تا شکسته شدن حصر و حبس رهبران جنبش سبز مقاومت خواهد کرد.


این اولین بار نیست که زندانیانی که دست به اعتصاب غذا می‌زنند، برای اعمال فشار بر آنها جهت دست کشیدن از اقدامشان، به سلول انفرادی منتقل می‌شوند؛ تا جایی که این به یک رویه در رفتار مسئولان زندان‌ها بدل شده است.»

venerdì 30 marzo 2012

آن قمار بازان بی هیاهو ها، این پیپ باز یا علی گو- مجتبی واحدی

مطلب از فیس بوک 

mim sham


نوشته رجا نیوز با عنوان "آن بی هیاهو، این بی حیاهو!" لاجرم و همین طور الکی آدم را یاد چیزهایی می اندازد. آقای خامنه ای دست کم در بسیاری از موارد با افرادی که در صحنه سیاسی و مذهبی ایران فعال بوده اند بسیار قابل مقایسه است.مطمئنا اگر مرحوم احمدی روشن[1] زنده بود از موفقیت نه تنها فرهادی بلکه همه جوانان ایران که با کمترین امکانات و هزاران محدویت به بالاترین درجات می رسند، خوشحال می شد. فقط ذهن و دلهای بیماری نظیر سلحشور و شهاب مرادی و این دست افراد این پیروزیها را "نمی پسندند".



خبر اول: آقای خامنه ای هنوز رهبری می کنند.

خبر دوم: قماربازان هوس قمار دیگری می کنند.





تامل اول: آقای خامنه ای و مرحوم آشوری هردو مشهدی بودند و روحانی. مرحوم آشوری بخاطر کتابی که آقای خامنه ای سالهای پیش از انقلاب مدعی بود که او نویسنده اش بوده است، بعد از انقلاب اعدام شد. در حال حاضر آقای خامنه ای خدای ایران است و مرحوم آشوری زیر خروارها خاک سالهاست که خفته است. فرزندان آقای خامنه ای همه ماشاالله مشکل مالی که ندارند ولی هیچ کس از خانواده فقیر مرحوم آشوری خبر ندارد. .





تامل دوم: آقای خامنه ای در قم شاگرد مرحوم منتظری بود. مرحوم منتظری چند جلد کتاب آنهم بزبان عربی در مورد ولی فقیه نوشت(احتمالا تنها اشتباه آن مرحوم در زندگی همین بود). آقای خامنه ای با دروغ های آقای رفسنجانی یک شبه شد آیت الله و شد ولی فقیه. مرحوم منتظری گفت آقای خامنه ای در حد مرجعیت نیست. آقای خامنه ای یاران خود را فرستاد تا حسینیه ایشان را درب و داغان کنند. شنیع ترین حرکت در تاریخ شیعه. شیعه به حسینیه اش است و عزاداری ولی آقای خامنه ای فرمودند خراب کنید آن حسینیه را چون صاحب آن حسینیه گفته است من در حد مرجعیت نیستم. به قول رجا نیوز " نظام جمهوری اسلامی آزاد اندیش‌ترین نظام دنیاست. در هیچ نظامی نمی توان این‌چنین اساس باورها و ارزش‌های یک ملت را زیر سؤال برد. این نجابت نظام قابل تحمل است ".(منظورشان تامل است

)



تامل سوم: آقای خامنه ای و مرحوم داریوش فروهر کم و بیش همدیگر را می شناختند. هردو مسلمان و ناسلامتی هموطن. یک روز آقای خامنه ای دستور قتل آقای فروهر و همسرش را داد. چرا؟ کسی هنوز نمی داند. هنوز کسی فرصت نکرده است که از آقای خامنه ای بپرسد. آخر نمی شود که هی از ایشون سئوال کرد. اگر هم بخواهید سئوال کنید باید برید کس دیگری را برای رهبری انتخاب کنید.



تامل چهارم: آقای خامنه ای و میر حسین هردو با شروع انقلاب به مدیریت و پست های مختلف حکومتی رسیدند. اول با هم دوست بودند بعدا فهمیدند دراوصول اقتصاد و مدیریت با هم اختلاف سلیقه دارند. تا آقای خمینی مرد، میر حسین هم رفت توی خانه اش و چند کیلو رنگ روغن و رنگ آکریلیک خرید تا نقاشی کند و نقاشی کند. آقای خمینی میر حسین را خیلی قبول داشت. آقای خامنه ای زورش به آقای خمینی نرسید تا میر حسین را عوض کند. میر حسین بعد از بیست سال که به صحنه آمد مردم به او رای دادند. اما آقای خامنه ای چون می دانست میر حسین محبوب تر خواهد شد نزد مردم، در رای ها شعبده کرد و بعد از کلی کشت و کشتار میر حسین را زندانی کرد. اولین بار در تاریخ ایران که کسی را بدون دادگاه اینگونه آشکارا زندانی می کنند.





تامل پنجم: آقای خامنه ای و اصغر فرهادی همدیگر را دورادور می شناسند. یکی رهبر است و دیگری کارگردان. اولی تا از شکم مادر متولد شده است یا علی گفته است ولی دومی تا متولد شده است چیزی نگفته است. مثل بقیه خلق الله به دنیا آمده است. آقای خامنه ای تابحال کروات نزده است ولی فرهادی زده است. ولی هر دو سیگار را دوست دارند.ریش را همین طور. آقای خامنه ای تا به حال با نا محرم دست نداده است ولی فرهادی با خانم جولی دست داده است. با همان دستی که آقای خامنه ای تا بحال به نا محرم دست نداده است، شکم داریوش و پروانه فروهر را دریده است. با همان دست سعیدی سیرجانی را به قتل رسانده است. با همان دست محمد مختاری را کشته است. با همان دست سهراب و ندا را کشته است. با همان دست محسن روح المینی و محمد کامرانی و امیر جوادی‌فر را کشته است. با همان دست صانع ژاله را کشته است. با همان دست هدی و هاله را کشته است. آقای خامنه ای با همان دست ها قنوتی در نماز می گیرند که بقول آقا صمد کسی نمی تونه مثل مو قنوت بگیره.





تامل ششم: آقای خامنه ای و کروبی هر دو روحانی. اولی ترک و دومی لر. هر دو از اقوامی دلیر و عزیز. اولی بر تخت سلطنت نشسته استوار ولی دومی در زندان. زندانی بدون حکم قاضی! اولی ادعای نمایندگی خدا دومی انسانی بی ریا.دومی گفت در زندان های به زندانیان تجاوز شده است اما اولی گفت خیر دروغ است. اولی گفت ما سند داریم و مردم باید بدانند که چه بلایی سر بچه های مردم آمده است. اولی گفت به نظام ظلم شده است. شخصی که گازی دادگاه کرباسچی بود بمیان آمد که ما همه اسناد چک کرده ایم. همه اسناد دروغ است. هر چه دومی بر حق مردم پایمردی کرد اولی پاسخ وی را با کتک و دشنام داد و سرانجام بدون محاکمه وی را به زندان انداخت.





تامل هفتم: آقای خامنه ای و آقای محمد خاتمی هردو روحانی هستند. هردو زمانی رئیس جمهور ایران بوده اند. در زمان ریاست جمهوری اولی جنگ بود و سختی های مرتبط با آن. در زمان ریاست دومی مردم خوشحال و خندان. همه راضی بودند جز آقای خامنه ای. هنرمندان، دوران عباپوش شکلاتی را دوران طلایی می دانند. چه بسیار کتاب توقیف شده که برای اولین بار در دوره ایشان چاپ شد. هرچه این اتفاقات برای مردم و نخبگان خوشایند بود برای آقای خامنه ای ناخوشایند و بد بود. اصلا از آن همه جوش و جنبش مردم و هنرمندان و ... هر روز آقای خامنه ای حرص می خورد و حرص می خورد. گرچه آقای خاتمی امروز مسئولیتی ندارد ولی هنوز در دلها جا دارد و همین هم برایش دردسر ساز شده است. آقای خامنه ای به آقای جنتی فرمودند که برو و در نماز جمعه بگو که آقای خاتمی از عربستان یک میلیارد پول گرفته است. چون باور کردنی نبود آقای خامنه ای به آقای مصلحی هم فرمودند که همین ادعا را تکرار کند. هنوز تنها کسی که باور دارد به این موضوع فقط آقای جنتی است چون ایشان به خوبی آگاه هستند که نماینده خدا بر روی زمین هیچگاه دروغ نمی گوید.





تامل هشتم: آقای خامنه ای و محمد نوری زاد هر دو ایرانی هستند. یکی رهبر است و دیگری کارگردان سینما. آقای نوری زاد زمانی در قنوت نماز خود، خم ابروی آقای خامنه ای را بیاد می آورد و زیارت عاشورا بدون نام آقای خامنه ای را مقبول درگاه حق نمی دانست. تا به امروز بیش از بیست نامه بی پاسخ، آقای نوری زاد به آقای خامنه ای نوشته است. در همه این نامه ها عرض وطول سلطنت آقای خامنه ای مورد پرسش محترمانه قرار گرفته است. آقای نوری زاد هنوز به هدایت آقای خامنه ای ایمان دارد. هنوز می نویسد و هنوز در نجوا های شبانه و روزانه خود روزنه ای در غشاوه قلب آقای خامنه ای جستجو می کند. هر چه ظلم آقای خامنه ای بیشتر می شود،ایمان آقای نوری زاد به دعای شب و ورد سحری بیشتر می شود.





تامل نهم: امروز مردم آزاده وقتی اسم آشوری، منتظری و فروهر، سعیدی سیرجانی، مختاری،ندا، سهراب .... می شنوند، کلاه از سر بر می دارند چون مستقیم و غیر مسقیم توسط آقای خامنه ای به آنها ظلم شده است. نام آقای خامنه ای امروز مترادف با ظلم، سانسور، گرسنگی، تحریم، فساد، مصباح یزدی، فحشا، آزار و اذیت دگر اندیشان، اخراج اساتید آزاده ، نقض حقوق بشر، آزار و اذیت اقلیت های دینی ، ...است. اما اسم فرهادی و فرهادی ها غرور و ملیت و هنر و معرفت و مردم دوستی و عشق به میهن است.





-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------



[1]

مطمئنا مرحوم احمدی روشن یکی از جوانان پاک ایرانی بود که جان خود را به خاطر فشل بودن نظام اطلاعاتی آقای خامنه

ای از دست داده است. امروز مقصر اصلی مرگ وی آقای خامنه ای است نه اسرائیل و غرب. اینکه ایشان پیش آقای خوشوقت می رفته اند و از ایشان تقاضای ذکری برای شهادت می کرده اند، خوب اگر شهادت خوب است چرا خود آقای خوشوقت که لابد این ذکر را بلد هستند خودشان آن ذکر را نمی خوانند تا شهید بشوند

من با چشم خویش "قلاده های طلا" را بر گردن سگان پاچه خار ابن زیاد دیده ام! مهدی خزعلی !

( بعلت اینکه سایت دکتر مهدی خزغلی از دسترس خارج است این مطلب را در فید او دریافت کرده ام )

من با چشم خویش "قلاده های طلا" را بر گردن سگان پاچه خار ابن زیاد دیده ام !
آنها که به طمع گندم ری حسن را سر بریدند و زینب را به اسارت بردند !
آری این است معجزه طلا ! بخدا سوگند، فرزند هند جگرخوار و فرزند مرجانه بدکار، همه را با قلاده طلا به فرمان خویش درآوردند!  مراقب باشید، با قلاده طلا به گردن، شما را به جان پسر پیامبر نیاندازند!
مهدی خزعلی
1390/1/10

giovedì 22 marzo 2012

لااقل از این به بعد جنس چینی نخریم

رژیم دیکتاتور چین از روز اول به انواع و اقسام مختلف به حکومت ایران برای سرکوب  کمک رساند حداقل کاری که میتوانیم بکنیم این است که از این به بعد اجناس چینی را تحریم کنیم  من که دیگه حتی یه سیخ کبریت هم ساخت چین نمیخرم      

domenica 18 marzo 2012

دکتر جان آزادی ات مبارک

مهدی خزعلی بعد از 70 روز اعتصاب غذا به آغوش خانواده اش بازگشت از این طریق نهایت تشکر خود را از او اعلام میکنم که اینجنین شجاعانه در مقابل ظلم ایستاده است ،  کاش مانند او بیشتر پیدا شوند 

sabato 10 marzo 2012

نامه دفتر آیت الله منتظری به پیک نت -افشای توطئه آمیز نامه آقای منتظری به آقای خمینی

رویدادهای مهمی در جمهوری اسلامی وجود دارد که تا جزئیات آنها معلوم نشود، بخشی از تاریخ جمهوری اسلامی و ریشه حوادثی که در آن روی داد معلوم نخواهد شد. از آن جمله اند قتل عام زندانیان سیاسی در سال 1367 و همچنین توطئه برکناری آیت الله منتظری از جانشینی آیت الله خمینی. این هر دو رویداد باز می گردد به یک سال و نیم آخر عمر آیت الله خمینی که معلوم نیست در بیت او چه می گذشته و اساسا نقش مستقیمی در رویدادهای این دوران داشته و یا تمام امور برعهده احمد خمینی و باندهای حکومتی بوده است.

اخیرا خلاصه ای از مصاحبه مهم آیت الله موسوی تبریز را پیک نت منتشر کرد که برگرفته از انتشار این مصاحبه در نشریه "یادآور" بود. در این مصاحبه اشاره به ماجرای قتل عام زندانیان سیاسی و ماجرای برکناری آیت الله منتظری از جانشینی آیت الله خمینی شده بود. از دفتر آیت الله منتظری توضیحی در همین ارتباط دریافت داشته ایم که عینا منتشر می کنیم. با این تذکر که پیک نت عین جملات آیت الله موسوی تبریزی دادستان برگزیده آیت الله خمینی را منتشر کرده بود و از نا روشنی و یا نادقتی در بیان موضوع و یا جملات وجود داشته، این مسئله به پیک نت باز نمی گردد.

متن پیام دریافتی چنین است:

بسمه تعالی

مدیریت محترم سایت پیک نت

پس از سلام – پیرو درج مطلبی تحت عنوان " مصاحبۀ موسوی تبریزی " در تاریخ 18/11/90 در سایت پیک نت، نکته‌ای خلاف واقع نقل شده است که امیدوارم با درج این توضیح، در تصحیح نقل حوادث تاریخی کوشا باشید.

در آن گزارش از مصاحبۀ جناب آقای موسوی تبریزی با مجلۀ " یادآور" در مورد نامۀ آیت‌الله منتظری به آیت‌الله خمینی در مورد اعدام های سال 67 چنین نقل شده است: " این نامه را به سران سه قوه و دفتر امام دادند، اما فردای آن روز از بی بی سی خوانده شد."

در جواب این مطلب، باید عرض کنم که اولا ً: نامۀ آیت‌الله منتظری به آیت‌الله خمینی در مورد اعدام‌ها به تاریخ 9/5/67 بوده است، در حالی که این نامه را بی بی سی در تاریخ 5/1/68 منتشر نموده است.

ثانیا ً: چنانچه ایشان گفته اند این نامه برای سران سه قوه و دفتر امام فرستاده شده است؛ به چه دلیل انگشت اتهام را به سوی دفتر آیت الله منتظری گرفته اند؟ آیا دفتر سران سه قوه و یا دفتر امام معصوم بوده‌اند؟

چنانچه بخواهید تحقیق کنید که این نامه به چه وسیله ای به بی بی سی رسیده است، می توانید به کتاب " واقعیّت ها و قضاوت ها " که در سایت آیت‌الله منتظری موجود است، مراجعه فرمایید.

در صفحات 173 و 174 این کتاب سندی منتشر شده است که مشخص می شود وزارت اطلاعات با همکاری دستیار خبرنگار بی بی سی در تهران آقای علیرضا نوذری تصمیم به گرفتن این نامه از دفتر آیت الله منتظری و پخش آن از بی بی سی را داشته اند.

آقای علیرضا نوذری در دهۀ فجر سال 1367 به دفتر آیت‌الله منتظری در قم مراجعه کرده و ساعت‌ها اصرار در گرفتن نامۀ مربوط به اعدام های 67 را داشته است، که موفق نمی شود و با ناراحتی از دفتر بیرون می رود.

طبق این سند آقای پورعزیزی سرپرست ادارۀ کل مطبوعات و رسانه های خارجی به آقای امین زاده معاون مطبوعاتی و تبلیغاتی وزارت ارشاد گزارش نموده است که وقتی به دلیل تخلف از قانون وزارت ارشاد مانع رفتن آقای علیرضا نوذری دستیار خبرنگار بی بی سی به قم می شود، شخصی به نام آقای فرجی از وزارت اطلاعات با آقای پورعزیزی تماس می گیرد و اظهار می دارد: "آقای نوذری با آیت‌الله منتظری کار شخصی دارد و ما در جریان هستیم و با توجّه به این نکته، شما به ایشان اجازۀ مراجعه به دفتر آقای منتظری را بدهید."

حال سؤال اینجاست که دستیار خبرنگار بی بی سی در تهران چه کار شخصی با آیت‌الله منتظری داشته که با وزارت اطلاعات هماهنگ کرده است؟!

با توجّه به حوادث بعدی، این مسئله به اثبات می رسد که وزارت اطلاعات از طریق دستیار خبرنگار بی بی سی، قصد داشته این نامه را از دفتر آیت‌الله منتظری بگیرد و آن را پخش کند و پس از آن القاء کند که دفتر آیت‌الله منتظری با بی بی سی در ارتباط است.

به ویژه اینکه این نامه در تاریخ 5/1/68 یعنی یک روز قبل از برکناری آیت‌الله منتظری از قائم مقام رهبری از بی بی سی پخش شد تا زمینۀ این برکناری در تاریخ 6/1/68 فراهم شود.

امیدوارم در اطلاع رسانی درست و مطابق واقعیّت ها، موفق و پیروز باشید.


قم - احمد منتظری

1390/12/18

پیک نت 20 اسفند

giovedì 8 marzo 2012

پیشگامان جنبش زنان در ایران-بنیانگذاری جمعیت نسوان سال 1301 - 90 سال پیش



پیشگامان جنبش زنان در ایران

جمعیت نسوان وطنخواه ایران در سال 1301 بنیانگذاری شد. یعنی 90 سال پیش. خانم محترم اسکندری پیشگام تشکیل این جمعیت بود و نشریه ای نیز با همین نام منتشر کرد. کلاس درس برای دختران، بیمارستان برای زنان فقیر و... از فعالیت های این جمعیت بود که در سال 1312 که رضا شاه فضای سیاسی ایران را کاملا بست، این انجمن را نیز غیر قانونی اعلام کرد
 

mercoledì 7 marzo 2012

رای محمد خاتمی کدام نقشه را خنثی کرد؟

بنظرمنهم خاتمی تا آخرین لحظه مردم رو به رأی ندادن تشویق کرد و با رأی دادنش بصورت مخفیانه حتی بدون یک عکس و مهمتر باطل کردن رأی خود نقشه های شومی که خود او از آن خبر داشت را نقش برآب کرد 

سلام- اگر آقای خاتمی هیچ دلیلی برای رای دادن اعلام نمی کرد، همین واکنش حجت الاسلام "علی سعیدی"٬ نماینده ولی فقیه در سپاه در باره رای دادن خاتمی کافی است تا بدانیم آنها چگونه با این رای نقشه هایشان نقش بر آب شد.
سعیدی روز دوشنبه (۱۵ اسفند) در گفتگو با "باشگاه خبرنگاران جوان" که از زیر مجموعه های دفتر سیاسی سپاه است و سردار سردبیر سابق کیهان و وزیر ارشاد دولت احمدی نژاد "صفارهرندی" که حالا مشاور مطبوعاتی فرمانده کل سپاه است بر آن نظارت دارد گفت:
 شرکت محمد خاتمی در انتخابات ۱۲ اسفند از روی «صداقت» نبود. ایشان باید از فراز و فرودهای مختلفی که در گذشته به آن دچار بود دست بکشد و با صداقت به عرصه نظام بازگشته و از مسئولین و مردم به خاطر اشتباهات گذشته عذرخواهی کند! او شخصیتی است بی‌اراده در تصمیم گیری‌ها که میان جریان تندرو و جریان مایل به همکاری با نظام، قرار گرفته و هیچکدام از طرف‌ها به حرف وی گوش نمی‌کنند."
یکنفر باید به این حجت الاسلام که عمامه سفیدش بزرگ تر از عقلش است بگوید: حاج آقا! اگر هیچ طرفی به حرف خاتمی گوش نمی کند، پس چرا اینقدر از رای دادن او آشفته شده اید؟ و اگر آقای خاتمی موقعیتی ملی در کشور نداشت و در قلب مردم نبود، چرا چنین موجی از مخالفت با رای دادن او برخاسته است؟

martedì 6 marzo 2012

مهدی خزعلی را دریابیم و از چهارشنبه سوری غافل نشویم

دوستان جان مهدی خزعلی در خطر است او گفته است که اگر رفتار زندانباها تغییر نکند دست به اعتصاب خشک خواهد زد با توجه باینکه او یکبار بعلت ناراحتی قلبی در مدت اعتصاب غذا  بستری شد و هم اکنون در 57 امین روز اعتصاب غذاست این عمل میتواند برای او بسیار خطرناک باشد و هر لحظه امکان ایست قلبی او هست ، او هم اکنون به کمک من تو احتیاج دارد الان بایستی کمپینهای حمایت از او را سامان بدهیم و اخبار او را به همه جا ارسال کنیم  تا حاکمین  در فشار قرار بگیرند تا شاید  خواسته های او را  اجراء کنند - و یااینکه ازش بخواهیم که دست از اعتصاب بکشد    


و اما چهارشنبه سوری روز 23 اسفند یعنی سه شنبه هفته دیگر است ، دوستداران جنبش و یاران سبزی که از رأی دادن خاتمی ناراحت و کامشان تلخ است و بنظرشان خاتمی راه دیگری را در پیش گرفته است بهتر نیست او و یارانش را بگذاریم و به راه خود ادامه بدهیم و اجازه ندهیم اینکار صدمه ای به جنبش بزند و جنبش را از آن خودمان بدانیم نه در انحصار شخص و یا گروهی چه اصلاح طلب چه غیر ! مگر نه این است  که هر کسی در هر جا از حق دفاع کند عضو جنبش سبز هست دیگر چه نیازی به افراد داریم 

چهارشنبه سوری امسال سه شنبه شب 23 اسفند خواهد بود

واژه «چهارشنبه‌سوری» از دو واژه چهارشنبه که نام یکی از روزهای هفته‌است و سوری که به معنی سرخ است ساخته شده‌است. آتش بزرگی تا صبح زود و برآمدن خورشید روشن نگه داشته می‌شود[۲] که این آتش معمولا در بعد از ظهر زمانی که مردم آتش روشن می‌کنند و از آن می‌پرند آغاز می‌شود و در زمان پریدن می‌خوانند: «زردی من از تو، سرخی تو از من» در واقع این جمله نشانگر یک تطهیر و پاک‌سازی مذهبی است که واژه «سوری» به معنی «سرخ» به آن اشاره دارد.[۳] به بیان دیگر شما خواهان آن هستید که آتش تمام رنگ پریدیگی و زردی، بیماری و مشکلات شما را بگیرد و بجای آن سرخی و گرمی و نیرو به شما بدهد. چهارشنبه‌سوری جشنی نیست که وابسته به دین یا قومیت افراد باشد و در میان عموم ایرانیان (بجز زرتشتیان) رواج دارد

امثال 23 اسفند روز سه شنبه  چهارشنبه سوری خواهد بود این جشن کهن را به همه هموطنان پیش آپیش تبریک میگویم  .

lunedì 5 marzo 2012

جنبش را منحصر به یک فرد نکنیم خاتمی کار خودش را کرد ورأی او مثل من و شما ارزشش یک هست

 سه روز هست که بیصبرانه منتظر پیغامی از طرف خاتمی بودم و مانند بسیاری از شما از این عملش بسیار نارحت اما با این وجود نمیتوانستم دشنام گفتن با او را تحمل کنم  (اصلا" دشنام گفتن کار زشتی است حتی به دشمن) ،  بنظر من کاری که خاتمی با اصول گرایان کرد بیشتر از اینکه خوشحالشان کرده باشد در باطن بسیار از آن ناراحت هستند  خاتمی با هوشیاری نشان داد که با پنبه هم میشود سر برید او محکم از تحریم انتخابات پشتیبانی کرد  و گفت که نامزد نمیدهیم و شرکت در انتخابات بیهوده است و بارها نظر خودش را در این باره گفت مهمتر از رأی او - رأی بسیاری از مردم هست  که تحریم انتخابات را به رأی ندادن تلقی کرده بودند و از خانه بیرون نیامدند و از او هم همین انتظار داشتند علت اینهمه واکنش هم همین است
بنظر من مهم این هست که مردم تحریم را انجام دادند و پای  صندوق نرفتند شما حساب کنید چه تعداد  بخاطر او نرفتند رأی بدهند که رأی او در میانش گم میشود 
خاتمی عملا از تحریم انتخابات تا آخرین لحظات حمایت کرد  و بعد از عمل انجام شده میگوید که منظورش از تحریم رأی ندادن نبوده است  و تحریم به معنای رأی ندادن نیست .  اینهم - یک رأی من  ! اما حداقل هزاران نفر بخاطر مواضع او در انتخابات شرکت نکردند 

او حتی به رژیم اجازه نمیدهد که عکس ناقابلی از او دم صندوق ارائه کنند کاری که با رفسنجانی کردند  و استفاده تبلیغاتی ببرند کاری ندارم که او هم  از این فرصت برای ضربه زدن به حاکمیت استفاده کرد

او میگوید
می بایست این امر را در عمل اثبات کنیم تا با گرفتن هرگونه بهانه ای از بدخواهان روزنه ای برای امکان مفاهمه بیشتر با تکیه بر حقوق و مصلحت مردم و پیشرفت واقعی کشور باز شود

با رأی او عملا" نیروهای تند رو که حتما" خودشان را برای حمله به خیلی ها آماده کرده بودند در حالت آچمز قرار گرفته اند و نمیدانند چه بکنند خاتمی هم کار خودش را کرد  و هم بهانه ای بدست اقتدارگرایان نداد

درس بزرگی که از این عمل میتوانیم بگیریم این هست که رأی هرکس باندازه دیگری ارزش دارد خاتمی رأی داد، اما نتیجه تحریم که عوض نشد  رأی او هم مانند من و شما یک رأی بیشتر ارزش ندارد

حرکت بزرگ مدنی مردم که باآگاهی و شعور انجام شد و  با وجود تمامی تبلیغات و تهدید ها به موفقیت رسید        

venerdì 2 marzo 2012

سیلی سخت مردم ایران به رژیم کودتاگر

با توجه با اخبار رسیده از روز انتخابات مجلس  شورای اسلامی مردم ایران با مدنی ترین شکل ممکن به حاکمیت کودتاگر" نه" بزرگی گفت و با شرکت نکردن در نمایش انتصاباتی که ترتیب داده شده بود نشان داد که هوشیار و هدفمند ایستاده است تا از حقوق خودش دفاع کند  این فرخنده حرکت مدنی و اتحاد ایرانیان بر همه هموطنان مبارک باشد .

اخبار شکست نمایش انتصابات زیر خبر رأی دادن یا ندادن خاتمی پنهان نشود

من اصلا" کار ندارم که خاتمی رفت یا نرفت رأی بدهد و تا موقعیکه تآیید یا تکذیب نشه در باره اش نظری ندارم ولی از نوعی که خبر بیرون آمد و عکس آرشیو قدیمی را در سایت فالس گذاشته بودند یه جورایی مشکوک هست و بیشتر از اون موج لینکهایی که در این باره ارسال  میشوند .مهم این بود که من و شما رأی ندادیم و اکثریت مردم هم همینطور ، منتظر نیاستیم که خاتمی یا امثالهم برایمان آزادی را به ارمغان بیاورد واگر نتوانست ناامید شویم ، راه خودمان را برویم  آنها هم همراهمان خواهند آمد ،نگذاریم خبر شکست انتصابات خودش را زیر اخبار خاتمی پنهان کند ، امروز کودتاگران از مردم ایران ضربه سختی خوردند.  گرامی اش بداریم  

giovedì 1 marzo 2012

امروز 11 اسفند از ساعت 4 به بعد در خیابانهای محله خودمان و مراکز خرید

.دوستان به پیشنهاد شورای هماهنگی راه سبز امید امروز 11 اسفند از ساعت 4 از خانه بیرون میآئیم  دیگر لازم نیست برای تظاهرات به مکان مخصوصی رفت و خطر دستگیری را بجان خرید به ظاهر همه به خرید یا گردش میرویم بدون هیچ نشان سبز یا شعاری ،  تعداد که زیاد شد گروهها همدیگر را پیدا خواهند کرد ، در خیانهای اطراف محل سکونت مان به پیاده روی میپردازیم و یا بطرف مراکز خرید و پارکهای نزدیک میرویم . اینطور اکشن که در سراسر شهربرگذار میشود امکان سرکوب برایش مهیا نیست 
ما بیشماریم و حتما" هم پیروز خواهیم شد 

mercoledì 29 febbraio 2012

اسکناس نویسی برای روز 11 اسفند و 12 اسفند


دوستان چقدر حاضرید برای جنبش سبز مایه بگذارید ؟، من دیروز این 8000 تومان رو شعار نویسی کردم  البنه تو ترینها رو انتخاب کردم و تو مسیر انداختم  شاید بنظر کم بیاد اما اگر هر کدام از ما همین فردا اینکاررو بکنیم مطمئنا" عده ای زیاد رو اطلاع رسانی کرده ایم و به آنها  امیدی داده ایم که تنها نیستند ،فردا 11 اسفند تولد میرحسین هست در خانه نمانیم از ساعت 4 به بعد بسمت مراکز خرید یا پارکهای اطراف محل سکونت ، روز 12 اسفند هم که روز تحریم بزرگ هست علاوه بر رأی ندادن خانه نشینی هم خیلی مهم هست ... ما همه با هم هستیم و بیشمار و بالاخره هم پیروز خواهیم شد

  

martedì 28 febbraio 2012

روز 11 اسفند تولد میرحسین هست در خانه نمانید

دوستان عزیز و همراهان جنبش سبز اینبار فراخوان شورای هماهنگی ویژگی مهمی  دارد دیگر قرار نیست در محل مخصوصی تجمع کنیم و خطر دستگیری و جنگ و گریز با مزدوران رژیم داشته باشیم ،   پنج شنبه 11 ا سفند روز تولد میرحسین هم هست همه با هم میتوانیم به  گردشی برویم تا  پارک نزدیک محل سکونت و یا به طرف مرکز خرید محله مان در این اکشن جنبش سبزکه از ساعت 4 قرار هست که اجرا شود همه میتوانند شرکت کنند تمامی اعضای خانواده بدون هیچ واهمه ای ،  روز جمعه هم که روز انتصابات هست  که در خانه بمانیم و شریک نمایش مسخره رژیم نشویم . ما بیشماریم و عاقبت پیروز خواهیم شد  

او را میشناسید ؟ همچنان ایستاده است . 11 اسفند خرید سبز -12 اسفند خانه نشینی

lunedì 27 febbraio 2012

خبر فراخوان شورای هماهنگی در سایت آفتاب نیوز -و تأثیر پذیری آن از بالاترین

هر چند که این خبر به ظاهر  جهت مسخره کردن در این سایت آورده شده اما بهر حال فراخوان شورای هماهنگی هم درآن آمده است لینک دادن مستقیم از این سایت ممکن نیست وبهمین جهت آنرا اینجا آوردم  




به نظر می رسد بعد از دستورالعمل های سایت بالاترین در مورد نشان دادن اعتراض خود در ۲۵ بهمن از طریق راهپیمایی سکوت در پیاده روها، خاموش کردن وسایل برقی در ساعت ۹ شب و دنده عقب رفتن در خیابان ها شواری هماهنگی راه سبز امید نیز با یازده بدر خود در اسفند ماه دنباله رو سایت بالاترین است.
آفتاب: شورای هماهنگی راه سبز امید در حال پیاده کردن سناریوی سایت بالاترین است.

شورای هماهنگی راه سبز امید از مردم خواسته است در روز پنجشنبه ۱۱اسفند، بیرون از خانه با حضور گسترده و پر شور در اماکن عمومی (مراکز خرید ، میادین ، پارک ها و…) به‌ویژه در فاصله ۴تا ۶بعد از ظهر، برای آگاهی دادن به دوستان در مورد انتخابات نمایشی و در روز ۱۲اسفند به نشانه همبستگی با رهبران زندانی جنبش سبز، یک روز را همراه خانواده در حبس خانگی بمانند و این بار اعتراض خود را اینگونه به نمایش بگذارند.

شورای هماهنگی افزوده است: «خلاقیت و پیگیری و حضور فعال کوشندگان آزادی‌خواه و دموکراسی‌طلب سبز در روزهای مانده تا ۱۲اسفند، افزون بر آگاهی بخشی در مورد انتخابات دروغین آتی، و تبیین مواضع حق‌طلبانه و مشروع جنبش سبز، موجب گسترش و تداوم و تعمیق این جنبش اعتراضی و مدنی خواهد شد.ابتکار و همفکری یاران جنبش سبز در شبکه‌های اجتماعی حقیقی و مجازی، همراه با امید، پایداری، شجاعت مدنی و پیگیری مستدام مطالبات قانونی و خواست‌های انسانی ، مددرسان تغییر سازنده در اوضاع نابسامان فعلی و خروج کشور از وضع بحرانی کنونی خواهد بود.»

به گزارش جام نیوز،به نظر می رسد بعد از دستورالعمل های سایت بالاترین در مورد نشان دادن اعتراض خود در ۲۵ بهمن از طریق راهپیمایی سکوت در پیاده روها، خاموش کردن وسایل برقی در ساعت ۹ شب و دنده عقب رفتن در خیابان ها شواری هماهنگی راه سبز امید نیز با یازده بدر خود در اسفند ماه دنباله رو سایت بالاترین است.

giovedì 23 febbraio 2012

پنجشنبه 11 اسفند همه در خیابان و 12 اسفند همه در خانه

بالاخره بیانیه شورای هماهنگی که سخت منتظرش بودم بیرون آمد در این بیانیه از مردم خواسته شده است که در روز 11 اسفند از ساعت 4 تا 6 بعدازظهر (که البته روز تولد میرحسین هم هست ) در خانه نمانیم و به مراکز خرید و پارکها یا میادین اصلی نزدیک محل سکونت برویم و روز 12 اسفند که روز انتخابات نمایشی است در خانه بمانیم

فرق این فراخوان با بقیه این است که اینبار مکان بخصوصی اعلام نشده و بظاهر همه برای خرید یا گردش به پارکها یا پیاده روی میرویم باینصورت میتوانیم تمامی خانواده بدون ترس و واهمه ای از دستگیری و بگیر وببند در این اکشن شرکت کنیم.بنظر من این بهترین کاری بود که میشود کرد در مبارزات بدون خشونت اکشنها بایستی بصورتی باشد که همه بتواننجد در آن شرکت کنند . از اطلاع رسانی در خارج از اینترنت غافل نشویم یک خط شعار یک اسکناس نوشته شده تماس با دوستان و همسایگان حدااقل کاری است که میتوانیم بکنیم. 

متن کامل  بیانیه شورای هماهنگی 

شورای هماهنگی راه سبز امید از مردم دعوت کرده است که روز 12 اسفند در خانه مانده و اعتراض خود به حبس خانگی رهبران جنبش سبز را به نمایش بگذارند.
در این بیانیه آمده است: از همگان دعوت می کنیم با برنامه ریزی قبلی، در روز پنجشنبه 11 اسفند، بیرون از خانه با حضور گسترده و پر شور در اماکن عمومی(مراکز خرید ، میادین ، پارک ها و...) به‌ویژه در فاصله 4 تا 6 بعد از ظهر،  برای آگاهی دادن به دوستان در مورد انتخابات نمایشی، و در روز 12 اسفند به نشانه همبستگی با رهبران زندانی جنبش سبز،  یک روز را همراه خانواده در حبس خانگی بمانند و این بار اعتراض خود را اینگونه به نمایش بگذارند. راه سبز امید تا آخر سبز می ماند و امیدش را برای بهروزی مردم این سرزمین از دست نمی دهد.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
 
به‌نام خداوند بخشنده مهربان
 
مردم شریف و آگاه ایران
 
پیش از هر سخنی، لازم است بار دیگر از حضور آگاهانه همراهان شجاع و متعهد جنبش سبز در سراسر ایران به مناسبت اولین سالگرد 25 بهمن سپاسگزاری کنیم. این حضور نشان داد که به رغم تلاش اقتدارگرایان برای حاکمیت جو ارعاب، و با وجود دشواری های زندگی روزمره، احساس مسئولیت نسبت به آینده این مرز و بوم در ایرانیان زنده و شعله امید به تغییر روندهای اداره کشور برای دستیابی به فردایی بهتر در دل یکایک ما پاینده است. لشگرکشی نیروهای امنیتی، لباس شخصی، انتظامی و نیروهای ویژه به خیابان ها و دستگیری های فله ای در خیابان ها، رسواگر دروغ گویی های حاکمان شد: معلوم شد جنبش سبز همچنان سرزنده و پویا، و حکومت از ناهمدلی خیل عظیم معترضان آگاه و هراسناک است. و نیز معلوم شد که همراهی اقتدارگرایان با جنبش های آزادیخواهانه مردم منطقه دروغ بزرگی بیش نیست و آزادی اعتراض برای همه خوب است بجز مردم ایران. 
 
اینک در آستانه برگزاری انتخابات نمایشی نهمین دوره مجلس شورای اسلامی توسط کسانی هستیم که کارنامه شان مملو از بی اعتقادی به «جمهوریت» و بی اعتنایی به «اسلامیت» نظامی دارد که در ابتدای شکل گیری، عزم آن کرده بود که برپایی جمهوری اسلامی، زمینه را برای حاکمیت ارزش های والای اخلاقی در عرصه های زتدگی فردی و اجتماعی ایرانیان هموار سازد، و اینک در گرداب بی اخلاقی حکمرانانش گرفتار گشته است. امروز کسانی مردم را به شرکت در انتخابات می کنند که ذره ای برای رأی مردم ارزش قائل نیستند و در پی آنند تا در اولین فرصت، بقایای نشانه های جمهوریت و مردم سالاری را نیز بزدایند و با خاطری آسوده، انتصابی شدن همه مناصب را اعلام کنند.
 
این روزها مردم از خود می پرسند مگر مجلس کنونی چه تغییری در زندگی شان بوجود آورده که حالا با شور و شوق در انتخابات مجلس آینده شرکت کنند؟ برای چه باید در انتخاب مجلسی که قوانین مصوبه آن مورد بی اعتنایی مجریان قانون و حتی گاه خود قانونگذاران قرار می گیرد، و نقش نظارتی اش بر دستگاه های اجرایی کشور با یک تماس تلفنی از مراکز قدرت تعطیل می شود، مشارکت کنند؟
 
دستگاه های تبلیغاتی اقتدارگرایان سعی می کنند با انتقال نقطه ثقل مشکلات کشور از داخل به خارج، احساسات میهن دوستانه ایرانیان را برانگیزند تا از این راه، بر نابسامانی های عدیده اقتصادی، اجتماعی و سیاسی که مسبب آن هستند سرپوش گذارند و از پاسخگویی به مردم فرار کنند. گردانندگان نمایش انتخاباتی می خواهند این بار هم از حربه های تبلیغاتی نخ نمایشان استفاده کنند و با تبلیغات گسترده در باره خطراتی که کشور را تهدید می کند، بحران سازی و بحران نمایی کنند و از مردم بخواهند برای مقابله با آن بحران ها به پای صندوق های رأی بیایند. شگفتا که کسانی که انقلاب را از محتوا واصالت آن تهی کرده‌اند امروز برای ترغیب شرکت مردم در انتخابات به انقلاب و چهره های بارز آن متوسل می شوند! شرکت در انتخاباتی نمایشی که باعث ترغیب حاکمیت استبداد به ادامه سیاست‌های ضد ملی و ضد مردمی منجر و به تثبیت استبداد بینجامد، در واقع نه تنها وظیفه‌ای انقلابی نیست بلکه مغایر با آرمان‌های ملت در انقلاب اسلامی سال ۵۷ است.
 
حال و در پی استقبال گسترده ای که از دعوت برای عدم شرکت در انتخابات شده، می خواهند عدم شرکت را خلاف اهداف انقلاب، قانون و شرع بنمایانند.
به حکمرانان باید گفت بجای توسل به ماشین تبلیغاتی فرسوده تان و بجای آن که رابطه تان با مردم را یا بر تهدید، یا بر تزویر و یا بر تطمیع بنا کنید، سر تسلیم در برابر حقیقت فرود آورید، به نظر آنان تمکین کنید و به شعورشان احترام بگذارید. این است راه رسیدن به وحدت ملی واقعی و این است راه حفاظت از منافع ملی ساکنان این مرز و بوم در مقابل طمع ورزی های قدرت های بیگانه. مردم ما در مقابل تهدیدهای خارجی از کیان میهن خود، و نه از شما، دفاع خواهند کرد. مگر نمی بینید که در میان صفوف منتقدانتان، حماسه آفرینان دیروز جبهه های نبرد و خانواده های شهیدان سرافراز جنگ تحمیلی چه پر شمارند؟
 
به دولتمردان باید گفت آنچه فراموش شده این است که «جمهوریت» یعنی شرکت انتخابات برای شهروندان یک «حق» است و تمکین به نتایج آن برای دولتمردان یک «تکلیف». رأی دادن حقی است که مردم اگر بخواهند می توانند از آن برای تداوم یا تغییر روندهای جاری در ادارة کشور استفاده کنند و اگر هم بخواهند با عدم شرکت در آن، نارضایتی شان از شیوه حکمرانی حکومتشان را اعلام کنند. جمهوریت یعنی نظارت بر اعمال حکومت از آن مردم است که از طریق رسانه های آزاد، مجلس آزاد، احزاب آزاد و تجمعات مسالمت آمیز آزاد انجام می گیرد. حال که همه این آزادی ها را نادیده گرفته اید، از انتخاباتی که عاری از شرایط برگزاری عادلانه و منصفانه است چه انتظاری می توان داشت؟ 
 
به وعاظ السلاطین باید گفت که شرکت نکردن در انتخابات مغایر با شرع نیست. شارع مقدس انسان را آزاد آفریده و پاسداشت آزادی او را چنان ارج و مقامی داده که از او خواسته جز در برابر حق و حقیقت سر تعظیم فرور نیاورد. تفسیری از دینداری که انتخابگری آزادانه و آگاهانه را از انسان سلب کند، از دین جز کالبدی بی روح باقی نمی گذارد. شریعت بازیچه دست قدرتمندان نیست تا هر چه بر خلاف نیل و اهداف خویش دیدند را غیرشرعی بنامند.
 
به فرماندهان دستگاه سرکوب باید گفت مگر شما با سرکوب مردم معترضی که تنها و تنها به دنبال رأی گم شده و مصادره شده شان بودند، شهادت ده ها تن از جوانانی که هر یک سرمایه ای برای آینده این کشور بودند، دستگیری صدها نفر که جز پاسداشت از جمهوریت نظام دغدغه ای نداشتند، حبس خانگی چهره های تابناک دوران مبارزه و جنگ تحمیلی، سانسور مطبوعات و تعطیلی احزاب سیاسی نمی خواستید سکوت گورستانی بر کشور حاکم شود؟ اینک مردم می خواهند نتایج این سکوت گورستانی را به نمایش بگذارند. در گورستان، کسی جشن نمی گیرد، حتی برای دلخوشی شما ! اگر می خواهید به قول خودتان تنور انتخابات را گرم کنید، مانند انتخابات سال 88 ارقام را دستکاری کنید، به صدا و سیمای غیرملی سفارش بدهید از همین حالا گزارش های تفصیلی از استان های مختلف تهیه کند و صف های انتظار را طولانی تر از همیشه نشان دهد، فردای روز رأی گیری میزان مشارکت را بی سابقه توصیف کنید و برای یکدیگر پیام های تبریک ارسال کنید، اما گناه این مردم چیست که نمی خواهند هیزم آن تنور  باشند؟
و به همراهان جنبش سبز باید خاطر نشان کرد که مبارزه مدنی، به شکل های مختلف صورت می گیرد. گاه به خیابان می آییم و بدون توسل به خشونت، حضور اعتراض آمیزمان را نشان می دهیم، و گاه در خانه می مانیم و نارضایتی مان را با نیامدن به پای صندوق های رأی به رخ می کشیم. به همراهان خود و مردم یادآوری کنید که امروزه قدرت واقعی در دست آنهاست و غیرقابل پیش بینی بودن کنش های اجتماعی آنها، خواب راحت از اقتدارگرایان سرکوبگر ربوده است. کدام جنبش اجتماعی و مدنی در جهان سراغ دارید که پیش از هرکجای دیگر، زندان ها را تسخیر کرده باشد و آزادگان سرافراز دربند اینگونه با شهامت و بی اعتنا به رعب و وحشتی که سرکوبگران سعی در القای آن دارند بر علیه خودکامگی غریو آزادی سر می دهند؟
 
خلاقیت و پیگیری و حضور فعال کوشندگان آزادی‌خواه و دموکراسی‌طلب سبز در روزهای مانده تا 12 اسفند، افزون بر آگاهی بخشی در مورد انتخابات دروغین آتی، و تبیین مواضع حق‌طلبانه و مشروع جنبش سبز، موجب گسترش و تداوم و تعمیق این جنبش اعتراضی و مدنی خواهد شد. ابتکار و همفکری یاران جنبش سبز در شبکه‌های اجتماعی حقیقی و مجازی، همراه با امید, پایداری, شجاعت مدنی و پیگیری مستدام مطالبات قانونی و خواست‌های انسانی ، مددرسان تغییر سازنده در اوضاع نابسامان قعلی و خروج کشور از وضع بحرانی کنونی خواهد بود.
 
لذا از همگان دعوت می کنیم با برنامه ریزی قبلی، در روز پنجشنبه 11 اسفند، بیرون از خانه با حضور گسترده و پر شور در اماکن عمومی(مراکز خرید ، میادین ، پارک ها و...) به‌ویژه در فاصله 4 تا 6 بعد از ظهر،  برای آگاهی دادن به دوستان در مورد انتخابات نمایشی، و در روز 12 اسفند به نشانه همبستگی با رهبران زندانی جنبش سبز،  یک روز را همراه خانواده در حبس خانگی بمانند و این بار اعتراض خود را اینگونه به نمایش بگذارند. راه سبز امید تا آخر سبز می ماند و امیدش را برای بهروزی مردم این سرزمین از دست نمی دهد.
 
شورای هماهنگی راه سبز امید
   

mercoledì 22 febbraio 2012

پیام میرحسین به مردم :صبر و استقامت و ادامه راه حق

در پی تماس تلفنی که مهندس میرحسین موسوی و همسرش زهرا رهنورد با فرزندانشان داشتند مهندس موسوی اظهار داشت که همچنان بر سر مواضع خودش محکم ایستاده است و از  دخترانش ، احتمالا" خطاب به مردم خواست که صبر و استقامت بیشتر داشته باشند و پیمودن راه حق را ادامه دهند .خانم رهنورد هم فاش کرد که در مقطع زمانی بصورت انفرادی نگهداری می شده اند و امکان صحبت با همدیگر را نداشته اند . این پیام بار دیگر جرقه امید را در دل میلیونها ایرانی خواهد زد و محبوبیت این زوج مبارز را بیشتر خواهد کرد 

lunedì 20 febbraio 2012

پیشنهاد تحریم انتخابات و خانه نشینی در روز انتخابات بوسیله مجتبی واحدی مشاور مهدی کروبی

مجتبی واحدی مشاور مهدی کروبی از مردم خواست که در انتخابات نمایش شرکت نکنند و روز 12 اسفند را در خانه بمانند ، بنظرم پیشنهاد خوبی است چون جنبش سبز بارها در خیابان اکشن های مختلفی را به نمایش گذاشته است اما آنچه که پاشنه آشیل نظام خواهد بود انجام اعتصاب عمومی است مهم ایجاد هماهنگی برای همین کارهای بظاهر ساده است روز 12 اسفند را در خانه میمانیم  . همه باهم خبررسانی کنیم این اکشن میتواند خیلی مؤثرتر از تظاهرات خیابانی باشد. ما بیشماریم 

sabato 18 febbraio 2012

از این 86 نفر فقیه در مجلس خبرگان یک نفر مانند نوری زاد پیدا میشود

اعضای محترم مجلس خبرگان در بین شما برادران  آیا یک نفر پیدا خواهد شد که قانون را به رهبر ج اسلامی متذکر شود  ؟واقعا"منتظریم ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد ؟  آیا تأکید بر اجرای همین قانون اساسی  جرم محسوب میشود 

giovedì 16 febbraio 2012

روس ها: هر لحظه امکان جنگ هست بزرگترین لشکر کشی اتمی – موشکی در خلیج فارس

نمیدانم اینها چرا با آتش بازی میکنند  و هر روز بدنبال تحریک پیشرفتهای اتمی که اروپا و بسیاری از کشورها 50 سال پیش به آن دست یافتند به رخ دنیا میکشند اگر جنگی شکل بگیرد اول از همه خانه های سران را موشک باران خواهند کرد











خبرگزاری "ریانووستی" از مسکو، روز گذشته (26 بهمن) خبر داد:

دریاسالار "ولادیمیر کومویدوف" رئیس کمیته امور دفاعی مجلس روسیه اعلام کرد: ناوهای آمریکایی در موقعیتی مستقر شده اند که هر لحظه می توانند صدها موشک بالدار نوع Tomohawk را به طرف ایران شلیک کنند.

دریاسالار کومویدوف که این شرایط را در دیدار با وابسته های نظامی کشورهای خارجی در مسکو تشریح می کرد افزود:

"در حال حاضر 17 ناو آمریکایی که حامل موشک های بالدار Tomohawk هستند، در نزدیکی سواحل ایران مستقر شده اند".

دو زیردریایی اتمی نوع Los-Angeles که هر کدام مجهز به 24 سکوی 12 موشکی برای شلیک می باشند در جنب 17 ناو امریکائی یاد شده در حرکت اند.

همچنین سه رزمناو Ticonderoga با 26 سکوی پرتاب موشک و 12 ناوشکن نوع Arleigh Burke .

بدین ترتیب آنها با 352 سکوی پرتاب موشک جزو ناوکروه مستقر در منطقه خلیج فارس هستند.

در صورت تشدید وخامت اوضاع در منطقه خلیج فارس ممکن است که ناوهای نیروهای دریایی بریتانیا، ایتالیا، فرانسه، آلمان و برخی دیگر از کشورها به ناوگروه آمریکایی بپیوندند.

پیک نت 27 بهمن

mercoledì 15 febbraio 2012

درسی که حکومت از تظاهرات دیروز باید بگیرد هر 10 نفر را 10 هزار نفر حساب کنید

همینقدر که همه فهمیدند جنبش سبز زنده است کافی است




اگر هر 10 نفر را 10هزار نفر حساب کنیم که بی شک، فراتر از این است، آنوقت می توان تظاهرات دیروز تهران را، تظاهراتی میلیونی ارزیابی کرد. تظاهرات دیروز تهران نشان داد که اگر نیروی سرکوب از مقابل مردم کنار برود و حکومت شهر و امنیت آن را به خود مردم، - مردم واقعی و نه اوباش حکومتی- بسپارد، آنوقت تظاهرات 25 خرداد 1388 حتی پر شمارتر از آن برگزار خواهد شد.

حتی گزارش هائی که از برخی شهرهای بزرگ ایران رسیده، مردم در آن شهرها نیز دیروز برای راهپیمائی به خیابان آمده اند. واقعه دیروز را اگر حکومت دست کم بگیرد و یا به نیروی خود برای جلوگیری از شکل گیری یک تظاهرات عظیم افتخار کند، خود را فریب داده است و بس. حادثه دیروز، که علیرغم قطع تمام ارتباط های اینترنتی و تلفنی و حتی قطع شبکه های ماهواره ای تلویزیونی و نزدیک به سه سال سرکوب خونین شکل گرفت، نشان داد که حکومت باید در انتظار بزرگ ترین تحریم انتخابات در تاریخ انتخابات در ایران باشد. وقتی با تهدید و باچوب و چماق و گلوله و موتور سوار و خطر زندان و مرگ مردم اینگونه به خیابان می آیند، و وقتی همین نیرو نمی تواند نقشی در بیرون کشیدن مردم از خانه و بردن آنها سر صندوق های رای بازی کند و اختیار در دست خود مردم است، آنوقت تحریم ملی قطعی است! و این در شرایطی است که مملکت از هر سو در خطر است و یگانه راه نجات از بحران وحدت ملی واقعی است. وحدتی که با تهدید بدست نمی آید و چهره های دعوت کننده آن نیز دیگر نمی تواند امثال خامنه ای و احمدی نژاد و فرماندهان سپاه و احمدی جنتی باشند!

آن چهره های وحدت بخش در حبس خانگی اند و در زندان اند و یا سکوت را ترجیح داده اند تا سرانجام پیشانی آقای خامنه ای به سنگ بخورد

martedì 14 febbraio 2012

نکنه تا 25 بهمن سال آینده صبر کنیم برنامه فردا 26 بهمن را بریزیم

دیدید که جنبش سبز زنده است

همه و همه ما میدانیم که اگر اعتراضات هر چند هم که با سکوت برگذا ر شوند اگر مستمر نباشند نه تنها فایده ای ندارند بلکه به تحلیل رفتن جنبش میانجامند و زمان استراحتی میدهند به عناصر مزدور، پس از همین الان بفکر باشیم که چکاری میشود کرد ، از این به بعد سوت زدن را هر شب  ساعت 10 ادامه بدهیم و بعدازظهر ها همه با هم به خرید میرویم هر گاه که هماهنگی به حداکثر رسید به اعتصاب عمومی فکر میکنیم
. دست بدست هم بدهیم تا ایرانمان را آزاد کنیم  

از فردا 26 بهمن به بعد هر روزه همه با هم به خرید میرویم -پیشنهاد به شورای هماهنگی

ببینید دوستان اینکه ما یکروز قرار بگزاریم و بعد تا سال بعد یادمان برود که چکار داشتیم میکردیم که نمیشه ، بایست  کارهایمان پشت سر هم باشد یکی از کارهایی که میتوانیم بدون خطر انجام بدهیم رفتن به خرید هست با تمامی خانواده آنهم نه یه مکان خاص مثلا" خیابان ولی عصر یا تجریش یا ونک ، در تمام شهر بطرف مراکز خرید نزدیک محل سکونت ،اگر مایل به تغییر هستیم و اینکار را بدون هزینه زیاد میخواهیم انجام بدهیم بهترین راه انجام همین کارهای دسته جمعی است  تا کم کم ضمینه اعتصاب سراسری را مهیا کنیم - سوت زدن های شبانه هم تا پیروزی بایست ادامه داشته باشد . شما هم اگر موافق هستید به شورای هماهنگی میل بزنید آدرس میل در قسمت نظرات  

sabato 11 febbraio 2012

دیگه جای انتقادی نیست سوت به جای الله اکبر-ساعت 8 - 24 بهمن

اولین کاری که میکنیم فردا تهیه کردن چند تا سوت هست ، صدای سوت بلند تر از فریاد هست و قابل شناسایی هم نیست و تا مسافت طولانی تری همه شنیده میشود کار را به بقیه نگذارید شما هم دست بکار شوید و فردا تعدادی سوت بخرید و بین همسایگان و دوستان سبز تقسیم کنید 24 بهمن شب ساعت 8 اعتراض ازاین کم هزینه تر و مدنی تر نیست همه را خبر کنیم .

اگر راهپیمایی 25 بهمن تبلیغاتی است مزدوران را به خیابان نفرستید

اگر واقعا" اینها همه اش شعاره و این راه پیمایی جنبه تبلیغات دارد نیروی انتظامی و مزدورانتان را در خانه نگهدارید ، اما اگر 25 بهمن صف عریض و طویل از برادران نشانمان دادید بدانید که مانند ... از جنبش سبز میترسید و جنبش سبز و اعتراضی از همیشه بیدار تره 

venerdì 10 febbraio 2012

شورای هماهنگی : بپاس یکایک شهیدان انقلاب، جنگ و جنبش سبز، و همه قهرمانان دربند آن راه خود را با صبر، مقاومت ، عقلانیت امیدو خلاقیت ادامه خواهیم داد

شورای هماهنگی راه سبز امید: از همه امکانات استفاده کنید

شورای هماهنگی راه امید در بیانیه ای جدید به مردم تآکید کرده است که با صبر و استقامت و امید و خلاقیت با استفاده از همه امکانات  راه خود را برای رسیدن به آزادی ادامه دهند  
شورای هماهنگی راه سبز امید همراهان سبز خود و یکایک شهروندان معترض به اوضاع بحرانی ایران (از شرایط سیاسی گرفته تا اقتصادی و بین‌المللی) را بار دیگر به اعتراض و مقاومت در برابر استبداد داخلی و مداخله خارجی (از تحریم ها گرفته تا جنگ ) فرا خواند.
شورای هماهنگی راه سبز امید در بیانیه تازه خود، با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی نوشته است: یاران دیرین انقلاب، کروبی، رهنورد و موسوی از حصر خانگی نظاره‌گر آتشی هستند که تمامیت‌خواهان به خرمن منافع ملی زده‌اند. جنگ قدرت در حاکمیت و خودکامگی شیفتگان قدرت، آنان را هر روز از اهداف اصلی انقلاب مردمی۵۷ دور می‌کند.
این بیانیه بر استفاده‌ی حداکثری همه‌ی یاران آزاده و سبز جنبش اعتراضی مردم ایران از کمترین امکانات و حداقل‌های موجود، در زمان باقی‌مانده تا ۲۵ بهمن، برای اطلاع رسانی در مورد راهپیمایی مزبور، حضور فعال و خلاقانه و توام با تدبیر و به ‌دور از خشونت در این آیین اعتراضی، و نیز تداوم مقاومت صبورانه و امیدوارانه در برابر دولت کودتا، تا آزادی آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد، و تمامی زندانیان سیاسی تاکید کرده است.
در این بیانیه آمده است: این گام نخست برای نیل به «حاکمیت ملی» از گذرگاه انتخابات آزاد، سالم و عادلانه است. بپاس یکایک شهیدان انقلاب، جنگ و جنبش سبز، و همه قهرمانان دربند آن، تلاش برای تحقق آرمان‌های انقلاب ۵۷ و مطالبات برحق مردم ایران پس از انتخابات ۱۳۸۸ را با صبر، مقاومت، عقلانیت، امید و خلاقیت ادامه خواهیم داد.
به گزارش کلمه، متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
به نام خدایی که انسان را آزاد آفرید و او را به آزادی از قید بندگی هر آنچه غیر اوست فراخواند
امسال سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، با گرامی سالروز میلاد پیامبر اکرم (ص)، آخرین فرستاده خداوند و راهبر بزرگترین انقلاب تاریخ بشریت مقارن گشته است؛ تقارنی که ما را به تأمل در کارنامه دو انقلاب با فاصله چهارده قرن فرا می خواند. هدف هر دو این انقلاب ها، مانند همة نهضت های دیگری که به رهبری مصلحان شکل گرفته، نجات انسان ها از تیره روزی، جهل، خودکامگی و ستم، و هموار ساختن راه بهروزی آنان و حرکت به سوی بهره مندی، دانایی، آزادی و عدالت بوده است. همة این تلاش ها به معنای احیای ارزش ها اخلاقی و فراهم آوردن شرایط زندگی مبتنی بر اخلاق است. بی جهت نیست که پیامبر گرامی اسلام، هدف رسالت خود را در به کمال رساندن مکارم اخلاقی تعریف می کند.
انقلاب اسلامی مردم ایران در سال ۵۷ نیز برپا شد تا با هدف گسترش آزادی، استقلال، عدالت و پیشرفت، راه بهروزی و بهزیستی بر روی همة ایرانیان، صرف نظر از تفاوت هایی که در زبان، نژاد، مذهب و مانند آن دارند، گشوده گردد. اهدافی که در سایه وسیله ای که تبدیل به هدف شد، یعنی حفظ نظام، روز به روز کمرنگ تر شد. جای بسی تأسف است که این روزها مردم ایران در حالی به سی و سومین سالگرد پیروزی انقلابشان نزدیک می شوند که از آرمان های آن نشانی باقی نمانده است. صرف هزینه های گزاف از سوی دستگاه های دولتی و حکومتی برای برپایی جشن های پیروزی انقلاب، در حالی که مردم شهر و روستا در تأمین نیازهای اولیه زندگیشان با فقر و ناداری دست و پنجه نرم می کنند، نشان از این بی نشانی دارد.
۲۲ بهمن امسال نه فقط زیر سایه‌ی ادامه‌ی بی‌توجهی خودکامگان به آرمان‌های انقلاب، و تداوم حبس غیرقانونی بسیاری از فعالان سیاسی و یاران انقلاب، که تحت‌الشعاع تداوم زندان خانگی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد، و نیز تشدیدتحریم‌های اقتصادی علیه ایران و خطر جنگی خانمانسوز (برخاسته از عطش قدرت راست‌های افراطی در خارج و داخل ایران) است.
یاران دیرین انقلاب، کروبی، رهنورد و موسوی از حصر خانگی نظاره‌گر آتشی هستند که تمامیت‌خواهان به خرمن منافع ملی زده‌اند. جنگ قدرت در حاکمیت و خودکامگی شیفتگان قدرت، آنان را هر روز از اهداف اصلی انقلاب مردمی۵۷ دور می‌کند. انقلابی که جان‌ها برایش رفت و آرزوها برای تحقق آرمان‌هایش به دل ماند. اهداف آن انقلاب همچنان آرمان‌خواهان و ایران‌دوستان را به‌خود می‌خواند. هنوز تشنه‌ی استقلال حقیقی میهن‌ایم؛ در پی حاکمیت قانون و تحقق عدالت و مردمسالاری و آزادی قلم و بیان و عقیده و احزاب و مطبوعات و اتحادیه‌ها و نهادهای مدنی مستقل‌ایم؛ جمهوری و رای واقعی مردم را می‌جوییم؛ و اخلاق و ارزش‌های دینی را می‌طلبیم.
اما همچنان که رهبران جنبش سبز تاکید کرده اند، اقتدارگرایان از جمهوریت و اسلامیت نظام جزاسمی و نامی باقی نگذاشته‌اند. آزادی را فدای خودکامگی و شهوت قدرت و ثروت کرده‌اند. استقلال را قربانی منافع اقتصادی و امنیتی خود در پیوند با چین و روسیه ساخته‌اند. فقر و اختلاف طبقاتی فزاینده‌ای را متوجه جامعه نموده‌اند. و هم‌زمان، با ماجراجویی‌ سیاسی، منافع ملی را با خطر میهن‌سوز جنگ مواجه کرده‌اند.
شورای هماهنگی راه سبز امید همراهان سبز خود و یکایک شهروندان معترض به اوضاع بحرانی ایران (از شرایط سیاسی گرفته تا اقتصادی و بین‌المللی) را بار دیگر به اعتراض و مقاومت در برابر استبداد داخلی و مداخله خارجی (از تحریم ها گرفته تا جنگ ) فرامی‌خواند. چنانکه در بیانیه‌ی نهم بهمن‌ماه شورای هماهنگی آمده بود، در اعتراض به اوضاع نابسامان کشور که حاصل کودتای انتخاباتی سال ۸۸ و نادیده گرفته شدن حقوق مردم است، در ادامه‌ی فراخوان ۳۹ زندانی سیاسی جنبش سبز از زندان‌، و هم‌زمان با سالروز زندان خانگی رهبران وفادار و حق‌طلب و آزاده‌ی جنبش سبز، هموطنان آگاه و آزاده‌ی خویش را به راهپیمایی سکوت فرامی‌خوانیم. خیابان‌ انقلاب و آزادی تهران (حدفاصل میدان فردوسی و نواب) و خیابان‌های اصلی تمام شهرهای کشور از ساعت ۱۶ تا ۱۹ بار دیگر تجلی بخش حضور سبز آزادی‌خواهان و دموکراسی‌جویان خواهد شد.
تاکید موکد شورای هماهنگی راه سبز امید، استفاده‌ی حداکثری همه‌ی یاران آزاده و سبز جنبش اعتراضی مردم ایران، از کمترین امکانات و حداقل‌های موجود، در زمان باقی‌مانده تا ۲۵ بهمن، برای اطلاع رسانی در مورد راهپیمایی مزبور، حضور فعال و خلاقانه و توام با تدبیر و به ‌دور از خشونت در این آیین اعتراضی، و نیز تداوم مقاومت صبورانه و امیدوارانه در برابر دولت کودتا، تا آزادی آقایان موسوی، کروبی و خانم رهنورد، و تمامی زندانیان سیاسی است. این گام نخست برای نیل به «حاکمیت ملی» از گذرگاه انتخابات آزاد، سالم و عادلانه است. بپاس یکایک شهیدان انقلاب، جنگ و جنبش سبز، و همه قهرمانان دربند آن، تلاش برای تحقق آرمان‌های انقلاب ۵۷ و مطالبات برحق مردم ایران پس از انتخابات ۱۳۸۸ را با صبر، مقاومت، عقلانیت، امید و خلاقیت ادامه خواهیم داد.
شورای هماهنگی راه سبز امید
۲۱بهمن